نقد و بررسی جهان پس از مرگ در بهائیت

  • 1395/10/29 - 18:05
رهبران بهائی، تفسیر بی‌سابقه‌ای از جهان پس از مرگ ترسیم کرده‌اند. آنان قیامت متصور اسلام را موهوم و بهشت و جهنم را به ایمان و عدم ایمان مردم به خود تفسیر کرده‌اند. این در حالیست که تأویل آیات الهی از معنای اصلی‌شان، بر اساس تعالیم بهائی جایز نیست و موهوم خواندن قیامت به معنای از بین بردن عامل بازدارنده برای انسان‌هاست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اصول ادیان آسمانی، از جمله دین مبین اسلام، اعتقاد به معاد و روز رستاخیز است. معاد یعنی انسان‌ها پس از مرگ و فانی شدن دنیا، زنده می‌شوند و درباره‌ی اعمال خوب و بدی که در دنیا انجام داده‌اند، بازخواست خواهند شد. چنان‌که می‌دانیم معاد جسمانی، به عنوان یکی از اصول عقاید دین اسلام به حساب آمده و منکر آن، کافر شمرده می‌شود.[1] چرا که این مسأله، از واضحات کتاب آسمانی قرآن و بیانات معصومین (علیهم‌السلام) می‌باشد: «وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلي‏ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ [یس/52-51]؛ و در صُور دَمیده خواهد شد، پس به ناگاه از گُورهای خود شتابان به سویِ پروردگار خویش می‌آیند و می‌گویند: اِی وای بر ما، چه کسی ما را از آرامگاهمان براَنگیخت؟ این است همان وعده‌ی خدای رحمان، و پیامبران راست می‌گفتند».
با وجود صراحت منابع اسلامی در خصوص معاد، شاهد آنیم که پیشوایان مسلک بابی و بهائی، تفسیر جدید و بی‌سابقه‌ای از قیامت و رستاخیز ارائه داده‌اند. حسینعلی بهاء (پیشوای بهائیت) به تبعیت از علی‌محمد باب (پیشوای بابیت)، به تأویل و تحریف و توجیه قیامت می‌پردازد: «قیامت اهل بیان (بابیان)، با ظهور من برپا شده است. قدری تفکر نما که چقدر توهمات در مابین ملاء فرقان بود از ظهور قائم و ظهور قیامت و ظهور ساعت، و بعد از ظهور نقطه اولی روح ما سواه فداه، معلوم شد که جمیع خاطی بودند و به قطره‌ای از علم، مشروب نه».[2] حسینعلی نوری همچنین، مراد ادیان از ورود انسان‌ها به بهشت و دوزخ را ایمان و عدم ایمان مردم به خود دانسته! و به تأویل تمامی نشانه‌های قیامت می‌پردازد.[3] در ادامه، با ذکر چند نکته، به نقد باور مسلک بهائی در این زمینه می‌پردازیم.
نکته اول: آشنایان با قرآن کریم و مجامع معتبر حدیثی به خوبی آگاهند، که توجیه‌های غیرعلمی و دلخواهانه از موضوع قیامت، با هزاران آیه و حدیث موجود که به نحوی روشن و گویا، از روز رستاخیز و احوال آن سخن می‌گویند، به هیچ‌وجه قابل جمع نیست. تحریف نصوص اسلامی، آن هم به شکل غیر علمی توسط رهبران بهائیت، در حالیست که آن‌ها خود را مصداق مسلمان واقعی می‌پندارند.[4]
نکته دوم: بر اساس تعالیم مسلک بهائی، تأویل کُتُب آسمانی و خروج آن‌ها از معنای ظاهری (مصطلح قوم)، به هیچ‌وجه جایز نیست؛ هم‌چنان که حسینعلی بهاء گفته است: «إنَّ الَّذی یأَوّلُ ما نُزِّلُ مِن سَماء الوَحی و یخرُجُه عَن الظاهر إنَّه مِمَّن حرَّفَ کلمةالله و کانَ مِنَ الأخسَرِینَ فِی کِتابٍ مُبین [5]؛ به درستی کسی که تأویل کند آن‌چه نازل شده از جانب آسمان وحی، و خارج کند از معنای ظاهر آن؛ به درستی که او تحریف کرده کلام خدا را و از زیان‌کاران خواهد بود». با این حال چگونه رهبران بهائی خود، مرتکب تأویل آیات الهی قرآن شده‌اند؟!
نکته سوم: نیاز به توضیح نیست که عقیده به قیامت و رستاخیز و حساب و کتاب اعمال و بهشت و دوزخ (آن‌گونه که در ادیان آسمانی آمده)، تأثیری عمیق در رفتار انسان‌ها داشته و آن‌ها را از پیروی هوای نفس اَماره و وسائس شیطانی بازمی‌دارد. چرا که لازمه‌ی اِخلال در این باور، مساوی با از میان بردن حس بازدارندگی از شرورات در انسان و گرفتن انگیزه برای انجام خیرات در اوست.

پی‌نوشت:

[1]. ر.ک: احمد احسایی، جوامع الکلم (رساله قطیفیه)، چاپ سنگی، 1276 ق، ج 1، ص 9.
[2]. حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی، از روی نسخه خطی، کاتب: حرف الزاء، ربیع الأول، ص 338.
[3]. حسین‌علی نوری، لوح خطاب به شیخ محمدتقی مجتهد اصفهانی (معروف به نجفی)، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ص 86.
[4].عباس افندی، مکاتیب، ج 6، ص 65. برگرفته از کانال‌های تلگرامی فرقه‌ی بهائیت.
[5]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 102.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.