معرفی "نامه سرانجام" از کتابهای مهم اهل‌حق

  • 1393/02/17 - 11:36
از مجموعه کتابهای مهم در فرقه اهل‌حق از "نامه سرانجام" می‌توان نام برد که در قرن هشتم هجری قمری توسط سلطان اسحاق و یارانش به رشته تحریر در آمدهاست. سرانجام دارای شش بخش یا جزو است به نامهای: بارگه بارگه، دوره هفتوانه، گلیم و کول، دوره چهل‌تن، دوره عابدین و خرده سرانجام.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از مجموعه کتابهای مهم در فرقه اهل‌حق از "نامه سرانجام" می‌توان نام برد. به مجموعه کتابها و رساله‌های دینی اهل‌حق که در قرن هشتم هجری قمری توسط سلطان اسحاق و یارانش به رشته تحریر در آمده، کلام یا خزانه یا سرانجام گویند.[1] سرانجام دارای شش بخش یا جزو است به نامهای: بارگه بارگه، دوره هفتوانه، گلیم و کول، دوره چهل‌تن، دوره عابدین و خرده سرانجام.
بارگه بارگه:
 درباره فرود آمدن بارگاه ذات احدیت الهی در زمان‌های بس کهن در سرزمین‌های گوناگون ایران و جهان است. همچنین درباره‌ی گردش ارواح فرشتگان در پیکره پیغمبران، پادشاهان، بزرگان و سرداران ایران. این بخش از سرانجام را هفتاد و دو پیر سروده‌اند و هر بند آن مستقل و بدیع است و هر بند به طرز و شیوه‌ای مخصوص سروده شده و در هر یک فکری مخصوص غلبه دارد. در اشعار مزبور به نامداران و بزرگان و قهرمانان تاریخی و افسانه‌ای ایران نیز اشاره شده است.[2]
دوره هفتوانه:
 غالبا از موضوعات مربوط به قربانی و ادعیه و گشت و گذارهای ارواح در هفت طبقه آسمان و خلقت فرشتگان و برگزاری جم‌ها در روز ازل ترکیب یافته است.[3]
گلیم و کول:
 (که به معنی گلیم به دوش و پشمینه پوش است،) درباره‌ی ریاضت‌ها و مجاهدت‌های شخصی به نام "پیر بنیامین" در یمن است که روزگاری دور لباس پشمینه می‌پوشید و در یمن به سقایی می‌پرداخته است. زمانی وی با عده‌ای از یارانش سوار بر کشتی از دریای اسکندریه  می‌گذشته که ناگهان باد وزیدن گرفته و دریا طوفانی و متلاطم می‌گردد. مسافرین کشتی، چندین روز را در سختی و گرسنگی به سر می‌برند. پیر بنیامین برای نجات مسافرین و یارانش به درگاه حق‌تعالی راز و نیاز می‌نماید و سرانجام دعای وی مستجاب می‌گردد و همگی از طوفان نجات می‌یابند و به خدمت سلطان باز می‌گردند.[4]
دوره چهل تن:
 درباره‌ی آفرینش چهل تن از فرشتگان است که از روز ازل برای رازداری آفریده شده و در قرن هشتم هجری قمری ارواح آنان در پیکره‌ی چهل تن تجلی نمود و آنان مردم را به یکتا پرستی و توحید دعوت کردند. این بخش از سرانجام دارای چهل بند است که هر بند آن را شاعری سروده و در آن سرایش‌ها، ذات و صفات جلال و جبروت حق‌تعالی توصیف شده است.[5]
دوره عابدین:
 شامل مناجات‌ها  و راز و نیازهای عابدین جاف و در مورد احوال و ارواح صالحان و گناهکاران پس از مرگ است.[6]
خرده سرانجام:
خرده سرانجام نیز دارای یک رشته مطالب راجع به برگزاری جم، جوز شکستن، سر سپردن، نامگذاری کودک، ازدواج، غسل و تلقین میت می‌باشد که به نثر و نظم نوشته شده است.[7]
علاوه بر نامه سرانجام که ذکر شده٬ کتابهای دیگری از قرن دوم هجری تا قرن سیزدهم هجری به یادگار مانده که از سوی بزرگان و خواص اهل حق به نظم در آمده است. این کتابها عبارتند از : «دوره بهلول٬ دوره بابا سرهنگ٬ دوره شاه خوشین٬ دوره بابا نااوس٬ دوره دامیاری٬ دفتر پردیور، دفتر ساوا، دیوان گوره٬ دوره نود و نه پیر شاهو، شصت و شش غلام زرین کمر، زلال زلال٬دوره شاه ویس قلی، دوره پیر عالی، دوره بابا جلیل، کلام سید خاموش٬ کلام ایل بگی٬ کلام خان الماس٬ کلام شاه تیمور،کلام ذوالفقار، کلام شیخ امیر،کلام قاصد، کلام، کلام نوروز٬ کلام سید براکه، کلام دروریش قلی، کلام جناب، کلام مجرم و کلام درویش اجاق ».[8]

