شيعيان و دلايل گفتن سلام و صلوات بر معصومين و امامان(علیهم السلام)

پرسش:

چرا موقعى كه شيعيان، نام امامان خود را مى برند به جاى رضى الله عنهم از سلام الله عليهم يا از صلوات الله عليهم استفاده مى كنند. در صورتى كه بر طبق آيه شريفه } إِنَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً{; خداوند و فرشتگانش به روان پاك پيغمبر درود مى فرستند، اى اهل ايمان، شما هم بر او درود فرستاده و سلام گوييد و تسليم فرمان او شويد(1). بنابراين سلام و صلوات مخصوص نبى گرامى(صلى الله عليه وآله)اسلام است و شيعيان بر خلاف نص صريح قرآن، عمل مى كنند. آيا اين كار هم بدعت و هم غلو نيست؟

پاسخ:

شيعيان نيز معتقدند كه عملى برخلاف نص قرآن مجيد نبايد انجام شود. اما مطالب سؤال فوق به دليل زير بدعت و غلو نمى باشد.

اولا آيه مورد اشاره فقط سلام و صلوات فرستادن بر رسول الله را امر نموده و هرگز از سلام و صلوات فرستادن بر ديگران ممانعت ننموده است.
مثلا در آيه 157 بقره } الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ{ خداوند صلوات را بر بندگان زيادى كه شامل اين آيه شوند نثار مى كند، بلكه بر اساس آيه 42 احزاب } هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً{، اين درباره صلوات و در مورد سلام نيز، نه تنها منتفى نيست بلكه آيات قرآن آن را تشويق مى كند.

} وَإِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ{ (انعام ـ 54) ملائكه بر مؤمنان سلام مى كنند، رعد آيه 24; و تحيت مؤمنان در بهشت به يكديگر سلام است، ابراهيم ـ 23.

تا اينجا مربوط به عامه اهل ايمان است كه درود و سلام بر آن ها منعى ندارد. اما در مورد اهل بيت پيامبر(صلى الله عليه وآله) به دلائل زيادى كه به برخى از آن ها اشاره مى شود از فضيلت بيشترى برخوردار است.

خداوند در سوره صافات مى فرمايد: } سَلامٌ عَلَى آلِ ياسِينَ{(2) و يا در همين سوره، مرتب بر ساير انبياى عظام سلام مى فرستد: } سَلامٌ عَلَى الْمُرسَلِينَ{(3)، } سَلامٌ عَلَى نُوحِ فِى الْعَالَمِينَ{(4)، } سَلامٌ عَلَى إبْراهِيمَ{(5)، } سَلامٌ عَلَى مُوسَى وَ هَارُونَ{(6)، واضح است كه در اين آيات، نوح، ابراهيم، موسى و هارون جملگى پيامبران الهى هستند و بر آن ها سلام گفته است. اما (ياسين) يكى از نام هاى حضرت ختمى مرتبت است و سلام بر آل او يعنى سلام بر اهلبيت و اولاد او.

بنابراين چون در هيچ جاى قرآن بر اولاد ساير پيامبران به جز اولاد حضرت محمد مصطفى(صلى الله عليه وآله) سلام نشده است، پس } سَلامٌ عَلَى آلِ ياسِينَ {يعنى سلام بر اولاد خاتم الانبيا. مخصوصاً در قران مجيد و به منظور روشنگرى بيشتر امت، پنج نام از دوازده نام مبارك پيغمبر را آورده است كه عبارتند از: (نون، يس، محمد، احمد و عبدالله)

از نظر علماى شيعه، مراد از آل ياسين يقيناً آل محمد مى باشد. بسيارى از علماى اهل سنت نيز اين گونه برداشت نموده اند. مثلاً ابن حجر در صواعق محرقه از ابن عباس و جمعى ديگر از مفسرين نقل مى كند كه: «مراد از آل ياسين، آل محمد(7) مى باشد». اين تفسير را امام فخر رازى در جلد هفتم تفسير كبيرش، نقاش از كلبى در باب دوم و نيز سيد ابى بكر شهاب الدين علوى در باب اول كتاب «رشفة الصادى من بحر فضائل بنى النبى الهادى» بيان كرده است. مهمتر از اين مطالب آن چيزى است كه امام فخر رازى ذكر كرده است «اهل بيت آن حضرت در پنج چيز با آن حضرت برابرى مى كنند:
1 . در سلام; كه خداى متعال فرموده است: سلام بر پيغمبر بزرگوار و نيز بر آل ياسين (يعنى سلام بر آل محمد).
2. درصلوات برآن حضرت; كه درتشهدنماز،براهل بيت اوصلوات فرستاده مى شود.
3 . در طهارت; كه خداى متعال فرموده است: طه. يعنى اى طاهر و آيه تطهير را نازل كرده است.
4 . در تحريم صدقه; كه بر پيغمبر و بر اهل پيغمبر صدقه حرام است.
5 . در محبت; كه خداى متعال فرموده است: بگو اگر شما خدا را دوست مى داريد، مرا متابعت كنيد تا خدا شما را دوست بدارد. درباره اهل بيت آن حضرت فرموده است: اى محمد; به آن ها (امت) بگو: من از شما بجز دوستى ذوالقربى و اهل بيتم اجر و مزدى نمى خواهم(8)».

