بررسی منتقدانه‌ی برخی از احکام بابی و بهائی

  • 1394/12/27 - 23:57
فرقه‌ی بابیت و بهائیت دارای احکامی است که با بررسی آن‌ها، غیرالهی بودن ایشان کاملاً روشن می‌شود، نظیر: ممنوعیت استفاده‌ی دارو برای مریض، ممنوعیت تحصیل در هر رشته‌ای غیر از بابیت، حکم به نسل‌کشی پیروان دیگر ادیان، هنگامی که یکی از پیروان ایشان به حکومت رسید و احکام مضحکی از این قبیل که با ابتدایی‌ترین حقوق انسانی و مسلمات عقلی مغایرت دارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب‌های بهائیان مَملو از احکامی است که آشنایی با آن‌ها، به شناخت هرچه بیشتر این فرقه‌ی انحرافی کمک خواهد کرد و غیر الهی بودن این فرقه بیشتر آشکار می‌شود. در ذیل به برخی از این احکام اشاره می‌کنیم:
برای نمونه چند مورد از احکام صادر شده توسط علی‌محمد شیرازی، رهبر فرقه‌ی بابیت، را بیان می‌کنیم: اول: استعمال دارو برای مریض حرام است.[1] دوم: در آئین باب، درس خواندن و درس دادن هر رشته‌ی علمی حرام است، مگر آن‌چه خود باب نوشته باشد یا در ترویج امر بابیت بنویسند.[2] سوم: اگر زنی از غیر همسر خود باردار شود، اشکال ندارد.[3] چهارم: علی‌محمد شیرازی دستور داد، هرگاه کسی از پیروان او به سلطنت رسید، احدی را غیر از پیروانش بر زمین باقی نگذارد.[4] پنجم: هر فردی باید حداکثر هر دوازده یا چهارده روز یک‌بار، کل موهای بدن را بتراشد و تمام بدن را با حنا رنگ کند.[5] ششم: سوار گاو نشوند و شیر خر نخورند.[6] هفتم: کودکان را روی صندلی، کرسی یا تخت بنشانید که از عمرشان حساب نشود.[7] هشتم: هر شخص بابی حق ندارد بیش از نوزده جلد کتاب داشته باشد و اگر تخلف کند، یک مثقال طلا باید جریمه بدهد.[8]
اما اینک به برخی از احکام صادره توسط میرزا حسینعلی‌نوری، رهبر بهائیان، می‌پردازیم: اول: خواندن نماز به جماعت، جز نماز میّت، حرام است.[9] دوم: مدت روزه، نوزده روز است و روز اول فروردین، عید فطر است.[10] سوم: قبله بهائیان، قبر میرزا حسینعلی‌نوری در اسرائیل است.[11] چهارم: میرزا حسینعلی‌نوری تمام نجاسات را پاک می‌داند.[12] پنجم: در بحث ارث، خانه‌ی مسکونی، اختصاص به پسران میت دارد و بقیه‌ی وارثین از آن هیچ سهمی ندارند.[13] ششم: نزد بهائیان «فقط» ازدواج با زن پدر حرام است.[14] هفتم: میرزا حسینعلی‌نوری می‌گوید: موی سر خود را نتراشید.[15] هشتم: مُرده‌ها باید در سنگ‌های قیمتی و چوب‌های محکم و لطیف دفن شوند.[16]
با توجه به احکام سخیف بابی و بهائی که گاه با ابتدایی‌ترین حقوق انسانی و گاه با مُسَلمات عقلی مغایرت دارد، چگونه این تعالیم و احکام می‌تواند بشر را هدایت کرده و او را به سرمنزل مقصود برساند؟! آیا حکم به نخوردن دارو برای مریض و یا سوار نشدن گاو و... از نیازهای انسان کنونی شناخته می‌شود؟ آیا اختصاص خانه‌ی مسکونی میّت به پسر یزرگ، با عدالتی که بهائیان مدعی آن هستند، سازگاری دارد؟! آیا دفن مرده‌ها در سنگ‌های قیمتی و چوب‌های قیمتی، ثمره‌ای برای آن‌ها دارد؟! قرار گرفتن یک انسان به عنوان قبله (در قلب اسرائیل) چه معنا و مفهومی می‌تواند داشته باشد؟! نکته‌ی آخر اینکه احکام و تعالیم باب و بهاء، گاه برگرفته از سایر ادیان است و گاه احکامی خود ساخته است که اغلب آن‌ها با یکدیگر در تناقض و با اصول اولیه انسانی در تضاد هستند.

پی‌‎نوشت:
[1]. علی‌محمد باب، بیان فارسی، ایران: تکثیر محدود توسط محفل روحانی ایران، 133 بدیع، ص 286.
[2]. همان، ص 130.
[3]. همان، ص 322.
[4]. همان، ص 262.
[5]. همان، 313.
[6]. علی‌محمد باب، بیان عربی، بی‌جا: بی‌تا، ص 49.
[7]. علی‌محمد باب، بیان فارسی، ایران: تکثیر محدود توسط محفل روحانی ایران، 133 بدیع، ص 26.
[8]. علی‌محمد باب، بیان عربی، بی‌جا: بی‌تا، ص 26.
[9]. حسینعلی‌بهاء، اقدس، بمبئی: مطبعه‌ی ناصری، 1314 ق، ص 12.
[10]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: بررسی انتقادی روزه داری در بهائیت
[11]. همان، ص 7.
[12]. همان، ص 22.
[13]. همان، ص 57.
[14]. همان، ص 104.
[15]. همان، ص 42.
[16]. همان، ص 44.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.