بهشت پاداش محبّ على(عليه السلام) و گريه كننده بر حسين(عليه السلام)

پرسش:

بعضى عقايد و احاديث شيعيان مانند «كسى كه بر حسين گريه كند بهشت بر او واجب مى شود» يا «دوست داشتن على(عليه السلام) حسنه اى است كه هيچ گناهى به آن ضرر نمى رساند» باعث ترويج فساد و فحشا در بين شيعيان نمى گردد؟ آيا مى توان گفت: كسى كه در هر سال، فقط چند قطره اشك براى حسين بن على(عليه السلام)مى ريزد مثل اين است كه تازه متولد شده و همه گناهان گذشته او پاك مى شود، و جايگاهش بهشت است؟

پاسخ:

اولاً، اگر به اعتقاد سؤال كننده، اشاعه فساد و فحشا در بين شيعيان به دليل وجود اين احاديث و اعتقادات باشد بايد در مذاهب و اديانى كه چنين احاديثى وجود ندارد، اين قبيل گناهان و معاصى ديده نشود. حال آن كه در بين ساير اديان الهى و نيز مسلمين ساير مذاهب، اين گونه معاصى به چشم مى خورد و حتى بيشتر هم ديده مى شود.

ثانياً اين احاديث فقط منحصر به كتب علماى شيعه نيست، بلكه امام احمد حنبل در مسند، خطيب خوارزمى در فصل ششم مناقب، سليمان قندوزى حنفى در باب 42 ينابيع الموده و بسيارى از علماى اهل سنت، از انس بن مالك و معاذ بن جبل از پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله)روايت كرده اند كه:

«دوستى على بن ابى طالب(عليه السلام) حسنه اى است كه هيچ گناهى به آن آسيب نمى رساند. دشمنى با ايشان نيز گناهى است كه با وجود آن هيچ كار خيرى نمى تواند مفيد واقع شود.»(1)

همچنين از رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) آورده اند:

«دوستى على ابن ابى طالب(عليه السلام) گناهان را مى خورد، همانطور كه آتش، هيزم را در كام خود فرو مى كشد.»(2)

گناهان به دو نوع كبيره و صغيره تقسيم مى شود. در قرآن مجيد از گناهان صغيره با عنوان سيئه نام برده شده است. چنانچه در قرآن مجيد مى فرمايد: } إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَرِيماً{; «اگر از گناهان بزرگى كه نهى شده ايد دورى نماييد از بقيه گناهان شما چشم پوشى نموده و شما را به مقام بلند و نيكو خواهيم رسانيد.»(3)

ثالثاً وجود اين گونه احاديث از نا اميدى مسلمانان پيشگيرى مى كند، هر چند كه موجب اميد بى پايان نيز نمى گردد. وقتى كه افراد معتقد، گرفتار هوى و هوس شده و مرتكب سيئه اى شوند، ممكن است شيطان آن ها را وسوسه نمايد كه ديگر درهاى رحمت الهى به رويتان بسته شده است و در نتيجه به آن ها تلقين كند كه ديگر كنترل نفس، مفهومى ندارد و موجب طغيان و سركشى آن ها شود و سرانجام آن ها را به سمت و سوى گناهان كبيره سوق دهد. بنابراين براى آمرزش گناهان، بايد ابزار و وسايلى باشد كه از آن جمله حب على(عليه السلام) و اولاد على است.

البته بايد ياد آور شد كه محب على(عليه السلام) نيز كسى است كه پا جاى على(عليه السلام) بگذارد و عملاً و قولاً به دنبال ايشان برود. اما چون عصمت، مخصوص مقام نبوت و امامت است، نمى تواند در عمل همانند على(عليه السلام) شود. لذا حداقل بايد مرتكب معاصى و گناهان كبيره نشود و بر انجام گناهان صغيره نيز اصرار نورزد. آنگاه در زمره شيعيان على(عليه السلام)قرار گرفته و مشمول آيه فوق مى شود.

