فلاسفه مادّی در نگاه عبدالبهاء!

  • 1397/06/24 - 09:33
پیشوایان بهائیت با سر دادن شعار تساوی نوع انسان، مدعی شدند که در این فرقه، هرگونه عامل اختلاف میان بشر برطرف شده است. این در حالیست که عبدالبهاء، فلاسفه‌ی مادیّ را از دایره‌ی انسانیت خارج دانسته و آن‌ها را به گاو تشبیه کرده است. اما آیا او نباید به جای توهین به فلاسفه‌ی مادّی، با استناد به دلایل عقلی به ارشاد آن‌ها می‌پرداخت؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیشوایان بهائیت با سر دادن شعار تساوی نوع انسان: «ای اهل عالم، همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار»[1]؛ مدعی شدند که در این فرقه، هرگونه عامل اختلاف میان بشر برطرف شده است: «ای اهل عالم فضل این ظهور اعظم آن‌که آن‌چه سبب اختلاف و فساد و نفاق است از کتاب محو نمودیم و آن‌چه علت اُلفت و اتحاد است ثبت فرمودیم».[2]
این در حالیست که عبدالبهاء، فلاسفه‌ی مادّی را از دایره‌ی انسانیت خارج دانسته و آن‌ها را به گاو تشبیه کرده است: «این فیلسوف‌ها نیز جز از محسوسات خبری ندارند نظیر حیوانات. با وجود این می‌گویند ما فیلسوفیم زیرا جز محسوسات نمی‌دانیم، حال آن‌که حضرت گاو بدون تحصیل علوم این فضیلت را دارد در کمال تشخّص».[3] او همچنین گاو را رئیس فلاسفه‌ی مادّی معرفی کرده و گفته است: «انسان باید سال‌ها زحمت بکشد و در مدارس تحصیل علم نماید تا مادّی و طبیعی گردد، اما گاو بدون این زحمات رئیس فلاسفه مادّیون است».[4] این پیشوای بهائی، گاو را فیلسوف أعظم خوانده و فلاسفه را شاگردان آن برشمرده است: «فلاسفه طبیعی بروند نزد حضرت گاو و فلسفه‌ی محسوسات از گاو یاد بگیرند و از مدرسه او فارغ التحصیل شوند».[5]
اما در بررسی دیدگاه عبدالبهاء نسبت به فلاسفه‌ی مادّی، لازم است تا بپرسیم:
اولاً: آیا عبدالبهاء که خود را پیشوایی الهی می‌دانست، نمی‌بایست به جای توهین به فلاسفه‌ی مادّی عصر خود، با استناد به دلایل عقلی در اثبات آفریدگار، به جذب و ارشاد آن‌ها همّت می‌گمارد؟! مگر یکی از تعالیم بهائیت، تطابق دین با علم و عقل نیست؟![6]
ثانیاً: چگونه می‌توان شعار ابداع وحدت عالم انسانی سر داد و فضلیت بهائیت در مقایسه با ادیان را زدودن اختلافات و فاصله‌های فکری و نژادی برشمرد، اما در عین حال به مخالفین فکری خود توهین نمود؟!

پی‌نوشت:
[1]. احمد یزدانی، نظری اجمالی در دیانت بهائی، طهران: لجنه‌ی ملّی نشریات امری، 1328 ش، ص 32.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 322.
[3]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 238.
[4]. همان، ج 2، ص 162.
[5]. همان، ج 2، ص 307.
[6]. ر.ک: همان، ج 2، ص 147.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.