بن‌بست اهل سنت در پاسخ به این سوال

  • 1396/11/25 - 16:45
اهل سنت اگر بخواهند بر منبای خود به این سوالی که در متن مطرح می‌کنیم پاسخ دهند بی شک، در پاسخ به این سوال به بن بست خواهند رسید و بسا اگر بی تعصب به مساله نگاه کنند و تاریخ را بررسی و واکاوی دقیق نمایند چاره‌ای جز پذیرش ظلم ابوبکر و غصب خلافت توسط او نخواهند داشت.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

در منابع اهل سنت روایات متعددی آمده است که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است». این روایت به الفاظ گوناگونی در مصادر اولیه اهل سنت وارد شده است:
«مَنْ مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً».[1]
«من مات ولا إمام له مات ميتة جاهلية».[2]
«وَمَنْ مَاتَ لَيْسَ عَلَيْهِ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةٌ جَاهِلِيَّةٌ».[3]
«مَنْ مَاتَ لَيْسَ عَلَيْهِ إِمَامٌ جَامِعٌ فَقَدْ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً».[4]
«وَمَنْ مَاتَ لَيْسَ لِإِمَامِ جَمَاعَةٍ عَلَيْهِ طَاعَةٌ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً».[5]

در برخی مصادرشان نیز همان روایتی را که شیعه به عنوان روایت «لزوم معرفت امام» بیان می‌کند آمده است: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة».[6]
یا در مصادر اولیه اهل سنت آمده است که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «هر کس بمیرد و بر گردن او بیعتی نباشد به مرگ جاهلیت مرده است»
«وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً».[7]
«مَنْ مَاتَ وَلَا بَيْعَةَ عَلَيْهِ مَاتَ مَيْتَةَ جَاهِلِيَّةٍ».[8]

در برخی مصادر نیز روایتی آمده است که حضرت فرمود: «هر کس که بمیرد و طاعتی بر گردن او نباشد به مرگ جاهلیت مرده است».[9]

و نیز در منابع اهل سنت آمده است که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «کسی از امیرش عملی دیده برای او ناخوشایند است باید صبر پیشه کند زیرا احدی نیست که از پیوند با جماعت خارج شود و بمیرد جز اینکه به مرگ جاهلیت مرده است». یا فرموده است: «هرکه از امیرش امر ناخوشایندی دیده باید صبر پیشه کند زیرا کسی که به اندازه یک وجب از اطاعت سلطان خارج شود به مرگ جاهلیت مرده است». عبارات این دو روایت نیز با تفاوت‌هایی در منابع اهل سنت به وفور یافت می‌شود اما مضمون همه آنها یکی است.[10]

یا در روایتی دیگر فرموده است: «اگر کسی خود را از همراهی با جماعت مسلمین مفارقت دهد حلقه و طوق اسلام را از گردنش خارج ساخته است» یعنی مسلمان نخواهد بود.
روایاتی که در این مضامین باشد در منابع اولیه اهل سنت به وفور یافت می‌شود[11] که همه ‌آنها روی هم رفته تواتر مضمونی و معنوی دارند و این معنا را به صورت متواتر می‌رسانند که اگر کسی امامی را برای خود برنگزیند و در تحت بیعت و طاعت آن امام نباشد و بمیرد به مرگ جاهلیت [یعنی کفر] مرده است و اگر با جماعت مسلمین همراهی نکند مسلمان نخواهد بود.

حال، سوال واضح ما از اهل سنت این است که فاطمه زهرا(علیهاالسلام) _ که پیامبر او را سرور زنان اهل بهشت[12] و سرور زنان عالم[13] و اولین زنی که وارد بهشت می‌شود معرفی می‌کند[14] _ آیا در هنگام مرگش امام داشت یا خیر؟ اگر امام داشت امام او که بود و در تحت بیعت و طاعت چه کسی بود؟

بی شک، طبق منابع خودتان، از ديدگاه حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام)، جناب أبوبكر، خليفه واقعی پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امام واقعی و وصی پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نيست چراکه طبق نقل بخاری و مسلم و برخی دیگر از منابع اولیه اهل سنت، فاطمه زهرا(علیهاالسلام) آنچنان بر ابوبکر غضب کرده بود که با او سخن نگفت و با او بیعت نکرد و بانارضایتی و غضب از او دار دنیا را وداع گفته و حتی وصیت نموده که شبانه دفن شود تا ابوبکر بر او نماز نخواند و در تشییع جنازه‌اش شرکت نکند.[15]

