تشخيص كرامت از موارد مشابه آن
بنابراين قدرت بر تصرف در طبيعت و انجام كارهاى خارقالعاده، دليل برداشتن مقام و منزلتى نزد خداى متعال نيست. البته دليل برنداشتن مقام و منزلت هم نيست و ممكن است واقعاً بندگان شايستهاى باشند كه خداوند آنها را دوست بدارد و مصلحت بداند كه گاهى به دست آنها كارهاى خارق العادهاى را جارى كند. داشتهايم بندگان صالحى كه به مقام «مستجاب الدعوه» بودن رسيده بودند و هر دعايى كه به پيشگاه خداى متعال مىكردند مستجاب مىگرديد. بزرگان و علما و صلحايى داشتهايم كه به اذن خداى متعال بيماران را شفا مىدادند. از اين رو چنين مواردى نيز ممكن است وجود داشته باشد؛ ولى به هر حال كليت ندارد و نمىتوان انجام هر كار خارقالعادهاى را نشانه آن دانست كه شخص از اولياء الله و عباد صالح و مقرّبان درگاه الهى است. انجام اين امور همان گونه كه ممكن است نتيجه عبوديت و بندگى و در اثر تقرب فرد به خداى متعال باشد، ممكن هم هست از راههاى باطل و غلط و با مساعدت شيطان باشد.(1) همان گونه كه اشاره كرديم، كسى مىتواند از طريق ارتباط با جن و برخى قدرتهاى مخفى و نامرئى ديگر نظير ارواح، چنين كارهايى را انجام دهد. برخى كارهاى خارق العاده ممكن است نتيجه سالها تمرين و تكرار و پىگيرىهاى مستمر و شبانهروزى و طاقتفرسا و بر اساس اين قاعده باشد كه زحمتى كشيده و مزدش را هم گرفته است. البته اين امكان هم وجود دارد كه كسى واقعاً در اثر تسليم در برابر خداوند و عبوديت، صاحب كراماتى شده باشد.
اكنون اين سؤال پيش مىآيد كه در اين صورت چگونه مىتوان تشخيص داد كه يك كار خارق العاده آيا از مصاديق «كرامت الهى» است يا از انواع ديگر كارهاى خارق العاده مىباشد؟ پاسخ اين است كه اين امر ميسر نيست مگر آنكه ما شخص را به درستى بشناسيم. البته اين كار ممكن است به ويژه در برخى مواردـ كار چندان سادهاى نباشد؛ ولى به هر حال چندان دشوار و ناممكن هم نيست. انسان مىتواند بررسى كند كه آيا اعتقادات شخص و مذهب و مسلك، و رفتار و كردارش درست بوده و آيا زندگى خود را طبق دستورات شرع مقدس و خدا و پيامبر تنظيم كرده يا اينكه اهل اعمال خلاف شرع و رياضتهاى باطل است و عقايد درست و صحيحى ندارد.
پاورقی ها * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
1. آقاى احمد انصارى فرزند عارف وارسته، مرحوم شيخ محمدجواد انصارى همدانى، درباره كشف و كرامت، از قول مرحوم انصارى چنين نقل مىكند: به كرامات و مكاشفات به هيچوجه اعتنا نكنيد، مگر در جايى كه دستور داشته باشيد.... انسان ممكن است شقالقمر هم بكند؛ ولى ولىّ خدا نباشد. (سوخته، ص 214)
همچنين آقاى اسلاميه، داماد مرحوم انصارى، به نقل از آن بزرگوار مىگويد: مكاشفه براى سالك از دو جهت خطر دارد؛ يكى تشخيص خدايى بودن يا شيطانى بودن، چون نفس قوّه خلاقه دارد و تشخيص اين دو مشكل است. و ديگر اينكه سالك را متوقف مىكند و شخص به همين جزئيات مشغول مىشود. (همان، ص 224)