خواستگاه اکنکار

  • 1394/05/22 - 10:09
دربارهٔ خاستگاه اکنکار می‌توان دو گونه قضاوت کرد: اول با مطالعهٔ کتاب‌های اکنکار و زندگی استادان آن و دوم با استفاده از اعترافات و نیز مطالعات دیگران. هرچند مطالعهٔ کتاب‌های اکنکار، ویژگی معجون‌وار آن را روشن می‌سازد، در تعیین خاستگاه اصلی نمی‌توان بهرهٔ علمی از آن برد. مترجم کتاب‌های اکنکار با آشنایی تفصیلی که درباره پال توئیچل و کتاب‌هایش داشته...

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ دربارهٔ خاستگاه اکنکار می‌توان دو گونه قضاوت کرد: اول با مطالعهٔ کتاب‌های اکنکار و زندگی استادان آن و دوم با استفاده از اعترافات و نیز مطالعات دیگران. هرچند مطالعهٔ کتاب‌های اکنکار، ویژگی معجون‌وار آن را روشن می‌سازد، در تعیین خاستگاه اصلی نمی‌توان بهرهٔ علمی از آن برد.
مترجم کتاب‌های اکنکار با آشنایی تفصیلی که درباره پال توئیچل و کتاب‌هایش داشته، دربارهٔ خاستگاه آن به قضاوت نشسته است. هوشنگ اهرپور بر این باور است که «اکنکار از درون سه مکتب به صورت بارزی رشد پیدا کرده است: آناهد یوگا، صوفیسم (که همین عرفان خودمان است) و لاماییسم. لاماییسم به‌عنوان مکتب‌الاسرار در کوهستان‌های تبت حفظ شده است. پال توئیچل از طریق ربازار تارز که خود یک لاماست ره یافته به طور کلی مقامات بالای روحانی تبت لاما نامیده می‌شوند. اینان همیشه جانشینان مشخصی دارند که خود انتخاب می‌کنند و فقط عدهٔ مشخصی می‌دانند که جانشین آن‌ها کیست؛ مثلاً یک عده از لاماها همان سفید پوشانی هستند که با چشم بسته در کوهستان‌ها حرکت می‌کنند، به دنبال جانشین بعدی لامای خود هستند و معتقدند لامای آن‌ها تناسخ‌های پی‌درپی بوداست.» [1]
از دیگر شخصیت‌هایی که به صورت علمی و با مدارک متقن دربارهٔ خاستگاه اکنکار بحث نموده می‌توان به پژوهشگر آمریکایی، دکتر دیویدسی‌لین اشاره کرد که به دلیل رونمایی از مبهمات و سوداگری‌های اکنکار از سوی اکیست‌ها تهدید شد. به نظر او «با آن‌که جریان‌های زیادی در ایجاد اکنکار توسط توئیچل نقش داشته‌اند، سه جریان روحی بیش‌ترین تأثیر را داشته که عبارتند از:
1. خداشناسی به‌صورتی که توسط مادام بلاواتسکی تأسیس شده است؛
2. جنبش خودشناسی به‌صورتی که توسط سوامی پراماناندا ارائه شده است؛
3. دیانتیک و عقاید ناشی از آن، ساینتولوژی.
تمام جریان‌های مذهبی بر ایجاد اکنکار توسط توئیچل تأثیر داشته‌اند ولی هیچ آیینی به اندازه آیین «سنت‌مت» در شمال هند بر آن تأثیر نگذاشته است. توئیچل از طریق کیرپال سینگ با آن آشنا شد.»[2]
هینلز نیز در فرهنگ ادیان جهان به انشعاب اکنکار از «سنت مت» اشاره کرده است: «سنت‌مت اصطلاحی است که اشاره دارد به جنبش‌های دینی در هند نو که گروهای برخاسته از سنت سنگ هندوی قرون وسطا آن را هدایت می‌کند. در میان این جنبش‌ها برجسته‌تر از همه رادآسوآمی ست‌ستنگ و یکی از زیر شاخه‌های آن یعنی روحانی ست‌ستنگ است. هنگامی که سوان سینگ «مرشد بزرگ» شاخه بئاس راداسوآمی در 1948 مرد، یکی از مریدان برجسته‌اش به نام کیرپل سینگ از بئاس رفت تا روحانی ست‌سنگ را در اشرام سوان در دهلی نو تأسیس کند. او هشتادهزار نفر را وارد سنت مت کرد که خیلی از آن‌ها اروپایی و آمریکایی بودند... یکی از نومریدان آمریکاییِ کیرپال سینگ به نام پل تائیچل از اندیشه‌های سنت مت در تشکیل جنبش اکنکار استفاده کرد.»[3] از دیگر افراد و آیین‌هایی که بر اکنکار تأثیر درخوری دارند می‌توان به آل ران هوبارد اشاره کرد. [4]

پی‌نوشت:

[1]. اکنکار کلید جهان‌های اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 47.
[2]. سوداگری روحی (ناگفته های اکنکار و پاتوئیچل)، دکتر دیوید سی لین، ترجمه مهندس شهرام قلی زاده، نشر جامعه‌نگر، 1387، ص 45.
[3]. فرهنگ ادیان جهان، هینلز، جان راسل، ویراستاری ع. پاشایی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1386، ص 391-392.
[4]. سودای دین‌داری، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 58.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.