حال، آیا می‌توان گفت که او به‌خاطر آنکه امامت ابوبکر را نپذیرفته و از همراهی با جماعت مسلمین که با ابوبکر بیعت کردند خارج شده به مرگ جاهلیت مرده است و مستحق جهنم است؟ آیا نعوذ بالله می‌توان گفت: پیامبری که «لاینطق عن الهوی» از روی اغراض نفسانی سخن نمی‌گوید بلکه آنچه را که حق و از جانب خدا به او القاء شده بر زبان می‌راند دروغ و نادرست گفته که فاطمه اولین کسی است وارد بهشت می‌شود و سرور زنان اهل بهشت و سرور زنان عالم است؟!!
آیا کسی که با کفر می‌میرد می‌تواند اولین نفری باشد که وارد بهشت می‌شود و یا سرور زنان اهل بهشت و سرور زنان عالم باشد؟!
اگر کسی بگوید ابوبکر امام و خلیفه بر حق بوده و در این مورد، فاطمه زهرا(علیهاالسلام) اشتباه کرده آیا تکذیب النبی لازم نمی‌آید؟!
وانگهی مگر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) شاخصه تعیین نفرموده است که غضب فاطمه(علیهاالسلام) غضب من است و کسی که او را بیازارد مرا آزرده؟![16] مگر قرآن نفرموده کسانی که پیامبر را بیازارند ملعون هستند و در آخرت عذاب الیم برایشان فراهم گشته؟![17] مگر در منابع خودتان نیامده که غضب فاطمه(علیهاالسلام) مساوی با غضب خدا است؟![18]

پس ناچارید بگویید که او امام داشته و بدون بیعت و طاعت امامی از دار دنیا نرفته است اما امام او که بود و او چه کسی را امام بر حق می‌دانست؟
این سوالی است که شما اهل سنت باید در این بن‌بست، برای خود پاسخ دهید و بی تعصب به تامل بپردازید تا باشد که شاید اندکی به حقانیت عقیده شیعه در امامت امیرالمومنین(علیه‌السلام) و غصب خلافت توسط ابوبکر پی ببرید. 

