شيطان از ديگاه سومريان و بابليان عصر كهن

وجود شيطان و عقيده به اين موجود نامرئى هميشه بر سر زبان ها بوده و مردم از او وحشت و ترس داشته اند. و قوم سومرى و آشورى و بابليان نيز از وى سخن به ميان آورده اند. در يكى از كتيبه هاى قديم اوصاف شياطين را اينگونه گفته اند:
((اينان سمهاى خدايانند. از ديوارهاى بسيار ضخيم عبور مى كنند. و از بامهاى بلند فرود مى آيند. گوئى طوفانند كه از خانه اى بخانه اى مى روند. هيچ درى جلو ورود آنان را نمى تواند بگيرد. و هيچ قفلى آنان را بر نمى گرداند.
و همچون مار از زير در خانه ها بدرون آن مى آيند. و چون باد از زير پاشنه در داخل مى شوند.
زن را از آغوش شوهر و كودك را از بغل مادر مى ربايند. و اينان هر كدام اسمى و كارى را بر عهده دارند: ((لابارتو)) قاتل كودكان خردسال است . و ((لاباسو)) علت رعشه اندام است . و ((احناسو)) موجب سياهى چهره و زردى رخسار است .))
موضوع پيدايش كرم كه در يك كتيبه باستانى منقوش است ، از آثار شگفت انگيز تاريخ به شمار آمده است و داستان آن بدينگونه ذكر شده :
چون ((آمون خداى بزرگ آسمانها را بيافريد و آسمانها زمين را خلق كردند و زمين رودها را پديد آورد و رودها جدولها را آفريدند و جدولها مردابها را ايجاد كردند، از ميان مردابها كرم بوجود آمد.
كرم به حضور خدايان رفته و گريه كرد. و گفت : به من چه مى دهد. بخورم . و چه مى دهى بنوشم ؟ اِآكه يكى از خدايان بود گفت : به تو چوب معطر و استخوان خشك مى دهم كه غذاى تو باشد.
كرم گفت : بارالها نه چوب معطر مى خواهم و نه استخوان خشك . بلكه ميل دارم غذا و نوشيدنى را در ميان دندانهاى آدميان مقرر دارى و منزل و مكان مرا در لثه دندان جاى دهى تا از خون لثه سيراب شوم و قدرت و نيروى لثه را بگيرم .