دلیل جذب افراد به محافل عرفان های نوظهور

  • 1393/05/15 - 09:25
بیشترین پایبندی نسبت به آرمان‌های فرقه‌ها از طرف افرادی دیده شده که حضور مستمر در محافل و جلسات فرقه‌ای داشته‌اند، نه کتاب خوان‌ها و نمادشناسان. این افراد از آن جا که مدت مدیدی را با مربیان و کارآگاهان در فرقه گذرانده‌اند و به خیال خود همه چیز برایشان حل شده است. از این‌رو چنان دلبستگی و دلدادگی در آن‌ها ایجاد شده که گاهی برای بازسازی فکری آن‌ها، تلاش‌های روانکاوان، روان‌شناسان، و مددکاران اجتماعی و حتی متخصصان بهداشت روحی و معنوی هم به جایی نمی‌رسد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بیشترین پایبندی نسبت به آرمان‌های فرقه‌ها از طرف افرادی دیده شده که حضور مستمر در محافل و جلسات فرقه‌ای داشته‌اند، نه کتاب خوان‌ها و نمادشناسان. این افراد از آن جا که مدت مدیدی را با مربیان و کارآگاهان در فرقه گذرانده‌اند و به خیال خود همه چیز برایشان حل شده است. از این‌رو چنان دلبستگی و دلدادگی در آن‌ها ایجاد شده که گاهی برای بازسازی فکری آن‌ها، تلاش‌های روانکاوان، روان‌شناسان، و مددکاران اجتماعی و حتی متخصصان بهداشت روحی و معنوی هم به جایی نمی‌رسد.

محافل خانگی منحصر به جلسات توجیهی و یا انگیزشی نیست. بعضی از فرقه‌ها آیین‌ها، مناسک و اعمال عبادی دارند که به شکل جمعی برگزار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. برگزاری آیین‌ها و مناسک فرقه با هدف از بین‌بردن فردگرایی، در مواردی به وسیله استفاده از لباس متحد‌الشکل و اذکار و اوراد جمعی، شعار دادن و سرود خوانی دنبال می‌شود.
در جلسات هواداران « سای بابا » اشعار معنوی با توسل به نام سای بابا و ضرورت توجه به او تکرار می‌شد. جلسات طرفداران « اشو » در بردارندۀ گونه‌هایی از مراقبه به شکل جمعی است و حتی شکلی از آن به صورت اعمال جنسی گروهی صورت می‌گیرد.

در جلسات تی.اس.ام ذکر لاتین با مفهوم « من خودم را دوست دارم » تکرار می‌شود. در عرفان‌های هندی به خصوص در پاره‌ای از جلسات عرفانی یوگا ( نه ورزشی ) اذکاری برای تقرب به شیوا و تقدس او خوانده می‌شود و مراقبه « جاپا » و تکرار « مانتراها » حتی با ادای کلمات مهمل و بی‌معنا انجام می‌شود. در « اکنکار » برای خودسازی نشستن و تکرار نام استاد توصیه می‌شود. [1]

جلسات فرقه‌ها همیشه به شکل جلسۀ مخفی و یا تبلیغی برگزار نمی‌شود، ممکن است با نام‌های بسیار موجه به گسترش یک فرقه اقدام کنند. مثلا با نام درمان، آموزش، اوقات فراغت و حتی عقد ازدواج. گروه تی.اس.ام مناسک جمعی داشته و قانون پیوند معنوی و ازدواج هواداران را به همین شکل برگزار می‌کرد.
عرفان حلقه جلسات خود را با شکل ترم‌های آموزشی با موضوع درمان‌گری و فرادرمانی و تشعشعات دفاعی و برون‌ریزی دنبال می‌کند که البته در همۀ این عرصه‌ها شعارِ عرفان و معنویت به صورت پررنگی بر سر زبان‌هاست.

