افزودن نظر جدید

در نهج البلاغه می خوانیم که علی علیه    السلام به جمعی از یارانش که پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام می    دادند میفرماید: انی اکره لکم ان تکونوا سبابین و    لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتهم حالهم لکان اصوب فی القول و ابلغ فی    العذر؛ نقد و  بررسی: از ناحیه سند: این روایت ضعیف السند و مرسل است.لذا نمیتوان به آن در چنین موردی استناد کرد،خصوصا که روایات صحیحه خلاف    مضمون آن وجود دارند. متن روایت: متن روایت نه تنها دلالتی بر نفی  و رد سب ندارد،بلکه تایید سب است: اولا: حضرت میفرمایند اصوب فی القول و ابلغ فی العذر،و اصوب و ابلغ افعل تفضیل هستند،و در افعل تفضیل،خصوصیت مربوطه  هم در مفضل وجود دارد هم در مفضل علیه،اما از آنجا که در یکی بیش از دیگری    است،او بر دیگری برتری داده می شود.مثلا دو نفر مجتهد هر دو دارای علم هستند،اما از انجا که علم یکی بیش از دیگری است او "اعلم" از آن یکی  میباشد. وقتی حضرت میفرمایند اصوب و ابلغ،به این معنی است که هم در سب،و هم در وصف اعمال و ذکر حال،در هر دوی اینها هم "صواب"  است و هم "بلاغ"،اما به اقتضای ظرف مکان،دومی بیش از اولی است! لذا روایت تایید سب است،نه نفی سب! ثانیا: حضرت  میفرمایند "سبابین"،و "سباب" صیغه مبالغه است و نهی از "سباب" بودن هیچ  دلالتی بر نهی از "ساب" بودن ندارد،گرچه بالعکسش صادق است.لذا انچه مورد    نهی-آنهم برای زمان و مکانی خاص-قرار گرفته نهی از "بسیار فحش دادن" است نه  "مطلق فحش دادن". ثالثا: کلمه "اکره" هیچ دلالتی بر حرمت ندارد،الا اینکه همراه قرینه  باشد،و در روایت هیچ قرینه ای وجود ندارد،و نهی حضرت نیز ارشادی است نه  مولوی،چرا که فرموده اند فلو وصفتم اعمالهم و ذکرتهم حالهم.....بدین ترتیب که  مضمون روایت ارشاد به اهمیت وصف حال در آن شرایط است،نه بیان مرجوحیت  سب. رابعا: ظاهر روایت این است که حکم متوجه مخاطبین است که حضرت با عبارت "لکم" از آنها یاد  کرده اند،و این به دلیل ظرف زمانی و مکانی است که لحظه جنگ است و در زمان جنگ  سب کردن جایگاهی ندارد.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.