علت گرايش از بعد اقتصادى

دكتر يوسف فضايى در كتاب (تحقيق در تاريخ و عقايد شيخيگرى و بابيگرى و…) از ديد جامعه شناسى اديان به ريشه يابى اين جنبش ها و علت بروزشان مبادرت ورزيده و مى گويد:
وضع اقتصادى و كشاورزى ناسالم و محدود دوره قاجاريه مبتنى بر كشاورزى سنتى و رابطه ارباب رعيتى و نظام فئوداليزم قرون وسطايى بود كه هر شهر بايد از نظر ارزاق خود را كفايت مى كرد.به اين علت اگر در شهرى به علت كمبود ارزاق قحطى پيش مى آمد و احياناً در شهرو ولايت ديگر ارزاق وجود داشت ، نمى توانست به ناحيه قحطى زده كمك كند زيرا حاكمان درحدود نصف ارزاق آنها را به جاى ديگر مى بردند و در انبارها نگه مى داشتند.
روى اين اصل دهقانان و زحمت كشان ديگر كه نيروهاى توليد كننده اقتصادى بودند هيچگونه تأمين اقتصادى و اجتماعى نداشتند و در نتيجه در فلاكت و تيره روزى و نااميدى به سر مى بردند و افق زردهايشان تيره بود و تن و روحشان در انتظار فرج و ظهور نجات دهنده خدايى بود.