یکی از نکات بسیار جالب در جلسات مربوط به فرقه‌ها مبرا ساختن خویش از عملِ شستشوی مغزی است. به این معنا که رهبران هر فرقه برای آن که متهم به شتسشوی مغزی دیگران نشوند، خود به هواداران می‌آموزند که شما با اختیار و منطق این فرقه را انتخاب کرده‌اید و آن‌چه هم‌اکنون در جریان است عمل شتسشوی مغزی نیست.

در عرفان حلقه ادعا می‌شد که رهبر عرفان حلقه ( طاهری ) دنبال مرید پروری نیست و حتی مؤسس عرفان حلقه از دیگران می‌خواست او را استاد و قطب نخوانند، در حالی‌که نه تنها منتقدین خود را به تحجر و واپس‌گرایی متهم می‌کردند، بلکه دریافت فیض الهی را انحصارا از کانال مرکزیت عرفان حلقه تعریف کرده و تفویض اتصالات را تنها از کانال مرکزیت عرفان حلقه میسر می‌دانستند. [2]

طاهری اگر چه در جلسات ادعا می‌کرد که عرفان حلقه به رهبر خویش دعوت نمی‌کند، اما با نسبت‌دادن پاره‌ای از مکاشفات به خویش، حجیت و قطعیت عرفان حلقه را اثبات می‌کرد که نتیجه چنین ادعایی در حقیقت تثبیت جایگاه معنوی وی در میان هواداران بود؛ به گونه‌ای که چنین مکاشفه‌ای که تنها طاهری ادعای آن را داشت از تمام نصوص دینی بالاتر می‌دانستند و او را از حجیت این ادعا تا مرز پیامبری بالا می‌بردند.

در حالی‌که مکاشفه از نظر متون دینی حتی اگر رحمانی هم باشد، در حق دیگران اساسا حجت نیست، تا چه برسد به این که صاحب آن مکاشفه تبدیل به قطب و مراد شده باشد. مکاشفه ادعایی وی ( طاهری ) چنین بوده که دنبال حقیقت بوده و در عالم رؤیا هاتفی از او می‌پرسد که آیا این علم را برای خودت می‌خواهی یا برای مردم؟ وی در پاسخ می‌گوید که برای مردم می‌خواهم و در پی آن معارفی بلند به وی القا می‌شود و وی هم رسالت خود را ترویج عرفان حلقه و آموزش این علوم به مردم تعریف کرده است.3

پی‌نوشت:

[1]. شریعت کی سوگماد، ج 1، ص 312.
[2]. کتاب عرفان کیهانی، ص80.
[3]. عرفان‌های کاذب؛ راه‌های نفوذ و راه‌کارهای مقابله، ص 107 - 109

تولیدی

دیدگاه‌ها

منشأ پیدایش عرفان های نوظهور : 422 - انسان صنعتی مدرن عذابها و لذایذی را می چشد که بیان عذابها و لذتهای دوزخ و بهشت در نظرش کودکانه می آید و لذا هیچ باور و تحریکی در ذهنش ایجاد نمی کند و بلکه او را به خنده وامی دارد و اینست منشأ پیدایش مکاتب و مذاهب شبه عرفانی در عصر ما. 424 - همواره در طول تاریخ بخش عمده معارف دینی و گرایشات معنوی در خدمت توجیه زندگی انسان در جهان بوده است و امروزه آن معارف و شریعت های کهن توجیه گر وضعیت انسان مدرن نیستند و این جریانات شبه عرفانی کاری جز توجیه وضع انسان مدرن ندارند و اگر این مکاتب به شیطان پرستی می رسند توجیه مفاسد و تبهکاری و عذابهای دوزخی انسان مدرن است که نهایتاً به تقدیس آن می انجامد. از کتاب " نامه های عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی ص 67

سلام رضا. بله درسته و رنگ و لعاب دادن به تفکرات و ایجاد تکثر گرایی دینی و قرار دادن اونها در مقابل مکتب حق سیاستی خطرناک در مقابل ماست.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.