3. تعاليم و مبانى

مانى مى گفت : (حكمت و حقيقت الهى را پيامبران در زمانهاى مختلف و سرزمينهاى گوناگون نشر دادند. روزگارى بودا در هندوستان ، زمانى زردشت در ايران ، هنگامى عيسى در فلسطين و اكنون من ، مانى پيغمبر خدا هستم و براى نشر حقايق در سرزمين بابل ماءموريت دارم .) بيشتر تعاليم مانى بر مسيحيت و زردشتى گرى استوار است و در اين آيين جنگ نور و ظلمت نقش مهمى بر عهده دارد.
مانويان جامعه را به پنج طبقه دينى تقسيم مى كردند:
         1. فريستگان يا فريشتگان كه دوازده تن بودند و جانشينان مانى شمرده مى شدند؛
         2. ايسپاساگان يا اسقفان كه هفتاد و دوتن بودند؛
         3. مهيشتگان يا كشيشان كه سيصد و شصت نفر بودند؛
         4. ويزيدگان يا گزيدگان كه شمارشان بسيار بود و دين مانى را تبليغ كردند؛
         5. نغوشاكان يا نيوشندگان كه عامه پيروان مانى بودند و شمارشان از همه بيشتر بود.
مانويان ، تحت تاءثير آيين زردشت ، سه اصل اخلاقى را رعايت مى كردند و آن ها را سه مهر مى ناميدند؛
         1. مهر دهان (پرهيز از گفتار زشت )؛
         2. مهر دست (پرهيز از كردار زشت )؛
         3. مهر دل (پرهيز از پندار زشت ).
پيروان مانى گياهخوار بودند و طبقات اول تا چهارم حق ازدواج و مال اندوزى نداشتند. مانويان نماز و روزه داشتند و معبد خود را خانگاه مى ناميدند كه همان خانقاه صوفيان دوران اسلام است .(15)