پی‌نوشت: 
[1] مسند أبی داود الطيالسی، أبو داود سليمان بن داود بن الجارود الطيالسی البصرى(م204ق)، المحقق: الدكتور محمد بن عبد المحسن التركی، مصر، دار هجر، چاپ اول، 1419ق-1999م، ج3، 425، ح2025،  متن کتاب؛/ و مسند احمد، أبو عبدالله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيبانی(م241ق)، المحقق: شعيب الأرنؤوط و عادل مرشد، إشراف: د عبد الله بن عبد المحسن التركی، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق-2001 م، ج28، ص88، ح16876،  متن کتاب، محقق کتاب این حدیث را صحیح می‌شمارد؛/ و العلل الواردة في الأحاديث النبوية، أبو الحسن علی بن عمر بن أحمد بن مهدی بن مسعود بن النعمان بن دينار البغدادی الدارقطنی(م385ق)، تحقيق وتخريج: محفوظ الرحمن زين الله السلفی، ریاض، دار طيبة، چاپ اول، 1405ق-1985م، ج7، ص63، ح1214،  متن کتاب، دارقطنی این حدیث را به سه سند از معاویه و دو سند از ابوهریره نقل کرد؛/ و المعجم الكبير، أبوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب بن مطير اللخمی الشامی الطبرانی(م360ق)، المحقق: حمدي بن عبد المجيد السلفی، قاهره، مكتبة ابن تيمية، چاپ دوم، ج19، ص388، ح910،  متن کتاب؛/ و مسند الشامیین، سلیمان بن أحمد طبرانی، المحقق: حمدی بن عبدالمجيد السلفی، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۰۵ق-1984م، ج2، ص437، ح1654،  متن کتاب؛/ و حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، أبو نعيم أحمد بن عبد الله بن أحمد بن إسحاق بن موسى بن مهران الأصبهانی(م430ق)، الناشر: السعادة - بجوار محافظة مصر، 1394ق-1974م، ج3، ص224،  متن کتاب، ابونعیم پس از نقل حدیث می‌نویسد: هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ ثَابِتٌ أَخْرَجَهُ مُسْلِمُ بْنُ الْحَجَّاجِ فِي صَحِيحِهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عَلِيٍّ.....". 
[2]. المعيار و الموازنة في فضائل الإمام أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (ع)، ابوجعفر محمد بن‌ عبدالله‌ اِسْکافی‌ معتزلی(م۲۴۰ق‌)، تحقیق: شیخ محمد باقر محمودی، بیروت، 1402ق، ص321، متن کتاب؛ و ص24،    متن کتاب
«مَنْ مَاتَ وَلَيْسَ عَلَيْهِ إِمَامٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». السنة، أبوبكر بن أبی عاصم أحمد بن عمرو بن الضحاك بن مخلد الشيبانی(م287ق)، المحقق: محمد ناصر الدين الألبانی، بیروت، المكتب الإسلامی، چاپ اول، 1400ق، ج2، ص503، ح1057،  متن کتاب؛/ و مسند ابی یعلی، أبويعلى أحمد بن علي بن المثُنى بن يحيى بن عيسى بن هلال التميمی الموصلی(م307ق)، المحقق: حسين سليم أسد، دمشق، دار المأمون للتراث، چاپ اول، 1404ق-1984م، ج13، ص366، ح7375،  متن کتاب، مولف می‌گوید این حدیث اسنادش حسن است؛/ و الإحسان فی تقريب صحيح ابن حبان[صحیح ابن حبان]، أبو حاتم محمد بن حبان بن أحمد بن حبان بن معاذ بن مَعْبدَ، التميمی الدارمی البُستی(م354ق)، ترتيب: الأمير علاء الدين علي بن بلبان الفارسی(م739ق)، حققه وخرج أحاديثه وعلق عليه: شعيب الأرنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1408ق-1988م، ج10، ص434، ح4573، متن کتاب، محقق کتاب این حدیث را صحیح می‌داند؛/ و المجروحين من المحدثين والضعفاء والمتروكين، همو (یعنی ابن حبان)، المحقق: محمود إبراهيم زايد، سوریه، حلب، دار الوعی، چاپ اول، 1396ق، ج1، ص286، ح310، متن کتاب؛/ و المعجم الکبیر، پیشین، ج10، ص289، ح10687، متن کتاب1، متن کتاب2.
[3]. مسند البزار المنشور باسم البحر الزخار، أبوبكر أحمد بن عمرو بن عبدالخالق بن خلاد بن عبيد الله العتكی المعروف بالبزار(م292ق)، المحقق: عادل بن سعد، مدینة، مكتبة العلوم والحكم، چاپ اول، 1988م، ج11، ص22، ح4695، متن کتاب؛/ و المجروحين من المحدثين والضعفاء والمتروكين، پیشین، ج1، ص286، ح310، متن کتاب؛/ و المعجم الكبير، پیشین، ج10، ص289، ح10687، متن کتاب، ج2، ص252، متن کتاب؛/ و كشف الأستار عن زوائد البزار، نورالدين علی بن أبی بكر بن سليمان الهيثمی(م807ق)، تحقيق: حبيب الرحمن الأعظمی، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1399ق-1979م، ح1635
[4]. الكنى والأسماء، أبو بِشْر محمد بن أحمد بن حماد بن سعيد بن مسلم الأنصاری الدولابی الرازی(م310ق)، المحقق: أبو قتيبة نظر محمد الفاريابی، بیروت، دار ابن حزم، چاپ اول، 1421ق-2000م، ج2، ص635، ح1134، متن کتاب.
[5]. المعجم الكبير، پیشین، ج20، ص86، ح163 (مقصود از امام جماعت، امام جامعه است)، متن کتاب.
