زيربنای اشتباه برای رؤيای قيام مسيح

  • 1395/08/02 - 19:47
يكی از اعتقادات اساسی مسيحيان، قيام مسيح از قبر است، بزرگان مسيحيت هم در تفاسير خود برای اثبات اين عقيده چند دليل آورده‌اند، نظير مشاهده قبر خالی و ظهور آن حضرت بر مردم، درحالی‌که همين دلايل می‌تواند نشان‌دهنده اين باشد كه عيسی (عليه‌السلام) اصلاً به صليب كشيده نشده و زیربنای عقايد مسيحيت را سست‌تر كند.

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب _ ازجمله اشكالات ما به مسيحيان و متن كتاب مقدس آن‌ها اين است كه آن‌ها ادعا می‌کنند عيسی (عليه‌السلام) سه روز بعد از دفن شدن، از قبر برمی‌خیزد و به پطرس و بقيه شاگردان خود ظاهر شد، پولس در نامه‌ای به قرنتيان نوشته است: «و اینکه مدفون شد و در روز سوم برحسب کتب برخاست؛ و اینکه به کیفا (پطرس) ظاهر شد و بعدازآن به آن دوازده.»[1] اصل اين قضيه كه عيسی (عليه‌السلام) از قبر برخاسته است موردتردید عقل سليم است و مفسرين كتاب مقدس خرافه رستاخيز مسيح را توجيه كرده و چند دليل برای قيام مسيح بيان کرده‌اند [2] و [3]؛ اولين دليل را وجود قبر خالی بيان کرده‌اند: «اولين دليل ما قبر خالی است.» دليل دوم را ظهور مسيح بر حواريون ذكر کرده‌اند: «بزرگ‌ترین دليل و گواه ما بر قيام مسيح از ميان مردگان این است كه وی پس از مرگ خود بر عده زيادی از شاگردان خود ظاهر گرديد.» دليل سوم را هم رؤيت آن حضرت توسط پانصد نفر از مردم آورده‌اند: «عيسی مسيح فقط به آن دوازده ظاهر نشد، بلكه به زياده از پانصد برادر نيز ظاهر شد.»
اما هر سه دليل آن‌ها ضعيف و بی‌اساس است زيرا:
1- دليل اول آن‌ها قبر خالی است، اما اين قبر خالی توسط چند نفر مشاهده و گزارش‌شده است؟! آن‌ها گفته‌اند فقط دو نفر از بانوان اين قبر خالی را ديده و گزارش کرده‌اند! درحالی‌که واقعه قيام مسيح كه زیربنای اعتقادات اساسی مسيحيت را تشكيل داده است با چنين سند ضعيفی به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند قابل‌پذیرش باشد.
2- دليل دوم و سوم مفسران اين بود كه مسيح بر شاگردان و مردم ظاهر شد و اين ظهور، خواب و رؤيا نبود. درحالی‌که همين اعتراف اناجيل می‌تواند نشان‌دهنده اين باشد كه عيسی (عليه‌السلام) اصلاً مصلوب نشد و با جسم واقعی نزد حواريون خود می‌آمد نه اينكه بعد از كشته شدن زنده شده باشد! قرآن كريم هم به اين مطلب اشاره فرموده است: «وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ [نساء/157]؛ و يهوديان گفتند كه: ما، مسيح عيسى بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم! درحالی‌که نه او را كشتند و نه بر دار آويختند لكن امر بر آن‌ها مشتبه شد... و قطعاً او را نكشتند.»

پی‌نوشت‌:

[1]. نامه اول پولس به قرنتيان 15: 4 - 5.
[2]. تفسير كاربردی عهد جديد، توماس هيل، ترجمه آرمان رشدی، نرم‌افزار مژده.
[3]. راهنمای كتاب مقدس، هنری هلی، ترجمه جسيكا بابا خانيان، نرم‌افزار مژده.

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام از مطلب شما در کانال نقد مسیحیت استفاده شد. ✝کانال نقد و بررسی مسیحیت https://telegram.me/joinchat/DImSwD7q0Jr-Ehk39njhyA

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.