انحرافات، بدعتها
صوفیه برای مشروعیت بخشی به خود بسیاری از علماء بزرگ شیعه، از جمله فیض کاشانی را که از منتقدین صوفیه است را صوفی خطاب کردهاند در حالی که در مورد صوفیه میفرماید: «این حضرات صوفیه به خیال باطل چنان گمان دارند که قادر بر هر چیز باشند و خود را مستجاب الدعوه شمارند». از اینجاست که باید بخاطر این دروغها به اصل ایمان داشتن سران صوفیه شک کرد.
أقطاب صوفیه در حالی خود را ولی خدا و صاحب علوم الهی معرفی میکنند در حالی که بیشتر آنچه از آیات و روایات نقل میکنند یا تفسیر به رأی است یا تأویل به رأی و باید دانست که آنها نه از نزد خداوند علمی دارند و نه از نزد خود، و در این رابطه سید محمد باقر خوانساری آنها را دزدان دین و راهزنان شرع معرفی میکند.
همچنین علامه مجلسی (ره) در مقدمه «بحارالانوار» می نویسد: «نشانههای ساختگی بودن احادیث دراین کتاب آشکار و قابل حس است. کتاب عوالی اللئالی گرچه مشهور است و مولفش در فضل شناخته شده میباشد، لکن ایشان پوست را از مغز تمییز نمیداده است و اخبار متعصبان مخالف را در روایتهای اصحاب داخل نموده است از این رو به نقل پارهای از آنها اکتفا میکنیم.»
ریاضات غیر شرعی هیچکدام بویی از سنت پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) از آنها نمیآید و علماء بزرگ هم همیشه مردم را از این ریاضتهای غیر شرعی برحذر داشتهاند، چون نه تنها این اعمال انسان را از خداوند متعال و شرع مقدس او دورتر میکند بلکه انسان را به شیطان نزدیکتر میکند، وعلت آن این است که این ریاضات جزء شرع مقدس اسلام نبوده است،
صوفیه سماع را آرامِ دلِ عاشق و غذای جان و دوایِ دردِ سالک می دانند و براین باورند که ترانه دل نواز رباب و بانگ جانسوز نی، سبب جمعیت حال و آرامش روح عارف است. از سويي رهبران مذاهب چهارگانه اهل سنت و جماعت یعنی(شافعی و مالک و ابو حنیفه و احمد بن حنبل) و گروه دیگری ازعلماء مانند ابن جوزی سماع راحرام دانستهاند.
آنچه از کرامات اقطاب و بزرگان صوفیه که در کتبشان نقل شده میبینیم که بطور عجیبی با کرامات اهلبیت (علیهم السلام) شباهت یا حتی میتوان گفت برتری دارد. به عنوان مثال به حرکت در آمدن کعبه برای استقبال از رابعه عدویه را میتوان مثال زد که در مورد هیچکدام از اهلبیت (علیهم السلام) چنین کرامتی نقل نشده است!
در طول تاریخ بودهاند کسانی که در مشربهای مختلف صوفیگری که در عالم تصوف نظرات مختلفی از موضوعی واحد ارائه کردهاند، اما اینکه قطبی از اقطاب امروزه نظری بدهد، سپس همان قطب مجدداً کلام خود را در جای دیگر نقض کند، موضوعی است که به اساس اعتقادات تصوف برمیگردد و اين بدان معناست که اعتقادات تصوف همگام با سیاستهای دولتهای وقت تغییر کرده است.
خرقه یکی از آداب صوفیه است که درمورد آن سخنهای بسیاری گفته شده است. برخی از صوفیه سعی کردهاند برای خرقه پوشی مستند روایی ذکر کنند و برخی دیگر معتقد شدهاند که در صوفیه نخستین چیزی که امروزه از آن به خرقه صوفیه یاد میشود وجود نداشته و خرقه و خرقه پوشی از روی ضرورت بوده است كه بعدها از روی كجفهمی به يك سنت مبدّل شد.
پرداختن و توجه به این مهم که متاسفانه با خصوصیتهای جذاب و دلنشین شعر و شاعری-آنجا که مربوط به صوفیه میشود- یا مراسم ذکر و سماع که با موسیقی خاص صوفیان برگزار میگردد، به دست فراموشی سپرده شده است و به همین لحاظ محققان غیر صوفی ناخودآگاه تصوف را مورد تحقیق قرار دادهاند که خواست صوفیه بوده است و به جهت همین تأثیر در تعریف تصوف...
همانگونه که میدانیم، هر جمعی باید دارای پیشوا و جلودار باشد تا در رابطه با هماهنگی و جهتدهی آن جمع یا گروه، نظر تعیینکننده و سرنوشتساز را بدهد و اهداف گروهی که برای خود یک نفر را به عنوان رهبر تعیین نکند، به نتیجهی مطلوب نخواهد رسید. ساختار فرقهها و نحلهها نیز از این قاعده و قانون مهم، مستثنی نیست و تمامی فرقهها برای پیشبرد اهداف، شخص یا گروهی را به عنوان مغز متفکر...
یکی از اشکالات عمدهای که منتقدان تصوف به این دسته وارد میکنند، لاابالیگری دینی است. کسانی که همواره دم از وصول به حق و حقیقت میزنند، حداقل نباید به این نوع اتهامات متهم شوند. اما میبینیم که در مکتوبات اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم صوفیه چنین مساله ای در مورد ایشان بیان شده است، که این امر نشاندهنده وجود چنین تمایلاتی در برخی از فرقه...
انسان موجودی مکلف است که خداوند از طریق برگزیدگان خویش که همان انبیاء و پیامبران و اوصیاء آنها هستند تکالیف را به او ابلاغ میکند. این برگزیدگان الهی دارای ویژگیهایی هستند که مفصلاً در علم کلام و حدیث در مورد آن بحث میشود. محمد بن علی ابنبابویه، معروف به شیخ صدوق (رحمه الله) عالم جلیلالقدری است که قسمتی از عمر بابرکت خود را در زمان عصر غیبت...
مهمترین رشته نجات هر مسلمانی ایمان به خدا و اعتقاد به نبوت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و ولایت و خلافت دوازده امام از نسل حضرت رسول است و همچنین عمل به فرایض الهی که در شریعت مقدس اسلام کاملاً مشخص و مبرهن است که بالاترین آنها نماز است که در روایات مختلف عنوانهایی چون معراج المومن و عمود الدین و غیره آورده شده است...
کلیه کسانی که شیوه اهل سنت و نیز منش پیروان اهلبیت (علیهم السلام) را مورد بررسی قرار داشته باشند به خوبی آگاهاند که صوفیگری از ناحیه مخالفان اهلبیت (علیهم السلام) رواج یافته است و آنگاهکه منسوبین به تشیع از این افراد پیروی کردند، لازمهاش اظهار محبت به سران صوفی بود که خود، در شمار دشمان اهلبیت (علیهم السلام) درآمدند و سرانجام آنگونه...