بحران مشروعیت تشکیلاتی در بهاییت

  • 1392/02/14 - 13:49
بخشي از بهاييان، بيت العدل حيفا را به دليل نداشتن وليّ امري كه از هر خطايي در امان باشد، فاقد مشروعيت مي دانند. بيت العدل به صورت كاملاً غيرقانوني به جاي وليّ امر بر بهاييان حكم مي راند و با راهكارهاي قرون وسطايي راه هرگونه انتقاد را بر خود بسته است.

آنان كه بهاييت را همچون يكي از گروه هاي سياسي معرفي مي كنند، سخن به گزاف نگفته اند. تشكيلات اداري بهاييت، درست مانند يك سازماني سياسي، اعضا و طرفداران خود را كنترل مي كند و در فرصت هاي مناسب از آنها بهره مي گيرد. بهاييت به صورت تشكيلاتي و سازماني اداره مي شود و هيئتي نه نفره تحت عنوان بيت العدل سرپرستي فرقه را برعهده دارد.

الف) بيت العدل

ميرزا حسين علي در كتاب اقدس، دستور تشكيل بيت العدل را صادر كرد: البته مقصود وي از بيت العدل به هيچ وجه بيت العدل اعظم كه بر عام بهاييان حاكم باشد نيست و بيت العدل از نظر وي نيز تنها يك نهاد منطقه اي است مانند آنچه امروز بهاييان به آن محفل محلي مي گويند .

چنانچه وي در كتاب اقدس مي گويد:
قد كتب اللّه علي كلّ مدينة ان يجعلوا فيها بيت العدل و يجتمعَ فيها النّفوُس علي عدد البهآء.(1)
و خداوند مقرر كرد تا در هر شهري بيت العدلي ساخته شود و افرادي به تعداد عدد بهاء (براي انجام امورات جاري بهاييان) در آن جمع شوند.
وي در فرماني كه در تاريخ سوم شهر البهاء، 23 مارس صادر كرد، درباره دليل ساخت بيت العدل و اعلام وظايف و حدود اختيارات اعضاي آن آورده است:
امور ملت معلق است به رجال بيت عدل الهي... چون كه هر روز را امري و هر حين را حكمي مقتضي [است]، لذا امور به وزراي بيت عدل راجع [شود] تا آنچه را مصلحت وقت دانند معمول دارند. ...ايشان ملهمند به الهامات غيبي الهي. بر كل، اطاعت لازم؛ امور سياسيه كل راجع است به بيت العدل و عبادات بما انزله اللّه في الكتاب.(2)

بيت العدل افزون بر مسئوليت اداره امور روحاني و اداري جامعه بين المللي، مسئوليت حفظ اماكن و ديگر املاك بهاييان در عكا و حيفا را نيز بر عهده دارد.
اين فرقه، اجازه صدور حكم در كارهاي غيرعبادي را دارد و بهاءالله به بيت العدل اختيار داده است تا در مواردي كه در كتابها و آثار بهايي درباره آنها سخني گفته نشده، قانون وضع كند. اين انجمن از نه نفر تشكيل شده است كه هر پنج سال يك بار تمام اعضاي، آنها را برمي گزينند و البته به ضرورت و صلاح ديد ممكن است تعداد افزايش يابد، ولي كاسته نمي شود.

واحدهاي سازماني بيت العدل، از دارالتبليغ بين المللي آغاز مي شود و به هيئت ها و لجنه هاي محلي مي انجامد. بالاترين مقام تصميم گيري در بيت العدل، دارالتبليغ بين المللي است. افزون بر آن، واحدهاي دار الآثار، هيئت مهاجرين، دفتر بين المللي بهايي و دارالآثار بين المللي بهايي با شرح وظايف مخصوص، به طور مستقيم زير نظر بيت العدل اداي وظيفه مي كنند.
هيئت ها و لجنه ها نيز از واحدهاي سازماني بيت العدلند كه زير نظر محفل ملي و محلي و متناسب با نيازها و ضرورتهاي ملي و منطقه اي بهاييان شكل مي گيرند و هر يك در حوزه تعريف شده اي فعاليت مي كنند. در حقيقت، آشناترين واحد سازماني براي توده هاي بهايي، هيئت ها و لجنه ها و محافل محلي اند. اين واحد ها بر تمام فعاليت هاي اجتماعي و فردي بهاييان نظارت و اشراف كامل دارند.
نخستين انتخابات بيت العدل در سال 1963و آخرين انتخابات در سال 20013 برگزار شده است.

بهاءالله در سال 1890، حدود شصت سال پيش از ايجاد دولت اسرائيل، درحالي كه به اجبار امپراتوري عثماني (حكومت وقت) در اين محل در تبعيد بود، در يكي از لوح هايش به نام لوح كرمل، اين مكان را براي ساخت مراكز اداري و روحاني بهايي برگزيد. تشكيل بيت العدل، فصلي جديد دربهاییت است.