بخارى و مسلم در صحيح خود آورده اند كه پيغمبر فرمود: «بين من و اهل بيت من در صلوات جدايى نيندازيد» به طورى كه وقتى آيه شريفه } إِنَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً{ بر پيغمبر نازل گرديد از ايشان سؤال شد: يا رسول الله; چگونه بر شما صلوات بفرستيم؟ حضرت در پاسخ فرمود: «اللهم صل على محمد و آل محمد». امام فخر رازى نيز در جلد ششم تفسير كبير
پاسخ ايشان را چنين نقل مى كند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد كَما بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ». ابن حجر، دنباله اين پرسش را چنين روايت مى كند كه پيغمبر فرمود: «صلوات بريده و بترا بر من نفرستيد(9)» و ادامه داد كه صلوات بترا مثل «اللهم صل على محمد» مى باشد كه تكميل شده آن بايد به صورت «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد» باشد. حتى سيد ابى بكر شهاب الدين علوى، از علماى اهل تسنن در باب دوم از كتاب «رشفة الصادي من بحر فضائل بني النّبي الهادي»، صلوات بر محمد و آل محمد را در تشهد نماز واجب شمرده است.(10) شافعى و ديگران بر اين عقيده اند و در شعر معروف خود به آن اشاره كرده است:

يا أهل بيت رسول الله حبّكم *** فرض من الله في القرآن أنزله
كفاكم من عظيم القدر أنّكم *** من لَمْ يُصلّ عليكُم لا صَلاةَ لَهُ
اى اهل بيت رسول الله دوستى شما را خداوند در قرآن واجب نموده است. در بزرگى و مقام شما همين بس كه هر كس بر شما (آل محمد) صلوات نفرستد نمازش قبول نمى شود.

يادآورى اين نكته ضرورى است كه خود اهل سنت نيز بين على(عليه السلام) و ساير خلفا فرق مى گذارند ونوعاً درباره ايشان كرم الله وجهه يا عليه السلام (نظير فصول المهمّة) مى گويند و به نظرمى رسدكه رضى الله عنه رانسبت به ايشان روانمى دانند.زيراموجب اين گمان مى شود كه ايشان با ديگران برابر است و حال آن كه خود مى فهمند كه وجداناً اين طور نيست.

خوب سلام و صلوات بر ائمه هدى(عليهم السلام) بدعت است! اما آيا حذف «حَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» در زمان خليفه دوم سنت نيست؟ آيا تحريم متعه حج و متعه نساء در زمان او سنت نيست؟ آيا خواندن نوافل ماه مبارك رمضان بصورت جماعت سنت نيست؟

در حالى كه در زمان پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) و زمان خلافت ابوبكر و اوايل خلافت خليفه دوم، «حَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» در اذان گفته مى شد، متعه حج و متعه نساء مورد عمل واقع مى شد و نوافل فرادى خوانده مى شد، و او به اجتهاد خود اين تغييرات را ايجاد كرد، اين ها بدعت و خروج از سنت است يا سلام كردن مؤمنان به يكديگر و سلام آن ها بر فرزندان پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله)؟

**************************************************************************************
1  . احزاب (33): 56
2  . صافات (37): 130 . بنابر قرائتى، «سلامٌ على آل ياسين» مى باشد.
3  . صافات (37): 181
4  . صافات (37): 79
5  . صافات (37): 109
6  . صافات (37): 120
7  . فتح البارى، ج 65 ، ص265 ; ينابيع المودة لذوى القربى، ج 6 ص435 ; تنبيه الغافلين، ص146 ; شبهاى پيشاور، ص180 «أَنَّ الْمُرَادَ بِذَلِكَ سَلامٌ عَلى آلِ مُحَمّد».
8  . بحار الانوار، ج 23، ص170 به نقل از ابن حجر در صواعق از قول فخر الدين رازى ; نظم دررالسمطين، ص293 ; شبهاى پيشاور، ص180 «إن أهل بيته يساوونه في خمسة أشياء في السلام قال السلام عليك أيها النبيّ و قال سلام على آل يس و في الصلاة عليه و عليهم في التشهد و قال طه أي يا طاهر و قال: (وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) و في تحريم الصدقة و في المحبة قال الله تعالى (فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ) و قال: (قُلْ لاَ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى) ».
9  . مصباح الفقيه، ج 2، قسمت 1، ص370 ; شبهاى پيشاور، ص182 «لا تصلّوا علىّ الصلاة البترا»
10  . نسائى، دارقطنى، ابن حجر، بيهقى، ابو اسحق مروزى، سمهودى، دووى (در تنقيح) ـ سراج الدين قصيمى نيز بر اين نظراند. همه در ص29 تا 35 باب 2 ـ «رشفة الصادي من بحر فضائل بني النبي الهادي». چاپ اعلاميه مصر 1303هجرى.