همين طور گريه بر امام حسين(عليه السلام)، يكى ديگر از ابزار عفو و آمرزش گناهان صغيره است. گريه بر حسينى كه پيامبر خدا فرموده است: «حسين منّي وأنا من حسين» اين حديث بدان معنا است كه حسين پاره تن است و دين من به نيروى مظلوميت و جانبازى حسين احيا خواهد شد. آيا عقلا و منطقاً اگر مسلمانى بر حسين، با اين مشخصات وويژگى ها بگريد يعنى راه حسين را بشناسد جايگاهش در بهشت نخواهد بود؟ حديثى از پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) به نقل از عايشه از قول جابر و انس بن مالك، پاسخگوى اين سؤال خواهد بود. ايشان فرمود: «هركس حسين را در حالى كه عارف به حق او باشد، زيارت كند بهشت بر او واجب مى شود.»(4) عارف به حق حسين نيز بدان معنا است كه ايشان را پسر پيغمبر، امام بر حق و وصى سوم رسول الله(صلى الله عليه وآله) بدانيم كه قائم به حق بوده و براى احقاق حق كشته شده است. آيا چنين عزادارى، كه براى امام حسين(عليه السلام) گريه كند مى تواند بر خلاف رويه مولاى خود عمل كند؟ و راه انبيا و معصومين را نرود؟

بدين جهت است كه محب على و عزادار حسين، راه آنان را شناخته و گرد معاصى كبيره نمى رود. لذا در احاديث آمده است كه بهشت برين براى محب على و عزادار حسين(عليه السلام)واجب مى گردد.

در روايات فريقين آمده است كه قول «لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ» موجب دخول بهشت مى شود.

در جلد 2، محجة البيضاء، ص 272 از پيامبر نقل شده كه هر كس «لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ» را بگويد وارد بهشت مى شود.

حالا ما مى پرسيم چگونه ممكن است صحابه پيامبر كه عمرى مشرك و بت پرست و بعضى اهل هر گناه و فسق بوده اند با گفتن يك «لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ» همه گناهانشان پاك شود. والاسلام يجب ما قبله. ولى گريه بر امام حسين(عليه السلام) و حب على بن ابى طالب(عليه السلام)معقول نيست كه موجب آمرزش يكسال گناه شود.

واقعاً چگونه است كه مسلمانى كه در عمرش كارهاى خلافى انجام مى دهد، دروغ مى گويد، غيبت مى كند و... وقتى بر امام حسين گريه كند معقول نباشد كه آمرزيده شود. ولى معاويه كه بر عليه خليفه چهارم قيام كرد و باعث كشته شدن ده ها هزار نفر از
طرفداران على(عليه السلام) كه بسيارى از آن ها از صحابه پيامبر خدا بودند (مانند عمار ياسر) شد و بعد از استقرار خلافتش آن همه ظلم توسط او و اياديش بر مسلمانان رفت و به دستور او خليفه چهارم مسلمين را بر منابر و جايگاه هاى نماز جمعه لعن و سب مى كردند و افرادى مانند حجر بن عدى و يارانش را به جرم برائت نجستن از على(عليه السلام)كشت و سبط پيامبر امام حسن مجتبى را با فرستادن سم براى جعده همسر آن حضرت و وعده ازدواج با يزيد در صورت ريختن سم در غذاى حضرت به شهادت رساند. او نه تنها گناهكار نيست بلكه به خاطر اجتهاد غلطش يك ثواب هم دارد، رضى الله عنه هم هست؟!!

چگونه است كه اگر خداوند چند دروغ و غيبت را بر گريه كننده امام حسين(عليه السلام)ببخشد معقول نيست، ولى بخشيدن معاويه و يزيد بن معاويه نعوذ بالله من سبات العقل(5)است! اگر رواياتى گريه برامام حسين(عليه السلام) و محبت به على(عليه السلام) را موجب پاك شدن گناهان مى داند موجب جرأت شيعيان بر انجام گناه مى شود؟!

بنابراين، آن ها بايد ملتزم شوند كه آيه شريفه } إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ{; كه مفادش اين است كه غير از شرك هر گناهى، حتى بدون توبه ممكن است مورد مغفرت الهى قرار گيرد (زيرا با توبه حتى شرك هم بخشيده مى شود)، و آيه شريفه } لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً{; موجب جرأت همه مسلمان ها بر گناه شده است!

**************************************************************************************
1  . ينابيع المودة لذوى القربى، ج 1، ص375 و ج 2، صص75، و 292 ; القصائد والعلويات، ص122 ; شبهاى پيشاور، ص525 «حبّ عليّ حسنة لا يضر معها سيئة و بغض عليّ سيّئة لا تنفع معها حسنة».
2  . الموضوعات، ج 1، ص370 ; مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص3 ; ينابيع المودة لذوى القربى، ج 2، ص241 ; شبهاى پيشاور، ص525 «حبّ علي بن أبي طالب يأكل الذنوب كما تأكل النار الحطب».
3  . نسا (4): 31
4  . شبهاى پيشاور، ص532 «من زار الحسين بكربلاء عارفاً بحقّه وجبت له الجنة».
شبهاى پيشاور، ص532 «من بكى على الحسين عارفاً بحقّه وجبت له الجنّة».
5  . غفلت و از كار افتادن عقل.