مشرق الاذکار عشق آباد: توسعه بهائیت در گرو خدمت به استعمار
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سالها قبل از ساخت مشرق الاذکار در عشق آباد (به عنوان اولین مشرق الاذکار بهائی)، بهائیان در این شهر فعالیت داشتند؛ تا جایی که حتی با اجازهی دولت روستزار، مدارسی مخصوص برای کودکان خود دایر کرده بودند.[1] در سال 1319 ق، اگرچه جمعیت بهائیان در عشق آباد کم بود و تعداد آنها تنها به هزار نفر میرسید، اما عبدالبهاء میرزا محمدتقی افنان را برای تأسیس مشرق الأذکار به عشق آباد فرستاد.[2] تأکید در ساخت این مشرق الاذکار تا جایی بود که در آن زمان، روزانه صد و پنجاه کارگر بطور مستقیم برای تکمیل آن تلاش مینمودند تا در نهایت در سال 1325 بنای آن به اتمام میرسد.
بررسی دقیقتر اقدامات بهائیت در این شهر عشق آباد، بیانگر هماهنگی کامل روسها با بهائیت میباشد. بهائیان با تشکیل محفل منطقهای خود در عشق آباد، در عمل این شهر را به مرکز تبلیغی بهائیت تبدیل کردند؛ به گونهای که در سال 1325 ق، کمیتهی تبلیغ در عشق آباد تأسیس گردید و هدف آن، اعزام مبلّغ بهائی به سایر بلاد بوده است.[3] بهائیان در آن زمان اجازهی تبلیغ در ترکمنستان را داشتند و نفوذ تبلیغاتی آنها در این منطقه، در سال 1332 ق، با بهائی شدن تعدادی از مردم این منطقه جلوهگر شد. در سال 1335 ق، مجلهی «خورشید خاور» نیز به منظور دفاع از مقالات مندرج در جراید ایران و ترکیه در نقد بهائیت تأسیس گردید.
به دنبال همین فعالیتها در سال 1336 ق، بهائیان با تشکیل کمیتهی خورشید خاور، کمیتهی مدرسه و تشکیل محفل خیریه، به توسعهی فعالیتهای تبلیغی خود پرداختند. پیشبرد فعالیتهای تبلیغی بهائیت در طول چند سال تا جایی پیش رفت که در سال 1338 ق تعداد دانشآموزان بهائی به پانصدنفر رسید و تنها در عرض سه سال تعداد مبلّغین بهائی دو برابر شد و به سیصدنفر بالغ آمد.[4]
اما در بررسی هدف استعمار روستزاری از حمایت بهائیان برای توسعهی بهائیت در مستعمرات خود چه بوده و اساساً مشرق الاذکارهای بهائی چه خاصیتی در عمل داشتهاند:
اول: با تشکیل این مرکز تبلیغی در مستعمرات روستزار، در عمل روسها با حمایت و تجهیز بهائیان، جنگ نرم گستردهای بر علیه اسلام و مذهب شیعه به راه انداخته بودند. به طوری که با پشتیبانی از مسلک ساختگی بهائیت که ثناگوی ایشان بود و از هرگونه جنگ و دفاع و ظلمستیزی نهی میکرد[5]، میتوانستند نقطه مقابلی برای اسلام و تعالیم ظلمستیزی شیعی ایجاد کنند.
دوم: بر خلاف آنچه بهائیان در توجیه روابط پیشوایانشان با استعمار میگویند که خدمات استعمار روستزاری از روی محبّت به بهائیان بوده، استعمار روستزار نمیتوانسته بیهدف و یا از روی علاقه با اظهار محبّت به فراهمآوری امکانات و حمایت از بهائیت بپردازد. چرا که استعماری چون روستزار اگر به فکر مردم و یا مظلومین میبود، دست به اشغالگری و چپاول ملّتها نمیزد و دستش به خون انسانهای بیشماری آلوده نمیبود. لذا با حمایت از این فرقهی ساختگی و استفاده از احکام ظلمپذیری آن، تلاش داشت تا بهائیت را در مصادرهی کامل خود گیرد. از اینرو حمایتهایش در جریان ساخت معبد عشق آباد چنان جنبهی علنی به خود میگیرد که در مراسم افتتاح مشرق الاذکار این شهر، ژنرال عالیرتبهی روس با هیأت همراه در مراسم کلنگزنی و ساخت این بنا حاضر شده و پیگیر پیشرفت کار میشوند.[6]
سوم: ماهیت مشرق الاذکار عشق آباد به عنوان اولین ساختهی در نوع خود، نشان داد که بر خلاف القای بهائیت، چنین مکانهایی نه تنها محلّ خواندن دعا، بلکه مرکزی برای پیشبرد فعالیتهای تبلیغ حضوری و تهاجمی بهائیت به کار گرفته میشوند.
پینوشت:
[1]. فاضل مازندرانی، تاریخ ظهور حق، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 131 بدیع، ج 8، قسمت 2، ص 982.
[2]. همان، ص 983.
[3]. همان، ص 985.
[4]. همان، ص 990.
[5]. ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، مصر: به همّت فرجالله زکی الکردی، 1921 م، ج 3، ص 124-123.
[6]. فاضل مازندرانی، تاریخ ظهور حق، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 131 بدیع، ج 8، قسمت 2، ص 997.
افزودن نظر جدید