تفسیر قیامت، جهنم و بهشت، در عرفان حلقه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اعتقاد به قیامت و معاد یکی از اصول اعتقادی اسلام است و همه مسلمانان با وجود اختلاف نظر در جزئیاتش، بدان پای بند هستند طبق این اعتقاد، انسان پس از مرگ، زندگی جدیدی را با عنوان (زندگی برزخی) آغاز میکند. این حیات جدید تا شروع قیامت کبری ادامه مییابد و پس از آن، آدمی حیات جسمانی دوبارهای را تجربه میکند. قیامت صحنه دادگاه الهی برای داوری در مورد کردار آدمی در دنیاست. فرجام کار انسان در گرو این داوری است و او پس از آن، به سوی بهشت رهنمون میشود، با همه نعمتها و لذتهای جاودانش، یا به سوی دوزخ رانده میشود، با تمام عذابهای ابدیاش اعتقاد به قیامت از ضروریات دین اسلام است. دلیل آن را میتوان آیات و روایات پرشماری دانست که درباره آن سخن گفتهاند.
محمد علی طاهری رئیس عرفان موسوم به (حلقه) در توصیف قیامت میگوید:
آنچه در مبحث معاد، اهمیت ویژه دارد موضوع «قیامت» است، آغاز واقعه قیامت، مرحلهای است که تسلط بر زمان حاصل میشود. برای توصیف معاد، از این مرحله به بعد این مشکل وجود دارد که همه توصیفات، نوعی توالی را نشان میدهند که وجود زمان را تداعی میکنند؛ در حالی که وقایع مورد توصیف، به رغم این ترتیب، زمانبند نیستند. این مرحله با محشور شدن همگانی و نشر پس از آن آغاز میشود؛ با غوغا و مجادله ادامه مییابد و با دریافت کارنامه و نوعی رضایت به پایان میرسد و پس از آن، همه به «جهنم» وارد میشوند. جهنم گذرگاه پر رمز و رازی برای همه افراد است که برخی به سادگی از آن عبور میکنند وبرخی دیگر، رنج بسیاری را در آن متحمل می شوند تا آمادگی ورود آنها به بهشت فراهم شود.[1]
همچنین او در مقاله «آزمایش آخر» درباره جهنم میگوید: و خدا گفت: ... شما همراه با من وارد آن جا میشوید و من هستم که از آن عبورتان میدهم؛ جایی که نه زمان در آن وجود دارد و نه مکانی محسوب میشود؛ هر چند که شما آن را مکان میپندارید؛ همان گونه که به علت عدم وجود زمان، آن را جاویدان نیز میانگارید...
در جایی دیگر میگوید: آخر سر آزمایش آخر «اَلَست» است. نه جهنم، جهنم همه واردش میشوند و این، مسیری است که عبور از آن میشود و آن گروه قبلی هم که «اَلَستُ بِربِّکم»، بر اساس مجموعه تجاربی بود که از آنان سؤال شده که آیا من خدای شما هستم یا نه و آنها هم با تضاد آشنا بودند که بگویند بله، یا بگویند خیر... ببینید! من رفرنس ندارم؛ چون این دریافت خودم بوده است، گفتم آقا من اینجوری، من آزمایش آخر را، اگر مقاله را خوانده باشید، می دانید، آزمایش آخر «اَلَست» است؛ همه ما میرویم جهنم، که حتماً مقضیاً، حتماً هم باید اتفاق بیفتد؛ بنابراین ما از جهنم عبور کنندهایم. درست شد یا نه؟ وبعد نهایت قضیه میگوید، ببینید! من همهی این لطفها را به تو کردم، از روح خودم در تو دمیدم، این گنج را دادم به تو، این را دادم به تو، در دستت هست؛ داری استفاده میکنی؛ حالا من خدایت هستم یا نه؟[2]
باید گفت: تعاریف طاهری از جهنم کاملاً بر خلاف آیات قرآن و نوعی ترفند شیطانی برای از بین بردن ترس انسان از مجازات الهی است.
همچنین از نظر عقلی و هم از نظر نقلی و آیات واضح و صریح قرآنی بین انسانهای مؤمن که در دنیا عمل صالح داشتهاند و افراد بی ایمانی که در دنیا مرتکب فسق و نافرمانی الهی شدهاند، تفاوت زیادی وجود دارد.
آیات زیبای 18 تا 20 از سوره سجده به خوبی بیان کننده واقعیت ماجرا میباشند.
«اَفَمَن کَان مُومِناً کَمَن کانَ فَاسِقاً لا یَستَوون، [سجده/18] آنکه مؤمن است با آنکه عصیان پیشه است چگونه همانند و یکسانند؟(هرگز نیستند)» «اَمَّا الذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصالحات فَلَهُم جَنَّاتُ المأوی نَزَلا بِما کانوا یَعمَلون [سجده/19] اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، به پاداش اعمال صالح، منزلگاه پر نعمت در بهشت ابد یابند.
«و اما الذین فسقوا فماویهم النار کلما اَرادوا اَن یَخرجوا مِنها اُعیدوا فیها و قیل ذوقوا عذاب النار الذی کنتم به تکذبون [سجده/20] و اما کسانی که عصیان ورزیدهاند، جایشان جهنم است و هر وقت بخواهند از آن برون شوند، بدانجا بازشان گردانند و گویند: عذاب جهنمی را که تکذیبش میکردید، بچشید.»
همچنین در گفتههای طاهری، همه انسانها اعم از مؤمن و فاسق از جهنم عبور کرده و به خدا رسیده و خدا میشوند!
همچنین او درباره بهشت هم تقسیم بندیهایی را مطرح کرده و میگوید: تجربه بهشت برای همه یکسان نیست و زندگی در آن، شامل دو مرحله است: «بهشت در کثرت» و «بهشت در وحدت». درست، پس از همه این مراحل، آخرین آزمایش هر انسان انجام میشود و این آزمایش، برای ورود به آغوش وحدت فرا مکان، فرا زمان و فرا تضاد، سرنوشت ساز است؛ یعنی کسانی که به خوبی این آزمون را سپری کنند، به برترین بهشت (بهشت خاص خداوند) وارد میشوند.[3]
در نتیجه باید به طاهری و همفکرانش گفت: آیا بهتر نیست برای درک مفاهیم اعتقادی به کتاب الهی رجوع کنیم و حق را از منبع اصلی آن بیابیم! طاهری در توصیف قیامت میگوید: آنچه در بحث معاد، اهمیت ویژهای دارد، موضوع «قیامت» است. آغاز واقعه قیامت، مرحلهای است که تسلط بر زمان حاصل میشود (برای توصیف معاد، از این مرحله به بعد این مشکل وجود دارد که همه توصیفات، نوعی توالی را نشان میدهند که وجود زمان را تداعی میکنند؛ در حالی که وقایع مورد توصیف، به رغم این ترتیب، زمان مند نیستند..
پینوشت:
[1]. طاهری، محمد علی، انسان و معرفت، نشر گریگور ارمنستان، ص 238.
[2]. حلقه اسارت، جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، نشر تسنیم اندیشه، ص 311.
[3]. طاهری، محمد علی، انسان و معرفت، نشر گریگور ارمنستان، ص 239.
برای مطالعه بیشتر رجوع شود به کتاب حلقه اسارت، نوشته جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، نشر تسنیم اندیشه.
افزودن نظر جدید