هدایتگر هر قوم (استدلال به آیه ای برای اثبات امامت)

  • 1393/08/12 - 06:59
از ابن جرير و ابن مردويه و ابونعيم و ديلمى و ابن عساكر و ابن نجار نقل مى‏‌كند: «هنگامى كه آيه‏ انَّما انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ نازل شد پيامبر صلى الله عليه و آله دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: «منذر منم»، و با دستش اشاره به شانه على عليه السلام كرد و فرمود: «هادى تويى اى على» بعد از من هدايت يافتگان به وسيله تو هدايت مى‏‌شوند».

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در این نوشتار کوتاه قصد داریم با کمک یک آیه قرآن، امامت را ثابت کنیم. قبل از این که به این آیه بر امامت استدلال کنیم مقدمه‌ای کوتاه عرض می‌کنیم. در مبحث ولايت و امامت دو بحث وجود دارد. نخست، «ولايت عامه» به این معنی که هميشه و در هر عصر و زمان، بايد امام و پيشوايى در ميان مردم از سوى خدا باشد؛ خواه مقام نبوت و رسالت هم دارا باشد و يا تنها مقام ولايت را داشته باشد. دوم، «ولايت و امامت خاصه» است كه بعد از پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) چه كسى بايد عهده دار اين منصب و مقام الهى باشد. 

نبوت نیز به دو شاخه نبوت خاصه و عامه تقسيم مى‌‏شود. (مقصود از نبوت عامه اصل احتیاج بشر به شخصیتی الهی است که رابطه و واسطه بین مردم و خداوند باشد و دستورات ارزنده سعادت بخش الهی را در تمامی شئون انسانی از طرف خداوند به انسانها ابلاغ نماید، بدون نظر به تعیین فرد معین و مخصوص. اما مقصود از نبوت خاصه تعیین سِمَت و مقام نبوت و پیامبری است، برای فرد یا افراد معین.) امامت نيز به همین صورت داراى دو شاخه است.

برای اثبات امامت خاصه می توان به آیه‌ای از قرآن استناد می‌کنیم. «وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّه‏ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ [رعد/ 7] و آنان كه كافر شده‌‏اند مى‏‌گويند: "چرا نشانه‏‌اى آشكار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟" [اى پيامبر،] تو فقط هشداردهنده‏‌اى، و براى هر قومى، هدایتگری است». ممکن است گفته شود که اين هدايتگر اشاره به علماء و دانشمندان هر قوم و هر زمانى است. در پاسخ باید گفت که اين گفتار صحیح نمی‌باشد؛ زيرا در هر عصر و زمان علماء و دانشمندان متعددى وجود دارند، نه يك هدايتگر. همان گونه كه پيامبر اسلام يك نفر بود، هدايتگر مسلمين در هر عصر و زمان يكى است.

اگر به سراغ رواياتى كه از طرق اهل سنت در اين زمينه نقل شده برويم مسئله روشن‏‌تر مى‏‌شود. در تفسير الدّر المنثور كه از معروف ترين تفاسير اهل سنت است، روايات متعددى در تفسير اين آيه از پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) نقل شده است که به علت اختصار فقط به یک روایت در این تفسیر اکتفا می‌شود. از ابن جرير و ابن مردويه و ابونعيم و ديلمى و ابن عساكر و ابن نجار نقل مى‏‌كند: «لَمّا نَزَلتْ انّما انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلَّ قَوْمٍ هادٍ وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يَدَهُ عَلَى صَدْرِهِ فَقال انَا الْمُنُذِرُ وَ اوْ مَا بِيَدِهِ الى مِنْكَبِ عَلِىٍّ عليه السلام فَقالَ انْتَ الْهادِىُ يا عَلِى، بِكَ يَهْتَدِى الْمُهْتَدُونَ مِنْ بَعْدِى [1] هنگامى كه آيه‏ انَّما انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ نازل شد پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلّم) دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: «مُنذِر منم»، و با دستش اشاره به شانه على (عليه السلام) كرد و فرمود: «هادى تويى اى على، بعد از من هدايت يافتگان به وسيله تو هدايت مى‏‌شوند». اين حديث را جمعى از حفاظ معروف اهل سنت در كتابهاى تفسير خود آن را آورده‌‏اند. [2]

منابع:

[1]. عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي،  الدر المنثور ج 4 ص 608، بیروت: دار الفكر، 1993.
[2]. شمس الدين محمد بن أحمد الذهبي، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، ج 2 ص 231 ، بیروت: دار الكتب العلمية، 1995 ؛ علاءالدين علي المتقي بن حسام الدين الهندي، كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، ج 11 ص 285، بیروت: دار الكتب العلمية، 1998،

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.