مشرکین هم در عبودیت و هم در ربوبیت مشرک بودند!
خلاصه
یکی از بدترین بدعتهایی که امروزه از طرف وهابیت مشاهده میشود این است که آنها قائل هستند مشرکین توحید ربوبی داشتند و توحید عبادی نداشتند و مسلمانان (اعم از اهل تسنن و شیعه) نه دارای توحید ربوبی و نه دارای توحید عبادی هستند؛ در حالیکه آیات متعدد، دلالت دارد که مشرکین، در ربوبیت نیز مشرک بودهاند، یعنی از بتهای خودشان نصرت، رزق، عزت و ... میخواستند؛ لذا چون آنها را رب میدانستند، آنها را عبادت میکردند؛ ولی مسلمانان، اولیای الهی را عبادت نمیکنند و اعتقاد دارند اولیای الهی به اذن الله قدرت دارند.
شبهه
وهابیت میگویند مشرکین، توحید ربوبی داشتهاند و شرک آنها مربوط به عبادت بوده، نه اعتقاد و ربوبیت! چرا که آنها به خداوند متعال اعتقاد داشتهاند و قرآن نیز به این امر تصریح کرده است؛ لذا شرک مشرکین امروزی (مسلمانان) از شرک مشرکین زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بدتر بوده است.[1]
پاسخ
در آیات متعدد تصریح شده که مشرکین، شرک ربوبی داشتند و بت پرستان از بت خودشان نصرت و عزت و ... میخواستند؛ برخی از مشرکین، هر چند به خداوند متعال اعتقاد داشتند، ولی معتقد بودند که اموری غیر از خداوند، مانند امور فلکی نیز در دنیا مؤثر هستند. از اینرو بتها را تمثال آن امور فلکی و مانند آن میدانستند و از آنها درخواست شفاعت میکردند و به عبادت آنها میپرداختند. قرآن نیز در آیات مختلف تصریح میکند و در سوره یوسف (علیهالسلام) از ارباب، یعنی ربهای مختلف مشرکین نام میبرد:
«ياصَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ - مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ.[یوسف/39و40] اى دو رفيق زندانيم، آيا خدايان پراكنده، بهترند يا خداى يگانه مقتدر؟ شما به جای خدا جز [بتهایی] با نامهایی بیاثر و بیمعنا که خود و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید نمیپرستید، خدا [که صاحب اختیار همه هستی است] هیچ دلیلی بر [حقّانیّت آنها برای پرستش] نازل نکرده است. حکم فقط ویژه خداست، او فرمان داده که جز او را نپرستید. دین درست و راست و آیین پابرجا و حق همین است، ولی بیشتر مردم [حقایق را] نمیدانند.»
فخر رازی مینویسد: «آنگاه که یوسف (علیهالسلام) در آیۀ 39 ادعای نبوّت کرد، و اثبات نبوّت مبنی بر اثبات مباحث مربوط به خداوند است، بنابراین در آیه بعد، آن را توضیح داد که هر چند بیشتر مردم به وجود إله عالِم و قادر، اعتقاد داشتند، ولی در عین حال، معتقد بودند که بتها صورت ارواح فلکی هستند و بتها را عبادت میکردند و از آنان امید نفع و دفع ضرر داشتند؛ پس تلاش بیشتر انبیاء در منع مردم از عبادت بتها بوده است و در زمان حضرت یوسف (علیهالسلام) نیز همینگونه بوده است.»[2]
بنابراین برخی از مشرکین، به خداوند متعال معتقد بودند، ولی به ربهای دیگری نیز اعتقاد داشتند و بتها را صورت همان ارباب میدانستند و از آنها طلب شفاعت میکردند و عبادت کردن بتها را نیز برای جلب نفع و دفع ضرر همان ربها انجام میدادند.
پینوشت:
[1]. محمّد بن عبد الوهّاب (م 1206)، كشف الشبهات، ص4 و 5 و 33، وزارة الشؤون الإسلامية والأوقاف والدعوة والإرشاد، المملكة العربية السعودية، چاپ اوّل، 1418 ق.
[2]. فخر الدين رازی، محمّد، مفاتيح الغيب، ج18، ص457، دار إحياء التراث العربي، بيروت، چاپ سوّم، 1420ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید