حديث شماره 1

1- عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ شَرِيفِ بْنِ سَابِقٍ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبـِى غـُرَّةَ عـَنْ أَبـِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ السَّفَهَ خُلُقُ لَئِيمٍ يَسْتَطِيلُ عَلَى مَنْ هُوَ دُونَهُ وَ يَخْضَعُ لِمَنْ هُوَ فَوْقَهُ
اصول كافى جلد 4 صفحه :12 رواية :1

ترجمه :
از امـام صـادق (ع ) روايت شده كه فرمود: سفاهت براستى خوى پستى است ، صاحب آن بر زير دستش گردن فرازى كند، و بر بالادست خود زبونى كند.

شــرح :
مجلسى (ره ) گويد: سفاهت سبك عقلى و پيشى گرفتن در گفتار و كردار بدون تفكر است ، تـا آنـجـا كـه گـويـد: بـرخـى گـفـتـه انـد: سـفـاهـت گـاهـى در بـرابر حكمتى است كه بـاعـتـدال در نـيـروى عـقـل حـاصـل گـردد، و ايـن سـفـاهـت خـلقـى است در نفس كه او را وادار بمسخرگى ، و استهزاء و سبكسرى ، و بى تابى ، و چاپلوسى ، و اظهار شادى در وقت نـاراحـتـى ديـگـران ، و حركات ناموزون ، و گفتار و كردارهائى كه همانند گفتار و كردار خـردمـنـدان نـيـسـت دچـار كـنـد، و گـاهـى در بـرابـر بـردبـارى اسـت كـه باعتدال در نيروى غضب بدست آيد، و آن خلقتى است كه نفس او را وادار بزدن و دشنام دادن و زبـرى و تـسـلط و غـلبـه بـرديگران و گردن كشى كند و ريشه اش تباهى و فساد در نـيـروى غـضب و ميل ان بطرف افراط است سپس گويد: ظاهر اينست كه مقصود از سفاهت همين معناى دوم است كه برابر بردبارى است .