حديث شماره 3
3- عـَلِيُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِيـمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع فِي رَجُلَيْنِ يَتَسَابَّانِ فَقَالَ الْبَادِى مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صَاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ
اصول كافى جلد 4 صفحه :13 رواية :3
ترجمه :
عـبد الرحمن بن حجاج از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام درباره دو مردى كه همديگر را دشنام دهند روايت كرده كه فرمود: آغاز كننده بدشنام ستمكارتر است و گناه خود و گناه رفيقش بگردن اوست در صورتيكه آنكس كه ستم باو شده از حد نگذرد.
توضيح :
جـمـله اخـيـر ايـن حـديـث شريف دو احتمال دارد يكى اينكه تا رفيقش كه مورد ستم واقع شده عـمـل نـاروا نكرده [و يا سخن ناروائى نگفته همه گناه بگردن آغاز كننده بدشنام است ] و نـسـبـت گـنـاه بـه او در ايـن صـورت فـرضـى اسـت ، احـتـمال دوم آن است كه تا از حد خود نگذشته همه گناه بگردن اوست ، و حدش همان مقدارى اسـت كـه از دشـنـام شـنـيـده و تا آن حد بر او گناهى نيست زيرا از خود دفاع كرده و انتقام گـرفـتـه اسـت ، و خداى تعالى در اينباره فرموده است : [و همانا بر آنكه پس از ستمى كـه بـاو شـده يارى جويد گناهى نيست ] و در جاى ديگر فرمايد: [پس آنكس كه بشما تـجاوز كند (طبرسى فرموده : يعنى ظلم و ستم كند) تجاوز كنيد بر او برابر آنچه بر شـمـا تـجـاوز كـرده ] و غـيـر ايـنـهـا از آيـات و روايـاتـى كـه دلالت بـرجواز معارضه بمثل دارند، و بعبد نيست احتمال دوم مناسب تر باسياق روايت باشد.