نخستين حاكم نهاد رهبري بهايي در حيفا، شخص بهاءاللّه بود. پس از وي، پسر ارشدش، عباس افندي كه خود را عبدالبهاء لقب داده بود و نزد بهاييان به مبین آثار بهاء الله معروف بود، بر تخت قدرت تكيه زد. قرار بود پس از وي، برادرش محمدعلي رياست بهاييان را بر عهده داشته باشد، ولي به دليل پيدايش اختلاف هاي شديد ميان دو برادر كه به تكفير و تفسيق آنان از سوي يكديگر انجاميد، چنين نشد. از آنجا كه عبدالبهاء پسر نداشت، نوه دختري اش، شوقي افندي با عنوان ، رهبري بهاييان را بر عهده گرفت. تمام لوح ها و احكام را رهبران صادر مي كردند و به بهاييان در سرتاسر جهان مي رساندند، ولي پس از درگذشت شوقي افندي، تا شش سال، سازمان بين المللي ايادي به عنوان هسته مرکزی  بيت العدل اعظم امور بهاييان جهان را اداره مي كرد. از سال 1953 كه بيت العدل اعظم شكل گرفت، نه گروه نه نفره كه منتخب بهاييان سراسر جهانند، جامعه بهايي را رهبري مي كنند.

بنا بر نظريه بهاءاللّه، قانون هايي كه بيت العدل اعظم وضع مي كند، همان اعتبار آثار آنان را دارد، با اين تفاوت كه اين نهاد مي تواند بنا بر شرايط و دگرگوني هاي زمان، آنچه را خود تشريع كرده است، تعديل يا لغو كند، ولي قانون هايي كه در آثار بهاءالله و عبدالبهاء آمده است، تغييرپذير نيست. عبدالبهاء مي گويد: هر امري كه در آثار رهبران نخستين بهايي نباشد، به بيت العدل عمومي برمي گردد و آنچه به اتفاق يا به اكثريت آراي اعضاي بيت العدل تحقق يابد، همان حق و مرادالله است.

بنابراين، مهمترين وظايف بيت العدل عبارتند از:
1. تفسير متون و آثار بهاءالله، عبدالبهاء و شوقي افندي و توضيح مسائل مبهم؛
2. وضع قوانين و احكام ثابت نشده، متناسب با هر زمان؛
3. اداره امور جامعه بهاييان در سراسر دنيا؛
4. ايجاد مؤسسه هاي تبليغي و تبليغ بهاييت و ترويج مصالح بهاييان؛
5. سركوب اختلاف در جامعه بهايي.(3)

ب) محافل روحاني ملي و محلي
در حال حاضر، بهاييان در صورت امكان، در هر شهري يك گروه نه نفره به نام «محفل روحاني محلي» انتخاب مي كنند. انتخاب اعضاي محافل با رأي پنهاني و آزاد انجام مي شود و بدون كانديدا و تبليغات. بهاييان ساكن در هر شهر و روستا، چنانچه به حد نصاب نه نفر برسند، وظيفه دارند محفل محلي تشكيل دهند. اين محفل، همانند محفل ملي، از نه نفر تشكيل شده و درواقع، زيرمجموعه محفل ملي است و تمامي اختيارات لازم براي اداره و كنترل بهاييان حوزه خود را دارد.
نمايندگان اين محافل در هر حوزه، اعضاي «محفل روحاني ملي» را از ميان تمام اعضاي جامعه بهايي آن كشور انتخاب مي كنند. محفل ملي، در واقع رابط جامعه بهايي هر كشور با بيت العدل، و اجراكننده سياست ها و هدف هاي بيت العدل در آن كشور است. پيروي از دستورهاي اين محفل، بر بهاييان آن كشور واجب است و سرپيچي از اين دستورها، محروميت هاي گسترده اي در پي دارد و قانون شكنان به شديدترين شكل مجازات مي شوند (البته به تازگي بر اثر فشارهاي موجود، در اين مجازات ها تجديد نظر هايي شده است).

بنابر وصيت هاي شوقي افندي، محفل هاي محلي و ملي در هر جامعه برقرار خواهند بود تا زماني كه اين جوامع براي بر پا كردن بيت العدل هاي محلي و ملي آماده شوند. اعضاي محافل مي توانند مرد يا زن باشند.
نكته ديگر آن است كه بر اساس قوانين كتاب اقدس فقط مردان مي توانند عضو بيت العدل اعظم باشند. بهاءالله در سال 1890 م. در لوح كرمل، كوه كرمل را براي ساختمان مرقد و مدفن استخوان هاي باب و همچنين جايگاه بيت العدل برگزيد.

