آیا ساخت مسجد بر قبور جایز است؟

  • 1400/04/05 - 09:44
سیره مسلمانان و صحابه و تابعین بر این بود که بر روی قبور انبیاء و اولیای الهی یا کنار قبور آن‌ها از باب تبرک مسجد و بناء می‌ساختند، ولی وهابیت تکفیری بر خلاف آیات قرآن و سیره مسلمانان و صحابه، بناء مسجد بر قبور اولیای الهی را بدعت و وسیله برای شرک می‌دانند و از این باب، قبور ائمه (علیهم‌السلام) و صحابه و تابعین را تخریب کردند.

خلاصه
خداوند متعال در سوره کهف می‌فرماید: «إِذْ یتَنازَعُونَ بَینَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَیهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِمْ مَسْجِداً.[کهف/21] آن‌گاه درباره آن‌ها با يكديگر به گفت و گو پرداختند و گفتند: بر روى آن‌ها بنايى برآوريد -پروردگارشان به كارشان آگاه‌تر است- و آنان كه بر حالشان آگاه‌تر شده بودند، گفتند: نه! اين‌جا را مسجدى مى‌كنيم.» لذا صحابه و تابعین و مسلمانان، بناء مساجد بر قبور را از باب تبرک جایز می‌دانند، در حالی‌که وهابیت چنین عملی را بدعت و وسیله به سوی شرک می‌دانند، و یکی از افتراقات مسلمانان، اعم از اهل سنت و شیعه با وهابیت خارجی همین مساله است.

شبهه
وهابیت بر خلاف آیات و سیره صحابه و تابعین، بناء مساجد بر قبور را جایز نمی‌دانند و آن را بدعت و ذریعه به سوی شرک می‌دانند؛ چنان‌چه در فتاوی اللجنة آمده است: «بناء مساجد بر قبور جایز نیست، چون پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نهی کرد که قبور به عنوان مساجد قرار داده شوند و کسی‌که این کار را بکند را نفرین لعنت کرد و این نهی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شامل بناء مساجد بر قبور و نماز در آن می‌شود، و زمانی که مساجد بر قبور بناء شود، از بین بردن آن مساجد، واجب است؛ چون بر غیر راه شرعی بناء شده است؛ چون باقی ماندن قبور و نماز در آن، ذریعه (وسیله) به سوی شرک است.»[1]

