صاحب فتوا شدن نورعلی الهی
کوتاه نوشته
"نورعلی الهی"، پایهگذار جریان "مکتب" در فرقه اهل حق، که مدعی تبعیت از شریعت اسلامی و مکتب علوی است، [برهان الحق، ص 6، 10، 297، 298] برای عوامفریبی و کسب مقام و موقعیت در بین مردم ساده لوح، مدعی است که با انداخته شدن قطرهای از آب دهان پدرش در دهان او، صاحب فتوا گشته است. او دراینباره میگوید: «وقت رحلت پدرم، مادرم از ایشان پرسید تکلیف بچهها چه میشود؟ پدرم فرمود از نورعلی راضی هستم، به خدا می سپارمش بهشرطی که راهی را که من رفتهام قطع نکند.» سپس مرا نزد خودشان خواندند و قطرهای از آب دهانشان در دهنم ریختند. بعد از آن حالم دگرگون شد، دیدم شخص دیگری شدهام. یک ربع بعد ازآن فوت شدند. از آن به بعد من اجازه فتوا پیدا کردم، زیرا امانتی بود از طرف خدا که ایشان به من دادند تا من هم بعداً به هر کس که خدا امر فرمود، بدهم.»[آثار الحق، ج 1، گفتار 1888، ص 607]
حال از پیروان و مریدان نورعلی الهی که او را شخصی عارف میدانند سؤال میکنیم که: در کجای شریعت اسلامی، صاحبان فتوا اینگونه که نورعلی الهی مدعی است، صاحب فتوا شدهاند؟ نورعلی الهی که سراسر زندگانی او پر است از تناقضگویی و عوامفریبی و عدم تقید به شریعت، چگونه صاحب فتوا شده است؟ آیا تابهحال به این سخنان دقت کردهاید که نورعلی الهی چگونه با زیرکی و عوامفریبی ماهرانه پدرش نعمتالله جیحونآبادی، خود و خانوادش را مأمور از طرف خداوند متعال معرفی میکند؟
ممکن است شما طبق تعصب کورکورانهای که دارید مدعی باشید که صاحب فتوا بودن نورعلی الهی در مسائل عرفانی و ریاضتی باشد، اما با مشاهده عبارات بعدی متوجه میشویم که این سخن تعصب شما مریدان سادهلوح را میرساند. زیرا نورعلی الهی میگوید: «اگر کسی حکم فتوا نداشته باشد و فتوایی دینی بدهد که آن را جایی ندیده باشد، ولو آن فتوا درست هم باشد، نزد حق مقصر است.»[همان، ج 1، گفتار 1888، ص 607] این عبارت نورعلی الهی علاوه بر دفع توهم مذکور، بیانگر این است که او صاحب فتوا بودن را موروثی میداند که در شریعت اسلامی کسی به آن قائل نبوده و نیست.
پینوشت:
الهی، نورعلی، برهان الحق، تهران، جیحون، چاپ هشتم، 1373، ص 6، 10، 297، 298
الهی، نورعلی، آثار الحق، ج 1، چاپ چهارم، تهران، جیحون، 1373، گفتار 1941، ص 644
افزودن نظر جدید