نكاتى چند

در پايان اين بحث چند نكته را يادآور مى شويم :
1 - قرآن كريم برخى از كسانى را كه در دنيا به خود ستم كرده ، راه شرك و معصيت را پيموده اند مستضعف ناميده و به رحمت الهى اميدوار ساخته است . ولى عذر كسانى را كه در اين مدعا راستگو نباشند نپذيرفته است .(43) مقصود از مستضعف در اين آيه (در پانوشت ) مستضعف سياسى است ؛ يعنى فرد يا افرادى كه در محيطى زندگى مى كند كه شرايط سياسى بر خلاف ايمان و توحيد و طاعت الهى است ، و آنان توان مهاجرت از آن محيط را ندارند. ولى به گفته ى علامه طباطبايى :
كسانى كه استضعاف فكرى دارند، نيز مشمول حكم مربوط به مستضعفان مذكور در آيه ياد شده مى باشند(44) ... دليل بر اين مطلب روايات بسيارى است كه افرادى را كه به عللى قاصر مانده اند، مستضعف به آورده است .(45)
2 - در آيه ى 106 سوره ى توبه ، افرادى به نام مرجون لامراللّه شناخته شده اند كه وضع اخروى آنان كاملا روشن نيست ، و خداوند آنان را يا عذاب خواهد كرد و يا مورد رحمت خود قرار خواهد داد.(46)
و در برخى از روايات ، مستضعفين به مرجون لامراللّه تفسير شده است .(47)
از مجموع اين آيات و روايات استفاده مى شود كه افرادى كه به گونه اى قصور داشته باشند - نه تقصير - خداوند آنان را عذاب نخواهد كرد.
3 - در برخى از روايات از كسانى كه امامان معصوم را انكار نمى كنند، ولى نسبت به آنان معرفت نيز ندارند، به عنوان گمراهان تعبير شده است ، در مقابل مؤ من و كافر، كه اگر در حال ضلالت از دنيا بروند، جزو مرجون لامرالله خواهند بود.(48) ولى در برخى از روايات معرفت امام شرط قبولى اعمال دانسته شده است .(49)
وجه جمع ميان اين دو دسته روايات اين است كه بگوييم : مقصود از دسته ى دوم اين است كه قبولى اعمال اين افراد را خدا وعده كرده و به وعده ى خود وفا خواهد كرد. ولى در مورد دسته ى اول چنين وعده اى در كار نيست و حكم آنان حكم مرجون لامر اللّه است .(50)