عایشه: عمر در نقل این روایت خطا کرده است
عمده ترین دستاویز وهابیون و سلفیها در حکم کردن به حرمت گریه و بدعت دانستن آن در مصیبت حضرت ابا عبدالله حسین علیه السلام ، حدیث «ان المیت لیعذب ببکاء أهله علیه»[1] است. همچنانکه همین حدیث در تقبیح زیارت قبور نیز مورد استناد این فرقه ضاله قرار میگیرد.
اما این در حالی است که عایشه در نقلی از ابن عباس ، صحابی جلیل القدر ، این نقل را خطای ناقل و یا ناقلین آن میداند. حال مایه تعجب است که هر دو حدیث را، هم صحیح بخاری و هم صحیح مسلم ذکر کرده اند. در عین حال، این سوال مطرح است که اگر شخصی مثل عایشه این نقل را خطا میداند، با آن حساسیتی که بر مواظبت از شأن ایشان از سوی اهل سنت وجود دارد (حتی در مورد خروج وی بر امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ جمل!)، چرا بخاری و مسلم بر ذکر این حدیث پافشاری و تاکید دارند و ملاحظه ای بر اینکه خبر وی را حمل به صدق کنند، ندارند با وجود اینکه او به الله قسم یاد میکند؟!
اما مضمون داستان رد عایشه بر این حدیث از این قرار است که :
ابن ملیکه میگوید: «دختر عثمان از دنیا رفت و ما در مراسم او حاضر شدیم. من در این جلسه بین ابن عمر و ابن عباس نشسته بودم که عبدالله بن عمر به عمرو بن عثمان گفت: چرا از گریه نهی نمیکنید؟ چرا که رسول الله [صلی الله علیه وآله] فرموده اند:«همانا مرده هر آینه به واسطه گریه اهلش عذاب میگردد»!_در همین جا لازم به ذکر است که از همین حدیث هم معلوم میشود در مجلس فوت دختر عثمان چنان صدای گریه بلند شده بوده که شنیده میشده و لذا همین مساله موجب اعتراض عبدالله بن عمر واقع گشته است، مجلسی که طبیعتا در مرئی و منظر بسیاری از صحابه بوده است_.ابن عباس [که این سخن را شنید] در جواب عبدالله بن عمر گفت: «گوینده این سخن عمر است ! ( در ادامه ابن عباس جریانی را که عمر این حدیث را از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل میکند را بازگو مینماید) و سپس ادامه میدهد که : پس از فوت عمر این حدیث را برای عایشه نقل کردم. گفت:« . . . به خدا قسم ، رسول خدا نفرمود ، مرده مؤمن از گریه اهلش معذب میشود ، بلکه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «إن الله لیزید الکافر عذابا ببکاء أهله علیه» خداوند عذاب کافر را ( و نه مومن را ) به واسطه گریه کردن اهلش بر او زیاد می نماید .
سپس عایشه گفت: قرآن شما را کافی است [و این آیه را قرائت کرد:] «و لاتزر وازره ورز اخری».
ابن عباس گفت: « خداست که میخنداند و میگریاند»
( ابن ملیکه میگوید:) و الله عبد الله ابن عمر دیگر چیزی نگفت. [2]
علاوه بر این ، در حدیثی دیگر که از عمره دختر عبدالرحمن، در کتاب بخاری[3] نقل شده است، آمده که وقتی عایشه این حدیث را شنید ، چنین گفت: «إنه لم یکذب و لکنه أخطا أو نسی». عمر در نقل این حدیث دروغ نگفته و لکن او در نقل آن از پیامبر خطا کرده و یا بخشی از آن را ( کلمه کافر ) فراموش نموده است .
در روایت ابن داوود و نسایی نیز چنین آمده که عایشه گفت: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم از کنار قبری عبور میکردند که فرمودند: همانا صاحب این قبر قطعا عذاب میگردد در حالیکه اهل او بر او گریه میکنند و این آیه را قرائت فرمودند: ولاتزر وازره وزر اخری».[4]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این حدیث بدون تقبیح کردن و منع نمودن از گریه بر اموات ، میفرمایند : این گریه ها باری را از دوش صاحب قبر بر نمیدارد و بس و چه بسا ریشه نقل تمامی کسانی که حدیث را به شکل اشتباه نخست نقل کرده اند، همین حدیث باشد. والله اعلم
به هر حال ، به اعتقاد عایشه ، آنچه وهابیون آن را مستمسک عقاید باطل خویش قرار داده و بر اساس برداشت غلط خویش از آن ، حکم به شرک و کفر و قتل مسلمانان می کنند ، خطایی از جانب جناب عمر، بوده و لا غیر . حال اگر چنین حدیثی بر فرض هم که صحیح باشد، جتی اگر طبق مفاد آن گریه موجب عذاب مرده باشد، اما به هیچ وجه موجب اثبات شرک و کفر گریه کننده نیست. بلکه بالاتر اینکه، در صورت صحت آن، این حدیث خط بطلانی است بر ادعای وهابیت بر اینکه مردگان صدای زندگان را نمیشنوند و نمیفهمند. زیرا که این خود نشان فهم و اطلاع مرده از گریه بر اوست، و البته جهت اثبات این مسئله نیازی به این حدیث نیست چرا که احادیث دیگری چون حدیث انس بن مالک در بخاری وجود دارد، مبنی بر اینکه شخص مرده صدای پای کسانی که او را ترک میکنند را نیز می شنود.[5] و تفصیل آن مجال یادداشت دیگری را میطلبد.
پینوشت:
[1]. محمد بن اسماعیل بخاری ، صحیح بخاری کتاب الجنائز ، صحیح مسلم کتاب الجنائز
[2]. همان ها
[3]. صحیح بخاری کتاب الجنائز
[4]. سنن نسائی ج 4، ص 17 و جامع الاصول ج11،ص94،ح8564. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. صحیح الجامع حدیث 1675
دیدگاهها
mohammad vaziri
1398/10/02 - 20:43
لینک ثابت
باسلام و تشکر از بیانات مطرح
افزودن نظر جدید