[6]. المغنی فی ابواب التوحید و العدل، قاضی عبدالجبار همدانی معتزلی(م415ق)، بیروت: دارالکتب، ۱۳۸۲ق، ج20، ص116،  متن کتاب؛/ و  شرح المقاصد، سعد الدين مسعود بن عمر تفتازانى‌(793ق)‌، تحقيق و تعليق: دكتر عبد الرحمن عميره‌، قم، الشريف الرضی، چاپ اول، ‌1409ق‌، ج5، ص239،  متن کتاب؛/ و همو، شرح العقائد النسفیة، پاکستان، کراچی، مکتبة المدینة للطباعة و النشر، 1430ق-2009م، ص328،  متن کتاب؛/ و روح البيان، أبو الفداء إسماعيل حقی بن مصطفى الإستانبولی الحنفی(م1127ق)، بیروت، دار الفكر، ج6، ص336، ذیل آیه 19 سوره نمل،  متن کتاب
[7]. السنن الكبرى، أبو بكر أحمد بن الحسين بن علي بن موسى الخُسْرَوْجِردی الخراسانی البيهقی(م458ق)، المحقق: محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الكتب العلمية، چاپ سوم، 1424ق-2003م، ج8، ص270، ح16612، متن کتاب.
«وَمن مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقه بيعةٌ مَاتَ ميتَة جَاهِلِيَّة». الجمع بين الصحيحين البخاری ومسلم، محمد بن فتوح بن عبد الله بن فتوح بن حميد الأزدی الميورقی الحَمِيدی أبو عبد الله بن أبي نصر(م488ق)، المحقق: د. علي حسين البواب، بیروت، دار ابن حزم، چاپ دوم، 1423ق-2002م، ج2، ص296، ح1498، ج2، ص296، متن کتاب؛/ و المعجم الکبیر، پیشین، ج19، ص334، ح769، متن کتاب
[8]. الطبقات الكبرى، أبوعبدالله محمد بن سعد بن منيع البصری البغدادی المعروف بابن سعد(م230ق)، المحقق: إحسان عباس، بیروت، دار صادر، چاپ اول، 1968م، ج5، ص144، متن کتاب.
[9]. مسند ابن الجعد، علی بن الجَعْد بن عبيد الجَوْهَری البغدادی(م230ق)، تحقيق: عامر أحمد حيدر، بیروت، مؤسسة نادر، چاپ اول، 1410ق-1990م، ص330، ح2266، متن کتاب؛/ و کتاب نقض العثمانیة للجاحظ، همو (ابوجعفر اسکافی)، قم، کتابخانه عمومی حضرت آيت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)، 1383ش، ص242.
«مَنْ مَاتَ وَلَيْسَ عَلَيْهِ طَاعَةٌ مَاتَ مَيْتَةً جَاهِلِيَّةً». البحر الزخار (مسند بزار)، پیشین، محقق: محفوظ الرحمن زين الله، ج9، ص271، ح3817، متن کتاب؛/ و  کشف الاستار، پیشین، ج2، ص252، ح1636، متن کتاب.
«مَنْ مَاتَ وَلَا طَاعَةَ عَلَيْهِ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً، وَمَنْ خَلَعَهَا بَعْدَ عَقْدِهِ إِيَّاهَا، لَقِيَ اللَّهَ وَلَا حُجَّةَ لَهُ». السنة، ابن ابی عاصم، پیشین، ج2، ص504، ح1058، متن کتاب.
[10]. «مَنْ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَلْيَصْبِرْ، فَإِنَّهُ مَنْ خَرَجَ مِنَ السُّلْطَانِ شِبْرًا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». صحیح بخاری، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاری الجعفی، المحقق: محمد زهير بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، ترقيم: محمد فؤاد عبد الباقی، چاپ اول، 1422ق،، ج9، ص47، ح7053، متن کتاب.
«أَيُّمَا رَجُلٍ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ أَمْرًا فَلْيَصْبِرْ، فَإِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ يَخْرُجُ مِنَ السُّلْطَانِ شِبْرًا، فَمَاتَ، إِلا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». مسند احمد، پیشین، ج5، ص33، ح2825، متن کتاب؛/ و المسند الصحيح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم[=صحیح مسلم]، مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشيری النيسابوری(م261ق)، المحقق: محمد فؤاد عبد الباقی، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ج3، ص1478، ح1849، متن کتاب.
«مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ فَارَقَ الجَمَاعَةَ شِبْرًا فَمَاتَ، إِلَّا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»». صحیح بخاری، پیشین،، ج9، ص47، ح7054، متن کتاب؛/ و با اندکی تغییر در مسند أبی يعلى، پیشین، ج4، ص234، ح2347، متن کتاب، مولف سند روایت را صحیح می‌داند.
«مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَكَرِهَهُ فَلْيَصْبِرْ، فَإِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ يُفَارِقُ الجَمَاعَةَ شِبْرًا فَيَمُوتُ، إِلَّا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». صحیح بخاری، پیشین، ج9، ص62، ح7143، متن کتاب؛/ و مسند احمد، پیشین، ج4، ص434، ح2702، متن کتاب؛/ و صحیح مسلم، پیشین، ج3، ص1477، ح1849، متن کتاب. 
«مَنْ رَأَى مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ فَإِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ يَتْرُكُ الْجَمَاعَةَ شِبْرًا فَيَمُوتُ إلاَّ مَاتَ مِيتَةَ جَاهِلِيَّةٍ». البحر الزخار مسند بزار، پیشین، محقق: عادل بن سعد، ج11، ص467، ح5343، متن کتاب؛/ و با اندکی تفاوت در  المعجم الکبیر، پیشین، ج12، ص160، ح12759، متن کتاب.
