حدیث شماره 12
12- مـُحـَمَّدُ بـْنُ يـَحـْيـَى عـَنْ عـَبـْدِ اللَّهِ بـْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْفـُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُدْرَأُ عَنْهُ الرِّزْقُ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيـَةَ إِذْ أَقـْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ وَ لا يَسْتَثْنُونَ فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُمْ نائِمُونَ
اصول كافى ج : 3 ص : 372 رواية :12
ترجمه روايت شريفه :
امام باقر عليه السلام فرمود: مردى مرتكب گناهى ميشود و روزى از او كناره ميگيرد و اين آيـه را تـلاوت فـرمـود[زمـانـيـكـه قسم خوردند كه صبحدم آنها را بچينند و انشاء الله نـگـفـتـند، بدانجهت از جانب پروردگارت بلائى بر آن چرخيد و آنها خوابيده بودند، 27 سوره 68].
شرح :
مـرحـوم مـجـلسـى از تـفـسـيـر جـامـع الجـوامـع طـبـرسـى نـقـل كـنـد كه مردى در دو فرسنگى صنعاء يمن باغى داشت كه مخارج سالش را از آن بر مـيـداشـت و بـاقـى را به فقرا صدقه ميداد و هرچه را داس نمى گرفت از گندم و جو و آنچه چـيـده نـمـى شـد از انـگور و آنچه ته بساط باقى ميماند ازخرما براى فقرا ميگذاشت ، و ايـنـهـا نـيـز مـقدارى بسيارى ميشد، چون آنمرد وفات كرد، پسرانش گفتند: اگر ما بروش پـدر رفـتـار كـنـيـم ، زنـدگـى بـر مـا سـخـت شـود، زيـر مـا عـيـال واريـم ،لذا سـوگـنـد يـاد كـردنـد كـه صـبـح زود بـرونـد و تـا فـقـرا نـيامده اند، محصول باغ را بچينند و براى تصميم و سوگند خويش انشاء الله نگفتند، خدا هم در آنشب آتشى فرستاد تا همه باغ را بسوخت ....