گروه اوّل

روایاتى است که نه تنها بسم الله را جزء سوره حمد مى شمرد بلکه بلندگفتن را مستحب (یا لازم) مى داند.
در این گروه به پنج حدیث از پنج راوى معروف بسنده مى کنیم:
1ـ حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) که مقام والایش بر همه معلوم است که در سفر و حضر و خلوت و جلوت با پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) همراه بود. دار قطنى در کتاب سنن خود از آن حضرت نقل مى کند که فرمود: «کان النبى(صلى الله علیه وآله) یجهر ببسم الله الرحمن الرحیم فى السورتین جمیعاً; پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بسم الله الرحمن الرحیم را با صداى جهر در هر دو سوره (حمد و سوره) مى خواند».(1)
2ـ انس بن مالک که خادم مخصوص پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود و از جوانى در خدمتش قرار گرفت طبق نقل حاکم در مستدرک مى گوید: «صلّیت خلف النبى(صلى الله علیه وآله) و خلف أبى بکر و خلف عمر و خلف عثمان و خلف على کلّهم کانوا یجهرون بقرائة بسم الله الرحمن الرحیم».(2)
3ـ عایشه که به طور طبیعى شب ها و روزها با پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود مطابق نقل «دار قطنى» مى گوید: «إن رسول الله(صلى الله علیه وآله) کان یجهر ببسم الله الرحمن الرحیم; رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بسم الله الرحمن الرحیم را با صداى بلند مى خواند».(3)
4ـ ابوهریره راوى معروف برادران اهل سنّت که بسیارى روایات خود را در کتب صحاح و غیر آن به وسیله او نقل کرده اند، مى گوید: «کان رسول الله(صلى الله علیه وآله) یجهر ببسم الله الرحمن الرحیم فى الصلوة; رسول خدا(صلى الله علیه وآله)بسم الله را در نماز با صداى بلند مى خواند».
این حدیث در سه کتاب معروف السنن الکبرى(4) و مستدرک حاکم(5) و سنن دارقطنى(6) آمده است.
5ـ در حدیث دیگرى مى خوانیم که جبرئیل نیز در مقام تعلیم نماز به پیامبر(صلى الله علیه وآله) بسم الله را بلند خواند. نعمان بن بشیر ـ طبق نقل دارقطنى مى گوید: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود : «اَمّنى جبرئیل عند الکعبة فجهر ببسم الله الرحمن الرحیم; جبرئیل در نزد کعبه امامت مرا داشت و بسم الله را بلند خواند».(7)
و روایات بسیار دیگرى.
جالب این که بعضى از دانشمندان معروف که احادیث جهر به بسم الله را در کتب خود آورده اند، ذیل بعضى از آنها تصریح کرده اند که روات حدیث عموماً از ثقات هستند، مانند حاکم در مستدرک.
باید در این جا اضافه کنیم که بسم الله در منابع فقه و حدیث اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان یک آیه از سوره حمد، آمده و روایات در این زمینه تقریباً متواتر است و در روایات کثیرى تصریح به جهر به بسم الله شده است.
براى آگاهى بیشتر از این روایات به کتاب وسائل الشیعه ابواب قرائت در نماز «باب 11، 12، 21 و 22» مراجعه شود. ده ها روایت از ائمّه اهل بیت(علیهم السلام) در این زمینه در کتاب هایى مثل کافى، عیون اخبارالرضا(علیه السلام) و مستدرک الوسائل (ابواب مربوط به قرائت قرآن در نماز) نقل شده است.
آیا با توجّه به حدیث ثقلین که فریقین آن را نقل کرده اند که مى فرماید بعد از من دست به دامان قرآن و اهل بیتم بزنید تا گمراه نشوید نباید در چنین مسأله اختلاف برانگیزى به سراغ مذهب اهل بیت(علیهم السلام) رفت و از آنان پیروى نمود؟!
* * *
1. سنن دارقطنى، جلد 1، صفحه 302، همین حدیث را سیوطى در کتاب درّالمنثور، جلد 1، صفحه 22 آورده است.
2. مستدرک الصحیحین، جلد 1، صفحه 232 .
3. الدرّ المنثور، جلد 1، صفحه 23 .
4. السنن الکبرى، جلد 2، صفحه 47 .
5. مستدرک الصحیحین، جلد 1، صفحه 208 .
6. دارقطنى، جلد 1، صفحه 306 .
7. سنن دارقطنى، جلد 1، صفحه 309 .