«مَنْ نَزَعَ يَدَهُ مِنَ الطَّاعَةِ، فَلَا حُجَّةَ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَمَنْ مَاتَ مُفَارِقًا لِلْجَمَاعَةِ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». مسند احمد، پیشین، ج9، ص489، ح5676، متن کتاب، محقق کتاب این حدیث را صحیح می‌شمارد؛ و ج9، ص484، ح5386، متن کتاب؛ و ج9، ص386، ح5551، متن کتاب، محقق کتاب این حدیث را صحیح می‌شمارد؛ ج10، ص233، ح6048، متن کتاب، محقق کتاب این حدیث را صحیح می‌شمارد؛ و ج10، ص467، ح6423، متن کتاب، محقق کتاب این حدیث را صحیح می‌داند.
[11]. به چند مورد دیگر از روایاتی که در این مضمون هستند اشاره می‌شود:
«مَنْ خَلَعَ يَدًا مِنْ طَاعَةٍ، لَقِيَ اللهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا حُجَّةَ لَهُ، وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». صحیح مسلم، پیشین، ج3، ص1478، ح1851، متن کتاب؛ الجمع بين الصحيحين البخاری ومسلم، محمد بن فتوح بن عبد الله بن فتوح بن حميد الأزدی الميورقی الحَمِيدی أبو عبد الله بن أبي نصر(م488ق)، المحقق: د. علي حسين البواب، بیروت، دار ابن حزم، چاپ دوم، 1423ق-2002م، ج2، ص296، ح1498، متن کتاب
«مَنْ خَرَجَ مِنَ الطَّاعَةِ، وَفَارَقَ الْجَمَاعَةَ، ثُمَّ مَاتَ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». صحیح مسلم، پیشین، ج3، ص1477، ح1848، متن کتاب؛/ و السنة، ابن ابی عاصم، پیشین، ج2، ص506، ح1064، متن کتاب؛ ج1، ص43، ح90، متن کتاب؛ ج2، ص436، ح901، متن کتاب؛/ و با اندکی تفاوت در البحر الزخار مسند بزار، پیشین، محقق: عادل بن سعد، ج16، ص272، ح9464، متن کتاب؛ ج17، ص46، ح9563، متن کتاب؛/ و الکنی و الاسماء، پشین، ج3، ص930، ح1625، متن کتاب؛
«من نزع يدا من طاعةٍ فَإِنَّهُ يَأْتِي يَوْم الْقِيَامَة لَا حجَّة لَهُ: وَمن مَاتَ وَهُوَ مفارقٌ للْجَمَاعَة فَإِنَّهُ يَمُوت ميتَة جَاهِلِيَّة». العلل الواردة فی الاحادیث النبویة، دارقطنی، علق عليه: محمد بن صالح بن محمد الدباسی، الدمام، دار ابن الجوزی، چاپ اول، 1427ق، ج12، ص446، ح2884، متن کتاب؛/ و با اندکی تفاوت در صحیح ابن حبان، پشین، ح4578، متن کتاب؛/ و الجمع بین الصحیحین، پیشین، ج2، ص297، ادامه ح1498، متن کتاب؛/ و السنة، پیشین، ج2، ص512، ح1075، متن کتاب
«مَنْ فَارَقَ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِينَ شِبْرًا أَخْرَجَ مِنْ عُنُقِهِ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ، وَالْمُخَالِفِينَ بَأَلْوِيَتِهِمْ يَتَنَاوَلُونَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنْ وَرَاءِ ظُهُورِهِمْ، وَمَنْ مَاتَ مِنْ غَيْرِ إِمَامِ جَمَاعَةٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». المعجم الکبیر، پیشین، ج12، ص404، ح13604، متن کتاب.
[12]. صحيح بخاری، پیشین، ج5، ص20، متن کتاب؛ ج5، ص29، بَابُ مَنَاقِبِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ، متن کتاب؛ ج4، ص203، ح3624، متن کتاب؛/ و مسند الإمام أحمد بن حنبل، أبو عبدالله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيبانی(م241ق)، المحقق: شعيب الأرنؤوط و عادل مرشد، إشراف: د عبد الله بن عبد المحسن التركی، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق-2001 م، ج18، ص161، ح11618، متن کتاب؛ ج38، ص354، ح23329، متن کتاب؛ ج18، ص279، ح11756، متن کتاب؛/ و صحيح ابن حبان بترتيب ابن بلبان، أبو حاتم محمد بن حبان بن أحمد بن حبان بن معاذ بن مَعْبدَ، التميمی الدارمی البُستی(م354ق)، المحقق: شعيب الأرنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، 1414ق- 1993م، ج15، 402، ح6952، متن کتاب؛/ و سنن الترمذی، أبو عيسى محمد بن عيسى بن سَوْرة بن موسى بن الضحاك الترمذی(م279ق)، تحقيق وتعليق: أحمد محمد شاكر و محمد فؤاد عبد الباقی، مصر، شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق-1975م، ج5، 660، ح3781، متن کتاب؛ ج5، ص701، ح3783، متن کتاب؛ ج5، ص708، ح3893، متن کتاب؛/ و المستدرك على الصحيحين، أبوعبدالله الحاكم محمد بن عبد الله بن محمد بن حمدويه بن نُعيم بن الحكم الضبی الطهمانی النيسابوری المعروف بابن البيع(م405ق)، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، بیروت، دار الكتب العلمية، چاپ اول، 1411ق-1990م، ج3، ص164، ح4721 و 4722، متن کتاب؛/ و المسند الموضوعي الجامع للكتب العشرة، صهيب عبد الجبار، 2013ق، ج20، ص453، ح25، متن کتاب؛/ ذخائر العقبى فی مناقب ذوى القربى، محب الدين أحمد بن عبد الله الطبری(م694ق)، قاهره، مكتبة القدسی 1356ق، ص43، متن کتاب؛/ و طرح التثريب فی شرح التقريب (المقصود بالتقريب: تقريب الأسانيد وترتيب المسانيد)، أبوالفضل