اشعار این کتابها به گویش گورانی تحت تاثیر لهجه‌های لکی و لری به اشعار ده هجائی و هشت هجائی سروده شده است. لازم به ذکر است که کلمه گورانی در اصل منسوب به گوران است و گوران نام یکی از طوایف مهم کرد بین سنندج و کرمانشاه می‌باشد که بیشتر پیرو دین اهل حق می‌باشند و عده‌ای از آنان پیرو مسلک اهل‌حق‌اند.[9]
بر مبنای اعتقاد به دونادون (تناسخ) و بنا به کتاب نامه‌سرانجام، در قرون گذشته، برخی از رهبران و بزرگان یارسان، در قالب پیامبران ایرانی چون زرتشت، مانی، مزدک به جهان آمده و به هدایت و ارشاد مردم پرداخته و آنان را به یکتاپرستی و توحید فراخوانده‌اند. مثلا پیر بنیامین و پیر موسی و پیر داوود و شاه ابراهیم و بابا یادگار که جزو هفت تن می‌باشند، در قالب‌های گوناگون در میان مردم ظاهر شده‌اند.
بیشتر متون فرقه یارسان منثور است و هر منظومه شامل دو مصراع و هر مصراع مرکب از ده هجاست و می‌توان آن را نوعی مثنوی نامید که از لحاظ قیافه و حروف اواخر دو مصراع با همدیگر همانند و اغلب تابع قوانین قافیه‌اند.
برخی از مطالب متون اهل‌حق حکمت آمیز است که آن را علم الاعلی گویند و برای فهم آن احتیاج به قوهٍ‌ی تفکر و نیروی اندیشه است و بعلت آنکه در آنها اصطلاحات فلسفی به کار رفته، هر کسی آن را به خوبی درک نمی‌کند و به همین علت در مقدمه نامه سرانجام آمده است که نباید مطالب آن را برای هر کسی فاش کرد و باید با راز و رمز آن را بیان کرد و از مردم نااهل پوشیده داشت و ممکن است که همین امر موجب شده باشد تا متون و معارف فرقه اهل‌حق محدود به اهالی همان فرقه باقی بماند و کمتر منتشر شود تا به عقیده ایشان از دسترس اغیار به دور باشد و این امر موجب شده است کار تحقیق در این حوزه با دشواری‌هایی مواجه شود. البته همانطوری که بیان شد، چونکه اساس مطالب و مبانی اعتقادی اهل‌حق به مساله تناسخ برمی‌گردد، در جای‌جای این کتاب به بهانه‌های مختلف به مساله تناسخ اشاره شده است و نیز به خرافاتی اشاره شده که بعنوان دلیل برای افعال اهل‌حق بیان شده است؛ همانند اینکه بارگه بارگه به طور صریح سعی در القاء مساله تناسخ به مخاطب دارد و اینکه تناسخ را از فرود آمدن ذات خداوند در زمان‌های کهن در سرزمین‌های گوناگون ایران و جهان سخن می‌گوید و همچنین بیان می کند که گردش ارواح فرشتگان در پیکره پیغمبران و پادشاهان و بزرگان و سرداران ایران انجام شده است و باید توجه داشت که نام بردن طیف های گوناگونی که افراد مختلف جامعه به هر روی تمایل به یکی از این طیف‌ها دارند، به مخاطب القاء می‌کند که مساله تناسخ مطلبی تازه و ابداعی نبوده و نیست تا جایی که حتی در ارواح پیامبران و بقیه طیف های مهم جامعه این مساله روی داده است و در آخر به با اشاره غیر مستقیم نتیجه می‌گیرد، تناسخ امری ثابت شده و مسلم است بدین صورت که این بخش از نامه سرانجام را منسوب به هفتاد و دو پیر می‌کند تا ایشان را از خطای در فکر و انحراف اعتقادی مبرا کند. چرا که اگر نویسنده این بخش یک نفر بود، مخاطب می‌توانست به او ایراد وارد کند که مطلب شما بوی انحراف از عقاید عمومی مردم است و برای اینکه عقیده تنایخ را به مخاطب بفماند، باید سعی فراوان نماید، و حال آنکه با نوشتن این جمله که «این بخش از نامه سرانجام را هفتاد و دو پیر سروده‌اند» تمای شبهاتی که ممکن است از یک یا چند سراینده اندک سر زند، از جمع هفتاد و دو نفری دور می‌شوند، در نتیجه به صورت غیر ملموس به نتیجه دلخواه خود می‌رسد و برای اثبات مدعایش نیازی به آوردن صغری و کبری ندارد و خواننده عامی با خواندن چنین متنی هیچ‌گاه در پی فحص و تحقیق در مورد صحت آن بر نمی‌آید. 

