غديريه‌هاى قرن ششم و هفتم

غديريه‌هاى مربوط به اواخر قرن ششم تا اواخر قرن هفتم در جلد پنجم الغدير نقل گرديده است . غديريه سرايان اين دوره 12 نفر مى باشند . غديريه سيد محمد اقساسى اولين غديريه‌اى كه در اين مجلد آمده است متعلق به سيد محمد اقساسى ( متوفى 575 ) مى باشد . اقساسى قضيه‌اى خواندنى با مستنصر ( خليفه عباسى ) دارد كه اجمال آن از اين قرار است كه : روزى مستنصر قصد زيارت قبر سلمان فارسى را نمود . ابو الحسن اقساسى نيز همراه وى بود . مستنصر در راه به اقساسى گفت : يكى از دروغهائى كه غلات شيعه براى على ( ع ) روايت مى كنند اين است كه در روز وفات سلمان فارسى ، على بن ابى طالب ( ع ) از مدينه طى الارض كرده و به مدائن آمده و پس از تغسيل سلمان همان شب به مدينه بازگشته است . اقساسى بالبديهه اين ابيات را سرود : انكرت ليلة إذ صار الوصى إلى * ارض المداين لما أن لها طلبا و غسل الطهر سلمانا وعاد إلى * عراص يثرب والاصباح ما وجبا وقلت : ذلك من قول الغلاة وما * ذنب الغلاة اذ لم يورد واكذبا ؟ واصف قبل رد الطرف من سبأ * بعرش بلقيس وافى يخرق الحجبا فانت في آصف لم تغل فيه بلى * في " حيدر " انا غال إن ذا عجبا إن كان احمد خير المرسلين ؟ فذا * خير الوصيين اوكل الحديث هبا - تو شبى را كه وصى پيامبر ( ص ) به مدائن طى الارض نمود انكار كردى . همان شبى كه در مدائن به وجود على ( ع ) نياز بود . - على بدن پاك سلمان را در مدائن غسل داد و قبل از سپيده دم به سرزمين يثرب بازگشت . - تو گفتى : اين حرفها ، از گفته‌هاى غلات است ، ولى غلات چه گناهى كرده‌اند اگر اين خبر دروغ نباشد . - ( از طرفى هم اعتقاد دارى كه ) آصف برخيا در كمتر از يك چشم بر هم زدن طى الارض نموده و تخت بلقيس را از سرزمين سبا ( به بيت المقدس ) آورده است . - عجيب است كه تو درباره آصف برخيا غلو نكرده‌اى ، ولى من درباره حيدر غلو كرده ام . - اگر احمد بهترين رسول خداست ، على نيز بهترين اوصيا مى باشد مگر اينكه بگوئى همه اخبار دروغ است . مايه شگفتى اين است كه برخى از علماى عامه اين منقبت را براى على عليه السلام غير قابل قبول مى دانند و حال آنكه مورخين اهل تسنن نظير آن را حتى براى افرادى گمنام قائل شده‌اند . به عنوان نمونه : ابن عساكر مى  گويد : " حبيب بن محمد عجمى  روز ترويه ( هشتم ذى الحجه ) در بصره بود و روز عرفه در عرفات " . ( 1 ) ابن كثير مى گويد : " شيخ عبد الله يونينى از طريق هوا ( طى الارض كرده ) و به حج رفته " . ( 2 ) يافعى نيز طى الارضى را نقل نموده است . ( 3 ) صاحب " شذرات الذهب " نقل مى كند كه شيخ سلطان بعلبكى 13 بار طى الارض كرده و به حج رفته است . ( 4 ) همچنين " در شذرات الذهب " آمده كه يك روز جلال الدين سيوطى خادم خود را ( كه محمد حباك نام داشت ) يك روزه از مصر به مكه برد و بازگرداند . ( 5 )