تاریخ

تاریخ مغول و حمله چنگیز خان به عنوان تاریخی ننگین در زندگی بشریت و مایه خجالت نوع بشر است. رفتاری همه خون و همه غارت و از بین بردن اموال و هتک نوامیس باعث شد قطعهای تاریک برای تاریخ انسان ساخته شود. وهابیت نیز در تاریخ خود نمونههای از این رفتاها را بروز داده است که در حقیقت مایه شرمساری ابنا بشر است.

گاهی انسان برای رسیدن به یک هدف بر اساس اصول عمل میکند و گاهی برای رسیدن به هدف مورد نظر خود از هر راهی اقدام میکند. دومین حالت اگر توسط مدعیان دین باشد زشتی و پلیدی بیشتری از خود نمایش میدهد. جریان وهابیت برای رسیدن به هدف خود با داشتن رفتارهای غیراخلاقی و غیرانسانی همیشه موجبات شرمساری مسلمانان را فراهم میکند.

در تاریخ چه بسیارند افرادی که ادعایی دارند ولی در عمل به نحو دیگری رفتار میکنند. این چهره متفاوت در گفتار و کردار نوعی نفاق و دروغگویی است که در چهره برخی دیده میشود. نفاقی که برای مقاصد دنیایی و منافع سیاسی در برخی نهادینه شده است. این فرهنگ منافقانه در شخصیتها و سردمداران سعودی به خوبی پیداست.

آیین اسلام دارای نمادهایی است که نشان دهنده هویت و تاریخ اسلام است. تقریبا هیچ دینی مانند اسلام دارای تاریخ مستند و دقیق نیست. ما حتی کوچههایی که پیامبرعزیزمان در آنها عبور میکرده و حتی خانهای که در آن بدنیا آمده و یا نزدیکانش در آن زیستهاند را با اسناد معتبر تاریخی داشتیم تا اینکه وهابیت اختیار مکه و مدینه را در دست گرفت.

اندیشهای که تمامی مسلمانان تاریخ و تمدن اسلامی را کافر میکند و همگی را در بستر تاریخی خود دارای نقص ایمانی و اندیشهای قرار میدهد، لابد از جایی اشکال دارد. هیچ کس نمیتواند ادعا کند که اندیشه تمام مسلمانان اشتباه است. اندیشه وهابیت، همه مسلمانان را در طول تاریخ خارج از دین دانسته و فقط خود را در مسیر دینی میداند.

تخریب آثار تاریخی یکی از راههای از بین بردن هویت یک اندیشه است. اندیشه دینی و اسلامی دارای تاریخی متقن و بسیار دقیق و حتی مستند است. بسیاری از آثار منتسب به صدر اسلام در مکه و مدینه پا برجا بود تا اینکه وهابیت نادان و آل سعود مکار با هدف استیلا بر این منطقه و از بین بردن اسلام بنای بر تخریب آن گرفت.

با ملاحظه جنایتهای آل سعود در مکه و طائف و کربلا، این مطلب تداعی میشود که گروههای تروریستی امروزه مانند داعش و القاعده، همان رفتارهای وهابیت و آل سعود را انجام میدهند. این یعنی منشأ این دو اندیشه از یک جا است. رفتارهایی که وهابیت در طائف انجام داد با رفتارهای داعش در شهرهای سنی نشین عراق یکسان است.

برگهای تاریخ منطقه مملو از ثبت جنایتهای وهابیت است. جنایاتی که برای از بین بردن دین و مولفههای اسلام راستین توسط آل سعود واقع شده است. این جریان برای این اقدامات از اندیشه تکفیری استفاده میکند. شواهد این ادعا را میتوان از تاریخ پیدا کرد. در تاریخ نوشته علی الوردی به اندیشه تکفیری آل سعود در جنایاتشان اشاره شده است.

یکی از وقایع در تاریخ مسلمانان بعد از به وجود آمدن اندیشه وهابیت، اتفاق دردناک حمله آلسعود به رهبری عبدالعزیز به منطقه طائف است. این اقدام وحشیانه در تاریخ وهابیت ثبت و نمونه کوچکی از روحیه ددمنشانه آنان است. در تاریخ آمده که آنها با تمام توان در طائف به خونریزی و قتل و غارت پرداختند و به کبیر و صغیر و مامور و امیر رحم نکردند.

تاریخهای نوشته شده درباره وهابیت، کارنامه بزرگی از جنایتهای وهابیت است. جالب است که خود وهابیت در برخی مواقع به جنایتهایشان اعتراف میکنند. یکی از موارد اعتراف بعد از جنگ و حمله به طائف است. آنقدر وهابیت در سال 1342ه ق در طائف جنایت کرد که عبدالعزیز با صدور بیانیهای خود را از این جنایتها مبرا دانست.

قانون کثیف «هدف وسیله را توجیه میکند» که در بین افراد معلوم الحال تاریخ ترویج شده است، از غیراخلاقیترین مبانی و اندیشه ساخت بشر است. این قانون توسط گروههای وهابیت و مخصوصاً آل سعود مورد توجه بوده است. آنها برای رسیدن به اهدافشان به هر روش ممکن دست میزنند و میخواهند به اهداف خود برسند حتی به قیمت از بین بردن فرهنگ اسلام.

چگونه ممکن است کسی قرآن بخواند و آن را به دیگران بیاموزد، نماز بخواند و احکام شریعت را ملتزم باشد ولی در عین حال کافر دانسته شود. رهبران آل سعود در جریان زیاده خواهیهای خود و برای گسترش زمین خود ابتدا شهرهای مجاور را به کفر متهم میکند و بعد به آنها حمله میکند. شواهد بسیاری از دروغ وهابیت در دست است.

گاهی یک جریان برای رسیدن به هدف خود و بهدست آوردن غرضش به فرآیند اصلاحات اقدام میکند؛ اما گاهی برخی برای رسیدن به مطامع خود، خود را مصلح معرفی میکنند، ولی در واقع دنبال دنیای خویش هستند. آل سعود برای رسیدن به دنیای خود، با اندیشهی تکفیریشان دشمنان را کافر میدانند که از سخنانشان بهروشنی پیداست.

پپامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در راستای دستور خداوند برای ابلاغ آنچه به او دستور داده شده بود، تا موجب اکمال دین گردد مردم را در یک فراخوان عمومی در حجه الوداع به انجام فریضه حج دعوت کرد. ایشان در این سفر مواردی از مسائل حج را که مردم در آن رویهای غلط را در پیش گرفته بودند مطرح و شیوه صحیح آن را به صراحت بیان داشتند.