افزودن نظر جدید

محسن گرامی، تنها دلیلی که علیه مقاله ارائه کردید این بود که «اگه رستم خیانتکار بودو کودتا کرد پس چرا خودش جای پادشاه ننشست اصلا چرا راه افتاد بره به جنگ؟» پاسخ: اولاً در ایران باستان به علت وجود تکبر نژادی، فقط کسانی میتوانستند شاه شوند که از نسل شاهان بوده باشند. رستم فرخزاد چنین نبود. (بر اساس نظام طبقاتی ایران باستان، جنگجویان حق رسیدن به شاهی را نداشتند. عوام مردم هم حتی حق تحصیل علم نداشتند). اگر رستم فرخزاد خود را شاه میخواند، توسط مردم و درباریان پذیرفته نمیشد. چون خون شاه در رگهایش جاری نبود. اما اینکه چرا به جنگ رفت؟ پاسخ: برای حفظ قدرت ! چون اگر بیه جنگ نمیرفت، فرماندهی سپاه ایران به فیروزان میرسید! و سر رستم فرخزاد بی‌کلاه میماند. اگر متن مقاله را خوانده باشید درمی‌یابید که شخصی به رستم فرخزاد گفت: «تو كه واقع حال [شکست خوردن ساسانیان از سپاه عرب] را مى‏‌دانى چرا اين كار [فرماندهی سپاه] را پذيرفتى؟» گفت: «از روى طمع و علاقه به رياست». (تاريخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاينده‏، انتشارات اساطير، تهران‏ ۱۳۷۵، ج‏ ۴ ، ص ۱۵۹۴-۱۵۹۳).
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.