. بحران نامشروع بودن بيت العدل

يكي ديگر از مشكلات بهاييت، مشروعيت نداشتن بيت العدل به عنوان مهم ترين و بالاترين نهاد مذهبي اين فرقه پس از مرگ شوقي افندي و پي آمدهاي بحران ساز آن است. امروز پس از پنجاه سال از آغاز به كار اولين بيت العدل، اين تشكيلات گسترده به جز توجيه هايي بي ارزش، براي مخالفان خود كه بسياري از آنها به بهاييت معتقدند، پاسخي نيافته است.
عبدالبهاء، در پايان عمر، در لوح ها و وصيت هاي خود براي رهبري بهاييان، قرار تازه اي نهاد و سلسله ولايت امرالله را ساخت. او در اين لوح ها مدعي شد كه اولياء امر بهايي 24 نفرهستند:
در هر دوري اوصيا و اصفيا دوازده نفر بودند؛ در ايام حضرت يعقوب، دوازده پسر بودند و در ايام حضرت موسي، دوازده نقيب رؤساي اسباط بودند و در ايام حضرت مسيح، دوازده حواري بودند و در ايام حضرت محمد، دوازده امام بودند. ولكن در اين ظهور اعظم، 24 نفر هستند دو برابر جميع؛ زيرا عظمت اين ظهور چنين اقتضا نمايد.(4)
اين افراد يكي پس از ديگري خواهند آمد و هريك بايد جانشين خود را معين سازد. ايشان روشن كننده آثار بهايي و رهبر همگان و رئيس هميشگي مجلس بيت العدل هستند(5)
 

بر اساس اين نوشته، نخستين وليّ امر، شوقي افندي است و پس از او 23 نفر سلسله اولياء امر، در نسل پسر او خواهند بود.
شوقي افندي با لقب «ولي امرالله» مي بايست برابر دستورهايي كه عبدالبهاء از آيات بهاءالله استخراج كرده بود، در بالاترين پست بيت العدل، به عنوان تنفيذكننده قوانين مصوبه، حضور داشته باشد. دستور عبدالبهاء اين بود:
... وليّ امراللّه رئيس مقدس اين مجلس و عضو اعظم ممتاز لاينعزل [است] و اگر در اجتماعات بالذات حاضر نشود، نايب و وكيلي تعيين فرمايد... . اين بيت عدل مصدر تشريع است و حكومت قوّه تنفيذ. تشريع بايد مؤيّد تنفيذ گردد و تنفيذ بايد ظهير و معين تشريع شود(6)
پس از درگذشت شوقی افندی ، جامعه بهايي رهبري از نسل بهاءالله نيافت و بسياري از بهاييان بدون توجه به اهميت وليّ امر در نظم اداري امرالله، رهبري بيت العدل را بدون وليّ امر پذيرفتند، درحالي كه بنا به نظر شوقي، بيت العدل بدون وجود وليّ امر، سازماني فلج بود

مؤسسات سه گانه الواح مبارك وصايا : ولي امرالله، مبين آيات الله است، بيت عدل عمومي (بين المللي) قانون گذار است و ايادي امرالله از راه تحقيقات و نمونه بودن زندگي و منش خود به تدريس و تبليغ مي پردازند. چنانچه يكي از اين مؤسسات از فعاليت بازماند، نظم اداري امرالله فلج خواهد شد.(7)

بخشي از بهاييان كه بهاييان ارتدكس ناميده مي شوند، بيت العدل حيفا را به دليل نداشتن وليّ امري كه از هر خطايي در امان باشد، فاقد مشروعيت مي دانند. بيت العدل به صورت كاملاً غيرقانوني به جاي وليّ امر بر بهاييان حكم مي راند و با راهكارهاي قرون وسطايي راه هرگونه انتقاد را بر خود بسته است. اين نهاد، مبارزه وسيعي را با بهاييان ارتدكس آغاز كرده است، ولي جامعه بهاييان ارتدكس با ارائه متون انكارنشدني، بي اساس بودن و مشروعيت نداشتن آن را بر همگان آشكار ساخته اند. ناگفته نماند كه هر چند بهاييان ارتدكس با اين مبارزه، بناي بيت العدل را فرو پاشيدند، ولي متأسفانه خودشان نيز در چنبره توهم ها منتظر تحقق وعده هاي دروغين عبدالبهاء نشسته اند.

در وب سايت بهاييان ارتدكس ايران آمده است:در حال حاضر كه نزديك به زمان نزول كتاب مستطاب اقدس است و احكام آن هنوز كاملاً اجرا نمي¬شود، وضع احكام جديدي مورد ندارد، لهذا بيت عدل عمومي يا بيت عدل اعظم (حقيقي) در آينده در ميقات معين بنا به اراده الهي منطبق با مفاد الواح وصاياي حضرت عبدالبهاء تشكيل خواهد شد(8)

 

 

پی نوشتها:

1. اقدس، ص 21
2. حسين¬علي نوري، آيات الهي، لانگنهاين، آلمان، لجنه نشر آثار امري به زبان فارسي و عربي، ج 1، ص 148.
3. ارکان نظم بديع، صص 320 و 321.
4مفاوضات، نسخه4PDF از کتابخانه الکترونيکي جامع آثار بهايي، صص45 و 46.
5. احمد يزداني، نظر اجمالي در ديانت بهايي، لجنه ملي نشريات امري، 1327، ص 66.
6. گنجينه حدود و احکام، ص 128؛ بديع، ص 217.
7. روحيه مكسول، يادداشت¬هاي حيفا سخنان شوقي افندي، ص 29.
8. دريافت از سايت بهاييان ارتودکس ايران

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.