موارد اختلاف دو آئين

موارد اختلاف آشكار اين دو آئين عبارت است از:
1- هيكل يا معبد سليمان در نزد يهود محترم است و عيسى هيكل را به رسميت نمى شناخت .
2- يهود كار در روز شنبه را حرام مى داند و عيسى دستور داد كار كنيد.
3- يهود طلاق را تحريم كرد ولى عيسى اصلا منكر طلاق است و در دين عيسى طلاق به رسميت شناخته نشده است .
4- عيسى مى گفت آنچه از دهان بيرون نيامده و يا اصولا از انسان خارج نشده ، نمى تواند انسان را نجس كند و اين مغاير با احكام طهارت و نجاسات تورات است .
5- در مورد رجم زن و مرد زناكار، عيسى انجام آن را مشروط به پاك بودن سنگسار كنندگان دانست و به آن فتوى نداد.
6- موسى به قصاص مى خواند و عيسى به عفو و گذشت .
7- موسى نفى و تحريم عمل زنا كرد و عيسى تحريم نگاه و نيت فحشا و زنا را.
8- موسى طلاق را به رسميت شناخت و آن را در موارد مختلف تجويز كرد، عيسى طلاق را فقط موكول به اثبات زنا كرد و در غير آن صورت جدا شدن از زن به معناى به زنا انداختن زن است و گفته است كه هر كس زن مطلقه اى را نكاح كند، زنا كرده است .
9- موسى به قصاص جان تو عضو دعوت كرد و عيسى به واگذار كردن رخسار ديگر خود به ضارب فراخواند.
10- موسى نفى قسم دروغ مى كرد و عيسى نفى مطلق قسم .
11- موسى به محبت محدود و مشخص دعوت مى كرد و عيسى به عشق مطلق و محبت به بشريت .
12- موسى به ختنه جسمى توصيه كرد و عيسى به ختنه نفسانى .
13- موسى به قربانى حيوانات توصيه كرد و عيسى به گفته پولس ، خود را فداى انسانيت كرد، و همين كفايت مى كند.(438)
14- در اناجيل آمده است كه مسيح حامل فيض الهى بود نه واضع شريعت . يوحنا مى گويد: ((شريعت از آن موسى بود و راستى و فيض الهى از عيسى ))(439)
پولس مى گويد: ((خدا را سپاس مى گوئيم كه زير بار شريعت نيستيم ، بلكه زير بار فيض هستيم .))(440)
رسولان و شاگردان ((عيسى )) بر اين باوراند كه : ما بعد از رسيدن به فيض ‍ و ايمان كه ناشى از ((مسيح )) است از زير بار شريعت رها شديم .
پولس مى گويد: ((ما از شريعت آزاد شديم آن گونه كه زن بعد از مرگ شوهرش آزاد شود.(441) شريعت وسيله ايمان است .(442)
بنابراين ((مسيحيت )) بر پايه ((روحانيت )) و ((رهبانيت )) بنا شده است و فاقد قوانين و احكام مدنى جزائى و اجتماعى است ، بلكه بر تعاليم اخلاقى استوار است . بنا به گفته ((حواريون )) در ((اناجيل )) موجود، ((عيسى )) پيروان خود را به گوشه گيرى ، انزوار، زهد، تهذيب اخلاق ، تزكيه نفس و... دعوت مى كرد و تنها نماز و دعاى عارى از تشريفات را پيشنهاد كرده است .(443) ازدواج در ((انجيل )) با كم اهميتى تلقى شده است . در ((انجيل متى )) آمده است كه حضرت مسيح مجرد زندگى كرده است .(444)
((پولس )) مى گويد: شخص مجرد در امور خدا فكر مى كند و متاءهل در امور دنيا مى انديشد.(445)
عيسى هرگز ازدواج نكرد و لذا پولس هم ازدواج نكرد. عيسى به فعاليتهاى اجتماعى روى خوش نشان نداده است . قناعت و گوشه گيرى را ترجيح مى داد و به پيروانش مى گفت در فكر نباشيد كه چه بخوريد و چه بپوشيد، جان از خوراك و پوشاك بهتر است . در انجيل متى آمده است : مايملك خود را بفروش و به فقراء بده ، در آسمان گنجى خواهى داشت . عيسى مى گويد: كسى كه دارائى خود را ترك نكند نمى تواند شاگرد من باشد. براى سفر توشه و پوشاك برنداريد.(446)
عيسى مى گويد: چه دشوار است كه توانگران داخل ملكوت خداوند شوند، داخل شدن شتر از سوراخ سوزن راحت تر است تا داخل شدن ثروتمندان به ملكوت الهى . واى بر شما اى ثروتمندان ! زيرا كه تسلى خود را يافته ايد. واى بر شما سيرشدگان كه گرسنه خواهيد شد. واى بر شما كه الان خفته ايد...(447)
يادآورى مى شود كه قرآن كريم به عروج عيسى عليه السلام به آسمان تصريح دارد و تاءكيد مى كند كه نه خداست و نه پسر خدا و نه روح القدس ، بلكه عيسى پسر مريم است و پيامبر خداوند. او را نه به دار كشيده اند و نه كشته اند. بلكه امر بر آنان مشتبه شده است .(448)