افزودن نظر جدید

سلام آقا محمد باید خدمت شما عرض کنم که اگر بزرگان و علمای ما از این افراد و شخصیت ها نام برده اند و یا از اشعار آنان تعریف کرده اند و یا اگر اینکه امام خمینی کتب ابن عربی را فراگرفته است و حتی تدریس کرده است هیچ کدام از اینها دلیل بر تایید این افراد توسط علما و بزرگانی که اسم بردید نیست. مثلا اگر امام خمینی ره کتب ابن عربی رو فراگرفته و تدریس کرده دلیل بر این نیست که ابن عربی و عقاید او را تایید کنه بلکه فقط از نظریات علمی این شخص بهره بردن. اگر حضرت امام ره شخصیت ابن عربی و عقاید صوفیانه او را صحیح میدانستند هیچ گاه نمی بایست که دیگران را از مطالعه کتب او برحذر میداشت، حال آنکه حضرت امام ره در نامه ای عروس خود را از پرداختن به کتب ابن عربی باز میدارد و این را کاری بی حاصل میداند و میفرماید:«اسفار اربعه با طول و عرضش از سفر به‌سوی دوست بازم داشت نه از فتوحات فتحی حاصل و نه از فصوص الحکم حکمتی دست داد، چه رسد به غیر آن‌ها که خود داستان غم‌انگیز دارد... پس از این پیر بینوا بشنو که این بار را به دوش دارد و زیر آن خم شده است. به این اصطلاحات، که دام بزرگ ابلیس است بسنده مکن و در جستجوی او جلّ و اعلا باش.» [نامه عارفانه به خانم فاطمه طباطبائی، صحیفه نور، ج 22، ص 380]این سخنان حضرت امام خمینی (ره) این را می‌رساند که معارف الهی با پرداختن به کتب این افراد نه‌تنها حاصل نمی‌شود، بلکه انسان را از خداوند متعال دور و دورتر می‌کند. حتی همین علامه طباطبایی که ازشون نام بردید ابن عربی را قابل اعتماد نمیداند و در این باره می گوید: «باوجود اینکه ابن عربی متوکل را از اولیاء خدا دانسته است، آیا می‌توان به سخنان او اعتماد کرد؟» شهید مطهری نیز اعتقاد جالبی درباره ابن عربی دارد و می گوید: «بعضی حرف‌هایش که از او شنیده شده است، شاید از منحط‌ترین حرف‌هاست و در مقابل عالی‌ترین و پرارج‌ترین حرف‌ها هم از او شنیده شده است.» [شرح مبسوط منظومه، ج 1، صص 238 و 239] این نشون میده که حتی شهید مطهری نیز ابن عربی را تمام و کمال تایید نمی کند. در مورد حافظ و سعدی که حرفی نیست، چراکه صوفی ستیزی این دو نفر در اشعارشان خصوصا اشعاری که در اواخر عمرشان سروده اند کاملاً مشهود است. اما درباره بایزید بسطامی و خرقانی باید خدمت شما عرض کنم که مقام معظم رهبری در شاهرود کاملا هوشمندانه عمل کردند و در عین حالی که صوفیگری را رد کردند ولی این دو نفر را نیز تایید نکردند. اما در مورد اینکه ابن عربی از حضرت امیرالمومنین علیه السلام تعریف کردند دلیل بر شیعه بودن و تایید ابن عربی نیست کما اینکه شافعی نیز تعریفات و تمجیدات فوق العاده ای از حضرت امیرالمومنین علیه السلام دارند. اگر درباره مذهب ابن عربی میخواهید به حقیقت برسید باید بدانید که ابن عربی به شدت در کتب خود از خلفات خلفای ثلاثه خصوصا ابوبکر و عمر دفاع کرده و حتی مقام عصمت را برای عمر قائل شده است[انساب الاشراف ج 1ص 41] حالا شما بفرمایید آیا ابن عربی که شیعه نبوده و دنبال کردن علوم و کتب او توسط امام خمینی ره نه تنها توصیه نشده است بلکه حتی اشخاصی را از این کار برحذر داشته است میتواند الگوی خوبی برای رسیدن به معارف الهی باشد؟ یا اینکه باید به راه اهل بیت علیهم السلام بازگشت و با اهل بیت ع به سعادت رسید.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.