زين الدين عبد الرحيم بن الحسين بن عبد الرحمن بن أبي بكر بن إبراهيم العراقی(م806ق)، الطبعة المصرية القديمة، ج1، ص149، باب تَرْجَمَة فَاطِمَةِ بِنْتِ مُحَمَّدٍ، متن کتاب؛/ و التوضيح لشرح الجامع الصحيح، ابن الملقن سراج الدين أبو حفص عمر بن علی بن أحمد الشافعی المصری(804ق)، المحقق: دار الفلاح للبحث العلمی وتحقيق التراث، دمشق، دار النوادر، چاپ اول، 1429ق-2008م، ج20، ص367، متن کتاب؛/ و اتحاف السائل بما لفاطمة من المناقب والفضائل، زين الدين محمد المدعو بعبد الرؤوف بن تاج العارفين بن علي بن زين العابدين الحدادی ثم المناوی القاهری(م1031ق)، دراسة وتحقيق وتعليق: عبد اللطيف عاشور، قاهره، مكتبة القرآن للطبع والنشر والتوزيع، ص66، متن کتاب؛ «سيدة نساء العالمين وسيدة نساء المؤمنين» ص71، ح30، متن کتاب، ص78، ص85، ص86، ص88.
[13].صحیح بخاری، دار طوق النجاة، پشیین، ج8، ص64، ح6285، متن کتاب؛/ وصحیح مسلم، پیشین، کتاب فضائل الصحابة، باب فضائل فاطمة، ج4، ص1904، ح2450، متن کتاب؛/ و تاريخ دمشق، أبو القاسم علی بن الحسن بن هبة الله المعروف بابن عساكر(م571ق)، المحقق: عمرو بن غرامة العمروی، بیروت، دار الفكر،1415ق-1995م، ج42، ص134، متن کتاب؛/ و ذخائر العقبى في مناقب ذوى القربى، پیشین، ص43، متن کتاب؛/ و سیر أعلام النبلاء، شمس الدین ذهبی، بیروت، موسسة الرسالة، محقق: شعیب ارنووط، ج2، ص127، متن کتاب؛ ج2، ص126، متن کتاب.
[14]. دلائل النبوة، أبو نعيم أحمد بن عبد الله بن أحمد بن إسحاق بن موسى بن مهران الأصبهانی(م430ق)، محقق: الدكتور محمد رواس قلعه جی و عبد البر عباس، بیروت، دار النفائس، چاپ دوم، 1406ق-1986م، ح27، متن کتاب؛/ و إمتاع الأسماع بما للنبي من الأحوال والأموال والحفدة والمتاع، تقی الدين أبوالعباس أحمد بن علی بن عبد القادر الحسينی العبيدی المقريزی(م845ق)، المحقق: محمد عبد الحميد النميسی، بیروت، دار الكتب العلمية، چاپ اول، 1420ق-1999م، ج3، 233، متن کتاب؛/ و الخصائص الكبرى، جلال الدين عبد الرحمن بن أبی بكر السيوطی(م911ق)، بیروت، دار الكتب العلمية، ج2، ص390، متن کتاب؛/ و سبل الهدى والرشاد في سيرة خير العباد، وذكر فضائله وأعلام نبوته وأفعاله وأحواله فی المبدأ والمعاد، محمد بن يوسف الصالحی الشامی(م942ق)، تحقيق وتعليق: الشيخ عادل أحمد عبد الموجود و الشيخ علی محمد معوض، بیروت، دار الكتب العلمية، چاپ اول، 1414ق-1993م، ج10، 386، متن کتاب.
[15]. «...فغضبت فاطمة (س) بنت رسول الله (ص) فهجرت أبا بکر، فلم تزل مهاجرته حتى توفّیت». صحيح بخاری، پیشین، ج4، باب فرض الخمس، ص79، ح3093،  متن کتاب؛/ و
«فوجدت فاطمة على أبی بکر فی ذلک فهجرتْه، فلم تکلِّمه حتى توفِّیت، و عاشت بعد النبی ستة أشهر، فلمّا توفیت دفنها زوجها علیّ لیلاً، و لم یؤذن بها أبا بکر، و صلّى علیها». همان، ج5، ص139، باب غزوة خیبر، ح4240، متن کتاب؛/ و 
«...فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ فِي ذَلِكَ، قَالَ: فَهَجَرَتْهُ، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ». صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشيری النيسابوری(م261ق)، المحقق: محمد فؤاد عبد الباقی، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ج3، کتاب الجهاد، باب قول النبی: لا نورث ما ترکناه صدقة، ص1380، ح1759، متن کتاب؛/ و 
«...فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلامُ، فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ». مسند أحمد بن حنبل، پیشین، ج1، ص205، متن کتاب.
[16]. صحيح البخاری، محمد بن اسماعيل البخاری، دار الفكر، 1401ق، ج4، ص210 و 219و ج5، ص36؛ ج7، باب فضائل فاطمه(س)، ح 29؛ همان، نشر دار طوق النجاة، 1422ق، پیشین، ج5، ص21، ح3714، متن کتاب؛ ج5، ص22، ح3729، متن کتاب؛ ج5، ص29، ح3767، متن کتاب؛ ج7، ص37، ح5230، متن کتاب؛/ و صحیح مسلم، پیشین، ج4، ص1902 و 1903، باب15، ح95 و94 و93، متن کتاب؛/ و المصنف، أبوبكر عبدالرزاق بن همام بن نافع الحميری اليمانی الصنعانی(م211ق)، المحقق: حبيب الرحمن الأعظمی، الهند، المجلس العلمی، بیروت، المکتب الاسلامی، چاپ دوم، 1403ق، ج7، كتاب الطلاق، باب الغيرة ص301-302، ح13268؛/ و مسند الإمام أحمد بن حنبل، أبوعبدلله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيبانی(م241ق)، محقق: شعيب الأرنؤوط و عادل مرشد، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق-2001م، ج31، ص206، ح18907، و ص209 و 226، ح18911، متن کتاب؛ ج31، ص240، متن کتاب؛ ص285، متن کتاب؛/ و الامامة و السياسة، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتيبة الدّينوری(م276ق)، تحقیق: خلیل المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1418ق-1997م، ج1، ص17؛/ الجامع الكبير (سنن الترمذی)، أبوعيسى محمد بن عيسى بن سَوْرة بن موسى بن الضحاك الترمذی(م279ق)، المحقق: بشار عواد معروف، بیروت، دار الغرب الإسلامی، 1998م، ج6، ص181، ح3867، ح3869، متن کتاب؛/ و جمل من أنساب الأشراف، أحمد بن يحيى بن جابر بن داود البَلَاذُری(م279ق)، تحقيق: سهيل زكار ورياض الزركلی، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، 1417ق-1996م، ج1، ص403، متن کتاب؛/ و غريب الحديث، إبراهيم بن إسحاق الحربی أبو إسحاق(م285ق)، المحقق: د. سليمان إبراهيم محمد العايد، مکه، جامعة أم القرى، چاپ اول، 1405ق، ج3، ص1186، متن کتاب؛/ و الآحاد والمثانی، أحمد بن عمرو بن الضحاك بن مخلد الشيبانی معروف به أبو بكر بن أبی عاصم(م287ق)، المحقق: د. باسم فيصل أحمد الجوابرة، ریاض، دار الراية چاپ اول، 1411ق-1991م، ج5، ص363، ح2959، متن کتاب؛/ و السنن الکبری، أبو عبدالرحمن أحمد بن شعيب بن علی الخراسانی النسائی(م303ق)، حققه وخرج أحاديثه: حسن عبد المنعم شلبیف أشرف عليه: شعيب الأرناؤوط، قدم له: عبد الله بن عبد المحسن التركی، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق-2001م، ج7، ص458، ح8469، متن کتاب؛/ و المعجم، أبو يعلى أحمد بن علی بن المثُنى بن يحيى بن عيسى بن هلال التميمی الموصای(م307ق)، المحقق: إرشاد الحق الأثری، فيصل آباد، إدارة العلوم الأثرية، چاپ اول، 1407ق، ج1، ص190، ح220، متن کتاب؛/ و تاريخ الامم و الملوک،  محمد بن جرير طبری(م310ق)، بيروت، فی حوادث سنة 13 هجری قمری، ج2، ص619؛/ و حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، أبو نعيم أحمد بن عبدالله بن أحمد بن إسحاق بن موسى بن مهران الأصبهانی(م430هـ)، قاهره، السعادة، 1394ق-1974م، ج2، ص40، متن کتاب؛/ و ج3، ص206، متن کتاب؛/ و السنن الكبرى، أبو بكر أحمد بن الحسين بن علی بن موسى الخُسْرَوْجِردی الخراسانی، البيهقی(م458ق)، المحقق: محمد عبد القادر عطا، بیروت، دارالكتب العلمية، چاپ دوم، 1424ق-2003 م، ج10، ص340، ح20862، متن کتاب.
[17]. «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا؛ [احزاب/57] آنان که خدا و رسول را آزار و اذیّت می‌کنند خدا آنها را در دنیا و آخرت لعن کرده و بر آنان عذابی با ذلّت و خواری مهیّا ساخته است».
[18]. قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة إِنّ اللّهَ یَغْضِبُ لِغَضَبَکِ و یرضا لرضاک». ای فاطمه، خدا با غضب تو غضبناک می‌شود. معرفة الصحابة، أبو نعيم أحمد بن عبدالله بن أحمد بن إسحاق بن موسى بن مهران الأصبهانی(م430ق)، تحقيق: عادل بن يوسف العزازی، ریاض، دار الوطن للنشر، چاپ اول، 1419ق-1998م، متن کتاب؛/ و مناقب أمير المؤمنين علی بن أبی طالب رضی الله عنه، أبوالحسن علي بن محمد بن محمد بن الطيب بن أبی يعلى بن الجلابی الواسطی المالكی المعروف بابن المغازلی(م 483ق)، المحقق: أبو عبد الرحمن تركی بن عبد الله الوادعی، صنعاء، دار الآثار ، چاپ اول، 1424ق-2003 م، ص416، ح401، و ص417، ح402، متن کتاب؛/ و ذخيرة الحفاظ(من الكامل لابن عدی)، أبوالفضل محمد بن طاهر بن علي بن أحمد المقدسی الشيبانی المعروف بابن القيسرانی(م507ق)، المحقق: د. عبد الرحمن الفريوائی، ریاض، دار السلف، چاپ اول، 1416ق-1996م، ج2، ص783، متن کتاب؛/ و اسد الغابه، عزالدین ابن اثیر جزری(م630ق)، بیروت، دارالفکر، لبنان، 1409ق، ج5 ص522؛/ و ذخائر العقبى في مناقب ذوى القربى، پیشین، ص39، متن کتاب؛/ و میزان الاعتدال، شمس الدین ذهبی، قاهره، داراحیاء الکتب العربی، 1963م، تحقیق علی محمد بجاوی، ذیل نام عبدالله بن محمد بن سالم، ج2 ص492؛/ و الاصابه فی التمییز الصحابه، ابن حجر عسقلانی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ج4 ص378؛/ و سبل الهدى والرشاد في سيرة خير العباد، وذكر فضائله وأعلام نبوته وأفعاله وأحواله فی المبدأ والمعاد، محمد بن يوسف الصالحی الشامی(م942ق)، تحقيق وتعليق: الشيخ عادل أحمد عبد الموجود و الشيخ علی محمد معوض، بیروت، دار الكتب العلمية، چاپ اول، 1414ق-1993م، ج11، ص44، متن کتاب.
«ان الله تبارک و تعالی یغضب لغضب فاطمه، و یرضی لرضاها». همانا خداوند تعالی غضب می‌کند هنگامی‌که فاطمه به خشم آید، و راضی می‌شود آن‌گاه که او راضی و خشنود گردد». المعجم الکبیر، طبرانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج1 ص108 ح182؛/ و المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، بیروت، دارالفکر، 1398ق، ج3 ص153-154. سپس حاکم می‌نویسد: هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه؛/ و مقتل الحسین، خوارزمی، قم، انوارالهدی، 1423ق، ج1 ص52.