پاسخ
مفتی‌های وهابیت به این روایت بخاری استدلال کردند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند: «لَعَنَ الله الْیهُودَ وَالنَّصَارَی اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِیائِهِمْ مَسْجِدًا.[2] خداوند لعنت کند یهود و نصاری را که قبور پیامبرانشان را مسجد قرار دادند.» در حالی‌که این روایت، مربوط به اعمال یهود و نصاری بوده که قبور را قبله خود قرار می‌دادند و به سمت آن‌ها عبادت می‌کردند، اما مسلمانان تنها برای تبرک، مساجد را بنا می‌کنند؛ ولی هیچ‌گاه آن‌ها را عبادت یا قبله قرار نمی‌دهند. خداوند متعال در قرآن نیز جواز ساخت مسجد را بیان می‌کند و می‌فرماید مؤمنین بر روی قبور اصحاب کهف مسجد ساختند.
«إِذْ یتَنازَعُونَ بَینَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَیهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلی أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِمْ مَسْجِداً.[کهف/21] آن‌گاه درباره آن‌ها با يكديگر به گفت و گو پرداختند و گفتند: بر روى آن‌ها بنايى برآوريد، -پروردگارشان به كارشان آگاه‌تر است- و آنان كه بر حالشان آگاه‌تر شده بودند، گفتند: نه، اين‌جا را مسجدى مى‌كنيم.»
مفسرین اهل سنت و جماعت گفته‌اند که منظور از «قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلی أَمْرِهِمْ»، مؤمنین هستند.[3]
ابن حجر عسقلانی شافعی اشعری نیز روایت نهی مسجد ساختن بر قبور را از قول بیضاوی این‌گونه شرح می‌دهد: «فأما من أتخذ مسجدا فی جوار صالح وقصد التبرک بالقرب منه لا التعظیم له ولا التوجه نحوه فلا یدخل فی ذلک الوعید.[4] اگر کسی مسجدی در جوار یک صالحی، بسازد و قصد کند فقط به این قبر صالح تبرک کند و او را تعظیم نکند و به طرف او نماز نخواند، لعنت خدا بر یهود و نصاری در این فرمایش پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) داخل نمی‌شود.»
بنابراین نهیِ روایت، مربوط به یهود و نصاری، و کسانی است که قبور انبیاء را قبله قرار می‌دادند و به جای عبادت الله، آن قبور را عبادت می‌کردند؛ در حالی‌که مسلمانان همانند مؤمنین زمان اصحاب کهف که خداوند از آن‌ها به نیکویی یاد می‌کند، از باب تبرک به آن قبور، مساجد را بنا می‌کنند تا خداوند متعال را عبادت کنند.
زین‌الدین مناوی شافعی (متوفای 1031ق) ذیل روایت «قاتل الله اليهود اتخذوا قبور أنبيائهم مساجد» می‌نویسد: علّت نکوهش یهود در این روایت، به خاطر این بوده که قبور انبیاء خود را به عنوان قبله‌گاه خود منظور می‌داشتند، او در این باره می‌گوید: «(قاتل الله اليهود) یعنی آن‌ها را از رحمت خود دور کرده است. (اتخذوا قبور أنبيائهم مساجد) یعنی با اعتقاد باطل خود، قبور را به عنوان جهت قبله خود انتخاب کرده بودند، ... و با این کلام سبب لعن آنان را به سبب غلو در تعظیم بیان کرده است.»[5]

پی‌نوشت:

[1]. «لا يجوز بناء المساجد على القبور؛ لنهي النبي صلى الله عليه وسلم عن جعل القبور مساجد ولعن من فعل ذلك، وذلك يعم بناء المساجد عليها والصلاة فيها. وإذا بنيت المساجد على القبور وجب هدمها؛ لأنها أسست على غير الطريقة الشرعية؛ ولأن الإبقاء عليها والصلاة فيها ذريعة إلى الشرك.» أحمد بن عبد الرزاق الدويش، فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء، ج1، ص411، الرئاسة العامة للبحوث العلمية والإفتاء، بی چا، بی تا.
[2]. بخارى، محمّد، صحيح البخاري، ج1، ص93، تحقيق: محمد زهير بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422ق.
[3]. «وقال المسلمون: بل نحن أحق بهم، هم منا، نبني عليهم مسجدا نصلي فيه، ونعبد الله فيه» طبری، محمّد بن جرير (م 310)، جامع البيان فی تأويل القرآن، ج17، ص640، تحقيق: أحمد محمد شاكر، مؤسسة الرسالة، بي جا، چاپ اوّل، 1420 ق- «(قَالَ الذين غَلَبُواْ على أَمْرِهِمْ) من المسلمين وملكهم وكانوا أولى بهم وبالبناء عليهم (لَنَتَّخِذَنَّ) باب الكهف (مَّسْجِدًا) يصلي فيه المسلمون ويتبركون بمكانهم.» نسفی، عبد الله، تفسير النسفی (مدارك التنزيل وحقائق التأويل)، ج2، ص293، تحقيق: يوسف علی بديوی، دار الكلم الطيب، بيروت، چاپ اوّل، 1419 ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. ابن حجر عسقلانى، احمد، فتح الباری شرح صحيح البخاری، ج1، ص525، دار المعرفة، بيروت، 1379ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. مناوی، محمد المدعو بعبد الرؤوف، فيض القدير شرح الجامع الصغير، ج4، ص466، المكتبة التجارية الكبرى – مصر، چاپ اول، 1356ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.