انزواطلبی در راستای اهداف استعمارگران

  • 1397/01/28 - 11:23
برخی از آموزه‌های صوفیه برخلاف تصور ایشان، نتیجه‌ای بالعکس داده و موجب سوء استفاده استعمارگران و حکام خودکامه از جریان‌هایی همچون صوفیه شده است. از جمله عقایدی که منجر به این نتیجه شده است، انزواطلبی صوفیه است.

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- برخی از آموزه‌های فرقه‌هایی که خود را باطنی معرفی می‌کنند، دست‌مایه استعمارگران و حکام خودکامه شده است و بدین‌وسیله از ایشان در پیشبرد اهداف خود استفاده کرده‌اند. مثلا برخی از عرفان‌های کاذب، اعم از آیین‌های سنتی همچون تصوف یا عرفان‌های هندی و بودایی و مسیحی و یهودی یا آیین‌های نوظهور، همچون آیین اکنکار، عرفان اوشو و کوئلیو، آموزه‌هایی را تبلیغ و ترویج می‌کنند که می‌توانند ابزار خوبی در دست سیاست‌بازان و استعمارگران باشند. استعمارگران از آموزه‌هایی همچون گوشه‌نشینی و فردگرایی افراطی که در بسیاری از مکاتب عرفانی مورد تاکید قرار می‌گیرد، بهره‌های فراوانی می‌بردند. سیاست‌بازان با ابزارها و رسانه‌های مختلفی که در اختیار دارند، تلاش زیادی در مغفول نگه داشتن مردم دنیا نسبت به سیاست‌ها و اقدامات غیرانسانی خود دارند. یکی از کم‌هزینه‌ترین راه‌ها برای رسیدن به این هدف، ترویج معنویت‌های انزواطلبانه و گوشه‌گیرانه است. طبیعی است کسی که از روی اعتقاد و به انگیزه دینی و معنوی و عرفانی، نسبت به سیاست و مسائل اجتماعی و جهانی بی‌تفاوت باشد، به سادگی از خواب غفلت بیدار نخواهد شد و خواسته یا ناخواسته در جهت اهداف مستکبران و چپاول‌گران قدم برمی‌دارد.[1]

انزواطلبی صوفیانه در طول تاریخ موجب شده است که برخی از حکام خودکامه همانند بنی عباس و برخی از پادشاهان از این مطلب سوء استفاده کرده و در جهت نیل به مقاصد خود به ترویج تصوف بپردازند. زیرا گوشه‌گیری صوفیان از اجتماع مسلمین ، ایشان را انسان‌های بی‌تفاوت نسبت به اجتماع تبدیل کرده و در سایه این عقیده، سیاست‌مداران به اهداف شوم خود می‌رسیدند. برخی از عقاید اسلامی درست برعکس انزواطلبی صوفیه عمل کرده و مردم را به شرکت در اجتماعات مسلمین دعوت کرده و برای آن اجر و منزلتی بسیار رفیع در نظر گرفته است. از جمله اجتماعاتی که اسلام به آن تاکید کرده است، شرکت در نماز جماعت روزانه است که صوفیه با دلایلی که برای آن بیان می‌کنند و شاید منشا آن انزواطلبی و گوشه‌گیری باشد، از آن تمکین نکرده و در نمازهای جماعت روزانه شرکت نمی‌کنند. شرکت نکردن صوفیان در نماز جماعت نمونه کوچکی از فرد گرایی و دوری از اجتماع و نافرمانی از احکام اسلامی است. یکی دیگر از امور اسلامی که صوفیه بدان تمکین نمی‌کنند، شعار شرکت نکردن در امور سیاسی است. همین امر ناشی از اعتقاد به انزواطلبی صوفیانه است. صالح علیشاه از اقطاب سلسله گنابادی درباره دخالت نکردن در سیاست می‌گوید: «به کار خود پرداخته و در سیاست دخالت نکنید که مبادا آلت دست و بهانه اجرای مقاصد دیگران گردید.»[2] قطب صوفیه گنابادی از سویی برای آنکه صوفیان آلت دست و بهانه اجرای مقاصد دیگران نشوند، ایشان را از شرکت در مسایل سیاسی نهی می‌کند، و حال آنکه از سوی دیگر اتفاقا افرادی از شرکت نکردن این عده در سیاست نفع برده و از این طریق به مقاصد خود نزدیک می‌شوند.

این درحالی است که بنابر قولی یکی از علت‌های پدید آمدن صوفیه، اعتراض گروهی از زهاد صدر اسلام به دنیا طلبی خلفا و حکام دنیا طلب بوده است.[3]  اگر این قول درباره صوفیه درست باشد، در صدر اسلام زهاد صوفی مسلک در اعتراض به دنیاگرایی برخی از حکام و خلفا، دست از دنیا شسته و به زهد و دوری از دنیا پرداخته‌اند. و اتفاقا همین امر موجب شده تا مزاحمت‌ها و ایراداتی که از ناحیه زهاد این‌چنینی به حکام گرفته‌ می‌شد، بواسطه انزوا طلبی ایشان برطرف شده و دیگر کسی به ایشان خرده نمی‌گرفته است و این امر در جهت اهداف حکام دنیاطلب بوده و به هیج وجه مانع دنیاگرایی ایشان نشده است. بلکه با گوشه‌گیری مخالفان، عرصه برای جولان حکام زرپرست فراهم شده و این تصمیم برخلاف عقل و منطق اتخاذ شده است. همچنین این نوع تصمیم‌گیری صوفیان سبب انحراف صوفیه شد. تا جایی که زرین‌کوب دراین باره می‌گوید: «بدین ترتیب زهاد و پارسایانی که از عشرت‌طلبی‌های عامه اعراض کردند و معتکف خانقاه‌ها و زاویه‌ها بودند، رفته رفته خود صاحب مجامعی شدند و آدابی و ترتیبی پدید آوردند که زهد سرد و خشک و غم‌انگیز و بی‌حاصل زاهدان قدیم تدریجا رنگ و بوی ذوق و محبت یافت و این همه بین صوفیه و متشرعان جدایی افکند.»[4]

پی‌نوشت:
[1].شریفی احمدحسین، درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان‌های کاذب، صص 321 و 322
[2].گنابادی محمدحسن، پند صالح، انتشارات حقیقت، چاپ هفتم، 1376، ص32
[3].یوگنی ادواردویچ برتلس، تصوف و ادبیات تصوف، مترجم ایزدی سیروس، امیرکبیر، تهران، 2536 پهلوی، صص 7 و 8
[4]. زرین‌کوب عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، امیرکبیر، تهران، 1392، ص 57

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.