تولیدی

دیدگاه‌ها

اهل سنت اصراری ندارند که حتما امام زمان بایددر خلافت باشد و خلیفه مسلمین شود و به راحتی پذیرفته اند که ممکن است خلیفه بهترین فرد برای تصرف خلافت نباشد ولی باید از او تبعیت کرد . یه چیزی شبیه مقبولیت و پذیرش جمعی که ممکن است فرد اصلح که همان امام حاضر است از طرف مردم مقبولیت نداشته باشد و رجوع عمومی به او نشود لذا نمی تواند حکومت تشکیل دهد و به خلافت برسد. نمونه این پذیرش هم رجوع خلفای اول و دوم در حل مشکلات به حضرت علی به عنوان فرد داناتر است و اصراری ندارند خود را داناترین و اصلح ترین فرد عالم اسلام معرفی کنند. حال اگر فردی در بیعت خلیفه نباشد و امام زمان خود را بشناسد و با او بیعت کند از نظر اهل سنت پذیرفتنی است

با سلام خدمت شما ممنون از نظرتون اما شما این بن بست رو حل نفرمودید. ببینید اگر شما منابع اهل سنت را به خوبی مطالعه بفرمایید تعریف آنها از امام کسی که مردم با او بیعت کنند و او رو به حکومت برگزینند. بنابر این تعریف اونها، خلفای راشدین را امام می‌دانند. حال، سوال ما این است، اهل سنت که ابوبکر را امام و حاکم اسلامی می‌دانند و طاعت او را واجب و بیعت با او را لازم شمرده‌اند به طوری که اگر کسی از طاعت و بیعت با آنان سر باز بزند و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است وقتی حضرت فاطمه(علیهاالسلام) با این ابوبکر که طبق نظر اهل سنت امام واجب الطاعه و لازم البیعة هست هرگز بیعت نکرد و طاعت او را نپذیرفت، آیا می‌توان گفت به مرگ جاهلیت مرده است؟!! فاطمه‌ زهرایی که پیامبر او را سرور زنان بهشت و زنان عالم معرفی کرده آیا می‌شود که به واسطه بیعت نکردن با ابوبکر مرگش مرگ جاهلی باشد؟! که قطعا جواب منفی است پس مشخص می‌شود ابوبکر واجب الطاعة و لازم البیعة نبوده چون امام بر حق نبوده وگرنه اگر واجب الطاعه و لازم البیعة می‌بود فاطمه زهرایی که شاخصه حقانیت است حتما با او بیعت می‌کرد پس وقتی شاخصه حقانیت، بیعت ابوبکر را نپذیرفت مشخص می‌گردد که او باطل بوده

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.