جانشينان شيخ

چنانكه پائين تر به تفصيل خواهيم گفت، يكي از عقايدش اين بوده، كه در دوران غيبت امام غايب كسي از ميان برجستگان شيعي لازم است، كه ميان امام و امت واسطه فيض و از سوي خدا ميان مردم حجت باشد، و اگر او نباشد، لزوم رفع تكليف پيش مي آيد. شيخ، و پس از او پيروانش، اين واسطه را «شيعي كامل» يا «ركن رابع» خواندند. شيخ، خودش ركن رابع شمرده مي شد و وقتي كه وفات كرد، بايستي جانشين داشته باشد تا رفع تكليف لازم نيايد.
با اينكه احسائي پسران فاضل داشت، مانند: شيخ علي، «شيخ علي نقي و شيخ عبدالله» و هر سه نفر هم لياقت جانشيني پدرشان را داشتند، شيخ هيچ كدام آنان را براي جانشيني خود تعيين نفرمود و سيد كاظم رشتي به جاي او نشست. سيد كاظم رشتي - سيد كاظم رشتي (متوفي به سال 1259 هجري قمري) پسر سيد قاسم رشتي، يكي از شاگردان خاص شيخ بود. او وقتي كه شيخ در يزد اقامت داشت، به خدمت او رفت شيخ به واسطه ي شايستگي كه در او ديد، به تربيب و تعليم او همت گماشت. من «سيد كاظم رستي» در اين زمان در حدود بيست و يك سال بود. مدرسي چهاردهي گويه: «با آنكه شيخ دهها شاگرد مجتهد، فاضل و عالم داشت و علاوه بر آن خود پسر فقيهي مانند شيخ علي نقي پسر بزرگي مانند: شيخ علي، كه باحافظه ترين فضلا و علما بود، داشت؛ و با آنكه نصي درباره ي نيابت خود نسبت به كسي نكرد، نمي دانم چه رمز و سري در سيد رشتي وجود داشت، كه چون بعد از استاد خود، بر عقايد و نظريات عرفاني وي قيام كرد، هيچ كس از حوزه ي علميه شيخ و بستگان نزديك او با وي معارضه نكردند. و به اين ترتيب جواني كمتر از سي ساله، با وجود دويست يا سيصد نفر مجتهدين شصت و هفتاد ساله، به پيشوائي فرقه ي شيخيه منصوب شد و بي باكانه به وسيله ي نطق و قلم و تصنيف و تأليف كتب، عهده دار انتشار عقايد استاد خود گرديد.» [1] .
سيد كاظم رشتي، مدت 17 سال به عنوان «شيعي كامل» يا «ركن رابع» مرجع شيخيان ايران و عراق بود و او در اين مدت به ايران نيامد. اين سيد، علاوه بر عقايد و نظريات فلسفي و عرفاني شيخ، خود نيز چيزهائي بر آن افزود و مطالبي تخيل آميز در كتابهاي خود، نوشت. او سرسختانه با «بالا سريها» مبارزه كرد و عقايد شيخ را اشاعه داد. از گفته هاي تازه ي او، يكي اين بوده است، كه مي گفت: ظهور امام غايب خيلي نزديك است و چنان در اين پيشگوئيش پافشاري مي كرد كه شاگردانش مي پنداشتند شايد امام غايب خود او باشد، زيرا كه مي گفت او اكنون در ميان شماست. و ديگر مطالب خيالي اوست كه در كتاب «شرح قصيده» درباره ي شهر پنداري خود در آسمان فرموده است.
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] شيخيگري و بابيگري، صفحه 87.