4 - كثرت طولى و عرضى
كثرت دينى را به دو گونه ى طولى و عرضى مى توان تقرير كرد. (مقصود از دين در اين تقسيم ، اديان سماوى است ) كثرت طولى عبارت است از اديان يا شرايع آسمانى كه در طول تاريخ بشر ظهور نموده و به دين يا شريعت اسلام ختم گرديده است . چنين كثرتى نه با حقانيت همگانى اديان منافات دارد و نه از جنبه عملى مشكل آفرين است : زيرا فرض اين است كه همه ى آنها الهى و توحيدى اند و تغيير و تحريفى هم در آنها راه نيافته است . بنابراين از جنبه ى نظرى همگى بر حق اند، و پيروان آنها نيز به نجات و رستگارى نايل آمده اند.
و از طرفى چون در زمان هاى مختلف و متوالى ظهور كرده اند، و پيروان آنها در يك زمان نمى زيسته اند، از جنبه ى عملى و اجتماعى نيز هيچ گونه مشكلى پيش رو نيست .
كثرت عرضى اديان و شرايع آسمانى بدين صورت است كه همه يا عده اى از پيروان دين و شريعت پيشين ، از پذيرش شريعت آسمانى جديد سرباز زده بر شريعت پيشين باقى بمانند؛ مثال روشن اين گونه كثرت ، اديان ابراهيمى ، يعنى يهود، مسيحيت و اسلام است . در اين جا در مورد دين و شريعت با دو پديده مواجه مى شويم كه يكى پديده اى است الهى و ديگرى پديده اى است بشرى و بل شيطانى . پديده اى نخست همان نسخ است ؛ يعنى با آمدن شريعت الهى جديد، برخى از احكام شريعت پيشين نسخ شده ، و عمل به آنها پس از اين ، مايه ى سعادت و رشد و كمال نفسانى نخواهد بود. پديده ى دوم ، تحريف و تغيير نام دارد.
دو پديده ى پيش گفته در اين كه منشاء كثرت دينى و ناهم خوانى و تقابل مى گردند، يكسانند، و اين امر بحث حق و باطل و سعادت و شقاوت را در ميان پيروان اديان در پى داشته زمينه ى بحث پلوراليسم دينى را فراهم مى سازد، كه همان گونه كه پيش از اين اشاره شد، سه مسئله را پيش رو مى نهد:
1 - از جنبه ى نظرى و اعتقادى و اين كه كدام دين و شريعت حق ، و كدام باطل است ؛ در نتيجه ايمان به كدام يك واجب خواهد بود؟
2 - از جنبه ى كمال و رشد معنوى و سعادت و رستگارى اخروى كه در گرو پيروى از كدام شريعت و آيين است ؟
3 - از جنبه ى اجتماعى و زندگى دنيوى كه پيروان اديان و شرايع مختلف چگونه مى توانند در يك جامعه زندگى مشترك و مسالمت آميز داشته باشند؟