افزودن نظر جدید

با سلام آقای سامان ؛ به لطف خدا و مدد صاحب الزمان پس از گذاشتن 30 پست و بررسی بالای 30 کتاب درباره پادشاهی کورش هخامنشی و همچنین آثار باستانی در وبلاگ ؛ متوجه شدم نمیتوان منکر وجود خاندان هخامنشیان بواسطه کتیبه های داریوش در بیستون و اردشیر در شوش شد ، این چنین خاندانی وجود داشتند و داریوش در کتیبه بیستون صراحتا بیان میکند که شاه بوده است آنهم نه عامل شاه ایران در بابل آنطور که در کتب تاریخی ایرانی بیان شده است بلکه شاه ایران بوده است . همچنین بزرگ ترین باستان شناسان من جمله والتر هینتس و همچنین ضد باستان ستایان همچون آقای غیاث آبادی هم وجود این سلسله شاهی را قبول داشته اند . با کمی دقت در تواریخ ایرانی و شاهنامه دریافتم که سخنانشان بیشتر به اوستا بر میگردد ، قدیمی ترین سند برای وجود کسانی همچون گشتاسب و کیخسرو و کیومرث اوستا است و خوب میدانیم که اوستا عقاید و افکار زرتشتیان است و نه سند تاریخی ؛ تواریخ ایرانی مرتکب این اشتباه شده اند که آمده و افکار و عقاید ایرانیان را بصورت تاریخ بیان کرده اند و نمونه بارزش گزارش های متناقض است که یکبار کورش را به زمان گشتاسب و بار دیگر به زمان بهمن برده و یکبار کیرش و یا کودش و یا برخی کورش بیان کرده اند ؛ کار تا جایی رسیده است که ابن خلدون در تاریخ خود و مسعودی در مورج المذهب در پادشاه بودن وی تردید کرده اند و با قطعیت آنرا نفی نکرده اند که این نشان از این است که در زمانهای آنان هم نمیشده است کاملاً منکر پادشاه بودن کورش شد . همچنین اعتبار تواریخ هرودوت و گزنفون و کتزیاس از تواریخ ایرانی و عربی و ... ابدا کمتر نیست که این تواریخ پادشاه ایران بودن کورش را بیان کرده اند . میتوان کتیبه سه زبانه پاسارگاد را جعلی دانست و یا اعتبار استوانه کورش را زیر سؤال برد ، اما رویدادنامه نبونئید بیان میکند کورش نامی که فاتح بابل بوده است و هیچ سخنی از پادشاه ایران دیگری نمیزند اگر چه به صراحت نمیگوید کورش پادشاه ایران نیست اما دست نشانده بودن وی را نیز تأیید نمیکند . بنابراین نهایتاً میتوان در پادشاه بودن کورش تردید کرد و نمیتوان آنرا نفی کرد ، چرا که نمیتوان اوستا و محتویات آنرا سند تاریخی دانست آنچنان که تواریخ ایرانی و شاهنامه اسطوره ها را تبدیل به تاریخ کردند ، گشتاسب و ... اسطوره هایی میان زرتشتیان بوده و نهایتا برای دوران پیش از تاریخ بوده اند آنچنان که پروفسور کریستین سن نیز کیخسرو را برای دوران پیش از تاریخ بیان میکند . بله ، اسطوره ها میتوانند واقعی باشند اما نه به آن صورت که از آنان نقل شده است . ما در تأیید وجود خاندان هخامنشی کتیبه بیستون را می بینیم ، حال برای تأیید سلسله کیانیان یا پیشدادیان یک اثر باستانی ساده هم وجود ندارد و این یعنی اینان برای دوران پیش از تاریخ اند همانطور که پروفسور کریستین سن بیان کرد .
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.