اعتقاد به تجسیم خداوند، در بین شیعه موجود است یا وهابیت؟
برخی از شبکههای معاند شیعه، شبههای را مطرح کرده و به آن دامن میزنند که روایات شیعه، رؤیت خداوند و در نتیجه تجسیم خداوند را میرساند و پا را فراتر گذاشته میگویند که علمای شیعه، این روایات را کتمان میکنند.
پاسخ:
رؤیت خداوند باری تعالی، ابتداء در قرآن کریم مطرح شده است؛
«وُجوهٌ یَومَئِذٍ ناضره الی ربِّها ناظره.[قیامت/22] صورتهایی که در آن روز شادمان است و به سوی پروردگارش مینگرد.»
«فمَن کانَ یَرجو لقاءَ ربِّه فَلیَعمَل عملاً صالحاً و لا یُشرِک بعباده ربِّه احدا.[کهف/110] بگو: هر کس به دیدار خدایش امیدوار است، پس عمل صالح انجام دهد و در عبادت پروردگارش شریک قرار ندهد.»
و آیات متعدد دیگر؛
روایاتی در کتب شیعه، همسو و همنواخت با آیات عزیز قرآنی وارد شده است؛ مثلاً در صحیفه سجادیه، در مقام مناجات با خداوند باری تعالی گفته شده: «و لا تصرف عنّی وجهَک»، «التمتّع بالنّظرِ الیک» و موارد دیگری که در ادعیه یا روایات وارد شده است.
بیان مقصود:
طبق آیه 7 سوره آل عمران، قرآن دارای آیات محکم و آیات متشابه است، و حکم آیه متشابه این است که بر محکمات قرآن و محکمات عقل عرضه بشود.
روایات و کلام اهل بیت نیز دارای محکم و متشابه است و میبایست متشابه آن را بر محکمات قرآن و محکمات عقل و سنت حمل کرد.
به حکم عقل، خداوند وجودى فوق ماده است و نه در دنیا و نه در قیامت تبدیل به یک وجود مادى نمیشود و نامحدود به محدود تبدیل نخواهد شد.
بر اساس محکمات قرآن، خداوند تک و بیهمتاست، «قل هو الله احد»، «لیس کمثله شئ»، «لاتدرکه الابصار و هو یدرک الابصار»
شیعه معتقد است مراد از نظر کردن به خداى تعالى، نظر کردن حسى که با چشم سر، انجام مىشود نیست، بلکه مراد، نظر قلبى و دیدن قلب به وسیله حقیقت ایمان است.
در روایات اهل بیت (علیهمالسلام) به این معنی تصریح شده است؛ امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: شخصی بر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) وارد شد و پرسید: آیا پروردگارت را دیدهای؟ حضرت فرمودند: «ما کنتُ أعبدُ ربّاً لم أره» خدایی را که نبینم، پرستش نمیکنم، و او پرسید: چگونه او را دیدی؟ حضرت فرمودند: «ویلَکَ لا تدرکُهُ العیونُ فی مشاهده الابصار و لکن رأته القلوبُ بحقائقِ الإیمان.[1] وای بر تو! چشمان سر نمیتواند او را مشاهده کند و لکن [چشمِ] دل با حقیقت ایمان او را میبیند.»
عاصم بن حُمَید میگوید: از امام صادق (علیهالسلام) پرسیدم که مخالفین روایاتی را در باب رؤیت خداوند نقل میکنند، حضرت فرمودند: خورشید یک جزء از هفتاد جزء نور کرسی است و کرسی یک جزء از هفتاد جزء نور عرش است و عرش یک جزء از هفتاد جزء نور حجاب است و حجاب یک جزء از هفتاد جزء نور ستر است، اگر راست میگویند چشمان خود را از نگاه به خورشید پر کنند.[2]
اما سوال اصلی این است که هدف از دامن زدن به این شبهه چیست؟
پاسخ این است که مستشکل، در باتلاقی گیر افتاده است که میخواهد دیگری را در آن فرو برده و خود را از آن برهاند؛
اهل حدیث و اشاعره بر اساس طیفی از روایات و تعداد بسیاری از روایاتشان، معتقد به دیدن خداوند در روز قیامت هستند، ووهابیت از اهل حدیث هستند و در مفهوم شناسی، ظاهرگرا هستند و حمل و تأویل آیات و روایات را جایز نمیشمرند، در مقام فرار به جلو بر میآیند.