بقیه مطالب بیان شده هم به گونه ای بیان شده است که در بادی بدء و اولین مرتبه که خواننده آن را مطالعه نمود، مورد قبول وی واقع شود، خصوصا اینکه متون اهل‌حق به لهجه محلی نوشته شده است و اینکه این متون برای اهالی همین لهجه‌ها سروده شده تا مخاطب قبل از خواندن چنین متونی، اعتمادی نسبی به آنها داشته باشد و با خواندن قسمتی از این متون دلگرم به آنها شده و باوری سطحی از عقاید مطرح شده از متون مذکور به صورت پیش فرض بپذیرد و دیگر به هیچ عنوان به فکر تحریف این متون و منحرف شدن آنها از راه حق را به ذهن خود راه ندهد و نتیجه آن هم پدید آمدن فرقه های مختلف انحرافی از جمله اهل‌حق است.   

منابع:
1- نامه سرانجام، صص 20 و 21
2-دانش‌نامه نام‌آوران یارسان، ص 15
3-نامه سرانجام، صص 192 و 193
4- نامه سرانجام، ص 311 و 313
5- نامه سرانجام، ص 390
6- نامه سرانجام، ص 429
7- دانش‌نامه نام‌آوران یارسان، ص 16
8-اهل‌حق، پیروان و مشاهیر، ص 24
9-همان
 

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

من خودم اهل حق نیستم ولی با این گروه رفت و آمد خانوادگی داشتم به جم خانه هاشون رفتم در آداب و مناسکشون شرکت کردم از چشم خودم بدی دیدم از این انسانها ن. مگر نه اینست که علی (ع) یدالله عین الله سیف الله و... تمام صفات اعظم رو در وجود خودش جمع کرده چرا با تعصب بیجا و بدون فکر مانع پیدا کردن مسیر حق و حقیقیت که جز علی در تمام عالم نیست می شوید. و این رو هم خاطر نشان می کنم تا زمانی که حق نخواهد چشم روشن بین هیچ کس به روی حقیقت وحقانیت باز نمی شود به امید روز ظهور حضرت حق و روزی که شرمنده نباشیم ولی فهمیدیم حق کیست و کجاست و چرا اصراررررررر به کتمانش داریم. من خودم شریعت هستم قم زندگی می کنم ولی تمام آداب رسوم اهل حق رو در زمانش انجام میدم چون چیزی جز صفای باطن و خلوص نیت به همراه نداره... یاعلی یاحق

درود بر همه ی شما دوستان کشور چین و روسیه اکثریت خدا رو قبول ندارن کشور هند که کشور ۷۲ دینه گاو و گوسفند پرستش میکنن حالا شما گیر دادین که اهل چنین است و چنان هدف همه ادیان الهی یکی است آخرش به خدا وصل میشه

روسیه قبول دارن .حتی پوتین هر سال غسل تمعید انجام میده....اما اگر حرف شما درسته چرا احکام ادیان مختلف با هم فرق داره؟؟؟ لطفا چرندیات رو نشر ندید و دیگران رو به اشتباه نیاندازید وقتی ه را از ب تشخیص نمی دهید که فردای قیامت گناهکار شوید.

انسانم ارزوست هر دینی کتابی به زبان خودش داره برای درست زندگی کردن توهین هم همه چیو بهم میریزه همه انسانیم باز هم انسانم آرزوست

نظرات دوستان جالب بود به خاطر اینکه در مسیر اهل حق سری هست که خود شخص باید به آن برسه گفتنش جایز نیست و قسمت آن شخص به همین خاطر که خیلی از مطالب پنهان و (سر مگو) نامیده میشه از دوستانی هم که اطلاعات کاملی از دین یارستان ندارند خواهش میکنم نظر ندین و یا این که با آیه های قران مقایسه نکنید چون نه اهل حق میتونن شمارا با باورهای که دارین قانع کنن و نه شما میتونید با قرآنی که کامل نیست و دست آور عثمان و حکومت نا عدالت اون هست ما رو توجیح کنید در ضمن احترام گذاشتن به ادیان دیگر جز شرطهای هر انسانی هست (مقصد یکی هست این راه که زیاده برای رسیدن به خدا)

یک کسی دلیل نداشت، میگفت این رازه نباید بگم. این بیشتر به بهونه ای برای فرار از پاسخگویی شبیهه. درباره قرآن هم داستان کربلایی کاظم ساروقی که بیسواد بود و یک شبه قرآن را از بر شد و شاهدان زیادی او را امتحان کردند، قابل توجه هست که نشون میده قرآن به همین صورت که هست، حقیقی هست.

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.