بررسی تاریخ تشیع و پیدایش این مذهب اصیل
اسلام بعد از رحلت پیامبر اکرم فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشت و حوادث و ناهنجاریهای بسیاری را تجربه کرد که یکی از این موضوعات، تشکیل و تأسیس فرق و مذاهب مختلفی بود که منجر به تشتت آراء و نظرات گوناگون گردید. دورانی که مسلمانان در آن به شیعه و غیر شیعه تقسیم شدند و از این دو گروه فرقههای اسلامی دیگری که برخی آنها را هفتاد و دو یا هفتاد و سه فرقه گفتهاند انشعاب یافت. محدثان اسلامی از پیامبر اکرم حدیثی را نقل کردهاند که موید این تعداد است که فرمودند: «ستفرق امتی من بعدی الی ثلاث و سبعین فرقه کما افترقت امه موسی و عیسی (علیهما السلام).[1] امتم پس از من مانند امت موسی و عیسی به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد.» با وجود اینکه این حدیث از نظر سند و متن دچار اشکالاتی فراوان و حرف و حدیثهای زیادی است، اما نشانگر انشعابات مختلف است که موافق و مخالفین زیادی دارد، مثلاً ابن حزم (متوفای 456 قمری) آن را غیر قابل احتجاج و نادرست میداند.[2] اما آنچه حائز اهمیت است این است که محدثین خواستهاند ثابت کنند که این فرقهها با همه اختلاف و تضاد در آراء و عقاید، هیچکدام از محدودهی اسلام بیرون نرفتهاند، در حالیکه بیشتر این گروهها در بسیاری از آراء و معتقدات خود از چهارچوب اسلام خارج شدهاند و در این نوشته، مجالی برای توضیح و بررسی آن نیست، مثل قرامطه، غالیان، سبعیّهها و...
در هر حال اکثر نویسندگان فریقین و خاورشناسان ادعا میکنند که تاریخ تشیع به دوران پس از رحلت پیامبر مربوط است. برخی دیگر معتقدند که به نخستین دوران حکومت امویان باز میگردد که به جرم دوستی با علی و اهل بیت ایشان، آنها را مورد آزار و اذیت قرار میدادند. بعضی دیگر معتقدند که این تاریخ تشیع مربوط به زمانی است که مسلمانان، عثمان و طرفدارانش را به سبب سوء مدیریت در امر کشورداری و بدرفتاریهای آنان نسبت به مردم مورد بازخواست و تنبیه و تبعید و... قرار میدادند.[3] گروهی هم که دشمنی با شیعه داشتهاند آن را به عناصر بیگانه ارتباط میدهند تا به نابودی این مذهب اصیل اهل بیت پیامبر دست یابند. مثلاً در کتاب «النظم الاسلامیه»، نوشتهی گودفری خاورشناس فرانسوی آمده که دو حزب بزرگ (خوارج و شیعه)، پس از انشعابی که به علل سیاسی بعد از نبرد صفین حاصل شد، بهوجود آمدهاند.[4]
گروهی دیگر هم «عبدالله بن سبا یهودی» را در پیدایش تاریخ تشیع معرفی میکنند که این نظریه در جای خودش باطل شده است و ردیههای زیادی بر آن نگاشتهاند. اما آنچه بیان شد و تاریخ فریقین به آن اذعان دارند این است که طبق نص صریح پیامبر اکرم در جلسه خانوادگی که پس از طلوع اسلام و نزدیک به هشت سال پیش از هجرت پیامبر از مکه به مدینه، هنگام نزول آیه شریفه: «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ.[شعراء/214] خویشان نزدیک خود را انذار کن.» صورت گرفته و روایاتی هم ذیل این آیه وارد شده که مشهور به «حدیث یوم الدار» است...؛ نهایتاً وقتی پیامبر در آن جمع درخواست کمک و یاری از اقوام خود کرد، احدی جواب مثبت نداد، مگر حضرت علی (علیهالسلام) که نوجوانی بیش نبود و آنگاه پیامبر خطاب به حاضران، نسبت به علی (علیهالسلام) فرمود: «تو برادر و وصی و جانشین و وارث من هستی.»[5] این روایت نخستین بذر مذهب تشیع بوده است و پیامبر اکرم در دوران زندگی خود، پیوسته از آن مواظبت میکرد و با گفتار و رفتارش آن را تقویت میکرد تا اینکه ثابت ماند و در دل گروهی از مسلمانان جا گرفت، مسلمانانی که به دوستی با علی و اولاد ایشان، شناخته شده هستند؛ نهایتاً هم پیامبر اکرم در آخرین حج خود، «حجه الوداع»، در منطقه غدیرخم، بعد از یک خطبهای مفصل و طولانی آن عبارت مهم را ایراد کردند که یک قسمت آن خطبه این عبارت مشهور نسبت به علی (علیهالسلام) است که فرمودند: «من کنت مولاه فعلی مولاه.[6] هر کسی را که من مولای اویم پس این علی مولای اوست.»
در نتیجه با شروع دین اسلام تا رحلت پیامبر اکرم و با استناد به این شواهد تاریخی، هر خوانندهای میتواند قضاوت کند که تاریخ تشیع و پیدایش آن از چه زمانی بوده است، در حالیکه مذاهب دیگر اسلامی هیچ جایگاهی، حتی به عنوان اسم خالی نیز نشانی در صدر اسلام ندارند.
پینوشت:
[1]. مسند، احمد بن حنبل، موسسه قرطبه، قاهره، مصر، ج4 ص102.
[2]. الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ابن حزم، چاپ محمد ابراهیم نصر، بیروت، لبنان، ج3 ص293.
[3]. شیعه در برابر معتزله و اشاعره، هاشم معروف الحسنی، آستان قدس رضوی، ص36.
[4]. النظم الاسلامیه، گودفری، مکتبه النهضه المصریه، قاهره، مصر، ج1 ص17.
[5]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دار صادر، بیروت، لبنان، ج2 ص278. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. معجم الکبیر، طبرانی، مکتبه ابن تیمیه، قاهره، مصر، ج5 ص195.
افزودن نظر جدید