عمالقه

عمالقه يا عماليق از اعراب قديم بائده بودند كه در قسمت شمالى حجاز و تهامه زندگى مى كرد و تا شبه جزيره سينا پراكنده بودند. گروهى گفته اند كه عمالقه نام تيره اى از عرب بوده كه در نزديكيهاى خليج عقبه و حدود شمالى آن زندگى مى كردند و نام عماليق را يهود فلسطين به آنان اطلاق كرده اند. اصل اين كلمه در زبان بابلى ((ماليق )) يا ((ماكوت )) و ((مالوق )) بوده است كه اهل تورات به آنها اطلاق نموده اند. بعدها اين كلمه در زبان عرب به صورت : عمالقه و عماليق درآمده كه آن را بر تيره بزرگى از اعراب بائده اطلاق كرده اند. اين اعراب در حدود 25 قرن قبل از ميلاد مى زيسته اند. گروهى از اعراب عمالقه به خارج از عربستان ، يعنى به مصر و عراق مهاجرت كرده اند.
محققان معتقدند كه تمدن درخشان و بى سابقه حمورابى در عراق ، كار همين عمالقه مهاجر است . اين تمدن بزرگ كه هنوز از استانداردهاى تمدن معاصر جهان جلوتر است و برترى هاى حقوقى - انسانى بسيارى دارد، از سال 2460 تا 2070 قبل از ميلاد در بابل برقرار بوده است . قوم آشور نيز تيره اى از عمالقه عربستان بوده اند كه 2000 سال قبل از ميلاد در نواحى شمالى بين النهرين سكونت داشتند. دولت آشور كه به مدت ده قرن اقتدار بى سابقه اى داشت ، محصول همين تيره از عمالقه است . در اينجا به خواننده گرامى يادآورى مى شود كه امام على بن ابيطالب عليه السلام در بيان فلسفه تاريخ به سابقه شگفت اين قوم اشاره مى كند،(596) و قدرتهاى زمان و جهان را به عبرت از تاريخ سرنوشت اقوام متمدن گذشته از جمله عمالقه ، دعوت مى فرمايد.
گروه ديگرى از عمالقه مهاجر به مصر در سال 2214 قبل از ميلاد، از راه درياى احمر وارد مصر شدند. در ابتدا به مصر سفلى قدم گذاشتند و بعد به مصر عليا رفتند. فراعنه مصر از تيره همين عمالقه مهاجر هستند. در منابع يونانى از اقتدار سياسى اين قوم ياد شده است .
اين قوم از سال 2214 تا 1589 ق .م . در قسمتى از مصر سلطنت مى كردند. حكومت مطلقه عمالقه بر مصر از سال 1580 تا 1730 ق .م . بوده است .
مصريان ، عمالقه را بلاى آسمانى تلقى كردند. برخورد خشن و غارت و تخريب اين قوم باعث شد تا بوميان مصر چنين پندارند كه عمالقه مظاهر خشم خدايان هستند. نبرد مصريان با عمالقه در طى سالهاى 1680 تا 1580 ق .م بوده است . آنان توانستند عمالقه را از مصر عقب برانند. در اين عقب نشينى گروهى از عمالقه در صحراى سينا و شمال حجاز دولت نبطيان را پديد آوردند. قوم ثمود كه در شمال حجاز دولتى داشتند و قرآن از آنها ياد كرده ، از همين عمالقه يا اعراب بائده بودند.
اعراب عاربه يا اعراب اصيل شامل تيره هاى قحطانى هستند و از نژاد سام بن نوح . خاورشناسان ، تيره هاى سامى را عبارت از: اكدى ها، آشورى ها، كنعانى ها، عبرى ها، آرامى ها، موآبى ها، عمونى ها، فنيقيها و... مى دانند. اين تيره ها همگى در شبه جزيره عربستان مى زيسته اند و تا چهار هزار سال قبل از ميلاد در همانجا متوطن بوده اند. علت مهاجرت اين تيره ها، تغيير آب و هوا بوده است .
در قسمت جنوبى جزيره العرب تيره اى از اعراب مى زيسته اند كه به اعراب قحطانى مشهور بودند. آنان از نسل يعرب بن قحطان بودند كه قحطان در هنگام جدا شدن فرزندان نوح ، از بابل به سمت يمن آمده و حكومت آن سامان را بدست گرفت . يعرب بن قحطان زبان عربى را از آنان فرا گرفت . اعراب مستعربه تيره اى بودند كه از خارج عربستان به آن ناحيه رفته و قبول عربيت كرده بودند. مانند عدنانيها كه از اولاد اسماعيل بودند. عدنان جد بيستم پيامبر اسلام است . وى پدر اعراب عدنانى است كه در تهامه و نجد و حجاز تا شام و عراق زندگى مى كردند.
اعراب عدنانى را عرب اسماعيلى ، عرب شمالى ، عرب مستعربه و عرب مضرى نيز مى گويند. ((عدنان )) دو پسر داشت : يكى ((معد)) و ديگرى ((عك )). معذ بن عدنان مادرش از تيره جرحم بود. او ده فرزند داشت . كنيه وى ابو قضاعه بود در موقع سلطه بخت نصر به حران رفت و در آنجا سكونت يافت . پس از جنگ به مكه بازگشت . معد سرور همه پسران عدنان بود. اعراب مستعربه با ديگران اقوام عربى فرق اساسى داشتند. اين اختلافات در فرهنگ ، نظام اجتماعى و مذهب بود. عدنانيها نيز پراكنده شدند و به سوى مصر و حبشه مهاجرت كردند.