با وجود اینکه شیعه، هیچ کتاب روایی و حدیثی را، صد درصد صحیح نمیداند و بسیاری از عالمان اهل سنت، برخی از کتابهای خود را نظیر صحیح بخاری، همسنگ قرآن میدانند و کاملا صحیح میپندارند، جالب است که بخاری نیز در صحیح خود، در کتاب التوحید، ذیل آیه (وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره) روایت میکند؛ «عن جرير قال: كنا جلوساً عند النبي (ص( إذ نظر إلى القمر ليلة البدر قال: إنكم سترون ربَّكم كما ترون هذا القمر لا تضامون في رؤيته، فإن إستطعتم أن لا تُغلَبوا على صلاة قبل طلوع الشمس وصلاة قبل غروب الشمس فافعلوا.»[3]
این روایت بخاری تصریح میکند که خداوند دیده خواهد شد، همانگونه که ماه شب چهارده مشاهده میشود؛ واضح است که دیدن ماه، از سنخ دیدن با چشم جسمانی و مادی است، نه معنوی و روحانی.
اما در روایتی از امام رضا (علیهالسلام) آمده که «مشرقه، تنتظر ثواب ربها.[4] صورتهایشان نورانی است، و منتظر پاداش پروردگارشان.»
در صحیح مسلم و صحیح بخاری، روایاتی نقل شده که به خداوند متعال، هبوط و صعود را نسبت میدهد؛
- عن أبي هريرة: أن رسول الله (ص) قال: ينزل ربنا تبارك وتعالى كل ليلة إلى السماء الدنيا حين يبقى ثلث الليل الآخر[5]
ابن تیمیه امام وهابیها عقیده یهودیها را نقل وتأیید میکند که خداوند هفت آسمان خلق کرده و بالای آن نشسته، اما تحمل وزن او را ندارد! و هر وقت ملائکه، اعمال بندگان را برای او ببرند، از بعضی گناهان ناراحت میشود و به سبب ناراحتی، وزن او بالا میرود و سنگین میشود، و ملائکهای که حاملان عرش اویند، اولین کسی هستند که متوجه اضافه وزن او میشود.[6]
ابن تیمیه از ام طفیل نقل کرده که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خدا را در خواب با لباس سبز رنگی که تا ساق پایش میرسیده، دیده و همچنین نعلین او از طلا بوده است!!! ابن تیمیه میگوید: «امام احمد» امر میکرد که این حدیث را منتشر کنند.[7]
ابنمنده روایت میکند: خدا برای مردم ظاهر میشود و میخندد، و از رسول خدا شنیدهام که میگفت: آنقدر میخندد که دندان و لثهاش پیدا خواهد شد.[8]
و روایات بسیاری که در این مقالهی مختصر نمیگنجد، متضمن تجسیم خداوند و رؤیت باری تعالی هستند.
پینوشت:
[1]. کلینی، کافی، ج1، ص98، دارالکتب الاسلامیه، 1407ق.
[2]. همان.
[3]. بخاری، الصحیح، ح521.
[4]. صدوق، الأمالی، ص409، کتابچی، 1376ش.
[5]. بخاری، الصحیح، ح6940.
[6]. ابن تیمیه، بیان تلبیس الجهمیه، ج3، ص267، و ج1، ص573.
[7]. همان، ج7، ص194.
[8]. ابن منده، ابوعبدالله، الایمان، ج2، ص823.
افزودن نظر جدید