شرح حال خيران خادم
دوم ـ خـيـران الخـادم مـولى الرضـا عـليـه السـلام ثـقـه جليل القدر.
از اصـحـاب ابـوالحـسـن الثـالث عـليـه السـلام اسـت بـلكـه در ( مـنـتـهـى المـقـال ) است كه اواز اصحاب حضرت رضا وجواد وهادى عليهم السلام و از مستودعين اسـرار ايـشان است واوهمان است كه در سفر حج در مدينه شرفياب خدمت حضرت جواد عليه السلام شد در حالى كه آن جناب بالاى دكه نشسته بود چنان هيبت ودهشت از آن حضرت نمود كـه مـلتـفت پله دكه نشد مى خواست بدون درجه بالارود وآن جناب اشاره فرمود كه از پله بـالابـيـا، بـالارفـت وسـلام كرد و دست آن حضرترا بوسيد وبر روماليد ونشست ومدتى دست آن حضرت را گرفته بود به جهت آن دهشتى كه داشت تا دهشتش تمام شد آن وقت دست آن حضرت را رها كرد پس عرض كرد كه مولاى شما ريان بن شبيب خدمت شما سلام رسانيد و التـمـاس كـرد كـه دعـا بـراى اووفرزندش بنماييد، حضرت براى اودعا كرد اما براى فـرزنـدش دعـا نـنـمـود الخ (100) واز بعض روايات معلوم مى شود كه خيران وكيل آن حضرت بوده ودر ذيل روايتى است كه به اوفرمودند:
( اِعـْمـَلْ فـى ذلِكَ بِرَاءْيِكَ فَاِنَّ رَاءْيَكَ رَاءْيى وَ مَنْ اَطاعَكَ اَطاعَنى ) .(101)
و( خـيران ) را مسايلى است كه آنها را از آن حضرت واز حضرت هادى عليه السلام روايـت نـموده واين خيران همان است كه در اوقات علت (بيمارى ) حضرت جواد عليه السلام بـراى خـدمـت مـلازم بـاب آن حـضـرت بـود، وقـتـى رسول از جانب حضرت جواد عليه السلام آمد به نزد اووفرمود كه مولاى تويعنى حضرت جواد عليه السلام سلام بر تومى رساند ومى فرمايد كه من از دنيا مى گذرم ، وامر امامت مـى گـردد به سوى پسرم على واز براى اواست بر گردن شما بعد از من آنچه از براى مـن بود بر شما بعد از پدرم واين حديثى است مشهور در باب نص بر حضرت هادى عليه السـلام .(102) ودر آن اسـت قـضـيـه معروفه احمد بن محمّد بن عيسى با خيران واين خيران پدر خيرانى است .