نقد ادعای رؤیت اقطاب دراویش گنابادی، در هنگام احتضار
نورعلی تابنده، در ضمن بیان مکاشفهی یکی از مریدان خویش مدعی شده که ارواح اقطاب گنابادی بر بالین محتضر، حضور پیدا کردهاند؛ در صورتی که طبق روایات معصومین(ع)، این ویژگی مختص معصومین(ع) است و هیچ شخص دیگر در این امر، با آنها شراکت ندارد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ولایت یکی از مهمترین مباحث اعتقای در بین جامعه شیعیان بوده، به این خاطر سلاسل صوفیه برای اقطاب، ولایتی همطراز با ولایت اهلبیت علیهمالسلام مطرح کردهاند و این امر، تلاشی برای حذف ولایت اهلبیت علیهمالسلام از سطح جامعه است.
نورعلی تابنده (قطب سابق سلسله سلطانعلیشاهی) در ضمن بیان مکاشفهی یکی از مریدان خویش، جایگاه اقطاب این سلسله را همطراز معصومین علیهمالسلام قرار داده و گفته: «از مرحوم ملاقاسم شورابی گنابادی تعریف میکردند و میگفتند: هم خودش و هم زنش از درویشهای خیلی قدیمی بودند، این مرد چون خیلی تعریف زنش را میکردند و میگفتند درویش بزرگواری است، دلش میخواست ببیند چطور او درویش بزرگواری است، چه میبیند؟ بعد موقع فوت همسرش، گفته بود دیدم از بالا، از سقف، از نور آمدند؛ اوّل مثلاً حضرت سلطانعلیشاه (که پیش ایشان مشرّف شده بود) آمدند و رفتند، پشت سر او، قطب قبلی و باز قبلی تا پیغمبر، همه اینها را من دیدم که به عیادت او یا برای بردن او آمدند. بعد از آنکه آنها رفتند، زنم هم همراهشان رفت. میگفتند بعد از آن حالت شور نیمه جنونی به او دست داده بود و مدّت کوتاهی زنده بود و بعد رحلت کرد».[1]
نورعلی تابنده با نقل این مکاشفه از مرید خویش، در پی القاء همطرازی مقام اقطاب دراویش گنابادی با حضرات معصومین علیهمالسلام بوده است. باید توجه کرد که این گونه ادعاها از امثال تابنده بعید نیست، زیرا طبق گزارش کیوان قزوینی، ملاسلطان گنابادی نیز چنین ادعای را داشته و کیوان قزوینی از قول وی مینویسد: «عمده مطلب آنست که اتمام حجت خدا بر همه بشر وقت مرگ است، که دم مرگ همه بشر به هر نقطه، من به بالین همه حاضر می شوم، خواه شنیده باشد نام مرا خواه نه و بعد از حضور از جانب خدا به او معرفی می شوم و حال اختیار به او داده می شود که مرا بپذیرد یا رد کند».[2]
حضور معصومین علیهمالسلام خاصه على بن ابى طالب علیهالسلام، در بالاى سر محتضر اعم از (مؤمن و منافق) یکی از اموری است که مورد اتفاق علمای امامیه بوده و منابع حدیثی معتبر شیعه، روایات بسیاری در این زمینه نقل کردهاند. باید توجه کرد که به موجب بعضى از روایات، همه چهارده معصوم علیهمالسلام و به موجب بعضى دیگر، رسول خدا صلىاللهعلیه وآله و امیرالمؤمنین علیهالسلام و به موجب دسته دیگرى از روایات، على بن ابىطالب علیهالسلام بر بالین محتضر حاضر مىشوند و به طور مسلّم، منظور، ارواح مطهر آنهاست. اما طبق همه روایات، این امر مختص معصومین علیهمالسلام است و شخصی دیگر در این امر، با آنها شراکت ندارد.
در این زمینه روایتی نقل شده که امام صادق علیهالسلام در پاسخ به این پرسش که آیا مؤمن از جان کندن خود ناراحت میشود؟ میفرمایند: «نه، به خدا زمانی که ملکالموت برای ستاندن جانش میآید، او بیتابی میکند. امّا ملک الموت به او میگوید: ای دوست خدا! بیتابی مکن؛ زیرا سوگند به آنکه محمّد(ص) را برانگیخت، من از پدر مهربانی که به بالینت بیاید، با تو خوش رفتارتر و مهربانترم. چشمت را باز کن و بنگر. رسول خدا صلىاللهعليهوآله و اميرمؤمنان و فاطمه و حسن و حسين و امامان از نسل آنها عليهمالسلام، در برابرش نمايان مىشوند و به او گفته مىشود: اين رسولخدا و ... رفيقان و همرهان تو هستند... در اين هنگام، چيزى براى او خوشتر از اين نيست كه جانش ستانده شود و به منادى بپيوندد».[3]
طبق این روایات و روایات مشابه، رؤیت چهره معصومین علیهمالسلام هنگام احتضار، اختصاص به آن حضرات دارد؛ زیرا دیدن چهره آنها در لحظه احتضار دلگرمی برای مومنین است که حقانیت مسیر برای آنها روشن میشود و به راحتی جان میدهند و برای مخالفین آنها مایه عذاب است.
باید از بزرگان سلسله سلطانعلیشاهی که خود را شیعه میدانند پرسیده شود که ادعای حضور اقطاب این سلسله بر بالین محتضر بر چه مبنایی و بر اساس کدامیک از عقاید شیعه چنین ادعایی را مطرح کردهاند؟ درحالی که شیعه حضور بر بالین محتضر را مختص حضرات معصومین علیهم السلام میدانند.
پینوشت:
[1]. نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، گزیدههایی از جزوه بیستم، گفتارهای عرفانی، صبح یکشنبه، 26 آبان 1387ش.
[2]. کیوان قزوینی، عباسعلی، راز گشا، ص 200، نشر راه نیکان، چاپ اول، 1386. ص 201.
[3]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي ، دار الحديث، قم، اول، ق1429، ج5 ؛ ص339.
افزودن نظر جدید