مبلغان بزرگ عبدالبهاء

مهم ترين و بزرگترين مبلغان عبدالبهاء عبارت از اينان بودند:
نخست ميرزا ابوالفضل گلپايگاني «ملقب به ابوالفضائل» است، كه در زمان بهاءالله در تهران به آئين بهاء درآمد. او، يكي از روحانيان و پسر حاجي محمدرضا بوده كه پس از بهائي شدن، در سال 1273 خورشيدي، به عكا نزد بهاءالله رفت و در آنجا ماند.
او، به وسيله ي تأليف كتاب «الفرايد» در اثبات دين باب و بهاء از راه آيات قرآن و روايات شيعه بزرگ ترين خدمت را به بهائيان كرد. او، اين كتاب را در زمان عبدالبهاء نوشت و در نزد او ارج بسياري يافت. كتاب الفرايد ميرزا ابوالفضل گلپايگاني در ميان بهائيان از بزرگترين كتابها شمرده مي شود و به راستي هم در زمينه هاي خود بي مانند است، به طوري كه مي توان گفت پايه ي آئين بهاء در برابر مخالفان به وسيله ي همين كتاب استوار گشت.
ميرزا ابوالفضل گلپايگاني، اين كتاب را به دستور عبدالبهاء در پاسخ خورده گيريها و ايرادهاي شيخ الاسلام قفقازي نوشت، كه در حدود هفتصد صفحه است ميرزا ابوالفضل در قسمت اول اين كتاب كوشيده است كه برابر اخبار و احاديث اسلام و آيات قرآن، مساله ي خاتميت پيامبر اسلام و وجود امام دوازدهم شيعيان را نفي كند و نبوت باب و بهاء را مطابق همين روايات اسلام و آيات قرآن ثابت گرداند.
در قسمت دوم آن، در آنجا هم كه اختصاص به پاسخهاي شيخ الاسلام است، در اين موضوعات سخن رانده و ظهور باب و بهاء را طبق روايات يهود و نصارا و اسلام در تورات، انجيل و قرآن بررسي و بحث كرده است. و نيز در آن كتاب كوشيده است كه اصل معجزات پيامبران را نفي كند و رواياتي كه در اسلام و اديان ديگر درباره ي معجزات آنها آمده است، به چيزهاي ديگري تاويل كرده است. پائين تر در گفتگو از عقايد بهاءالله در باب قيامت، از آن كتاب نقل خواهيم كرد.
و ديگر از مبلغان بزرگ عبدالبهاء سيد مهدي گلپايگاني، از خويشان ميرزا ابوالفضل گلپايگاني بوده است وي نيز يكي از دانشمندان و مبلغان برجسته ي اهل بهاء شمرده مي شده، كه در شمال شرقي ايران به تبليغ اشتغال داشته است.
و ديگر عبدالحسين آيتي معروف به «آواره» از مبلغان برجسته ي عبدالبهاء بوده است كه مانند صبحي پس از عبدالبهاء از «شوقي» و از بهائيگري روگردانيد و كتاب «كشف الحيل» را در رد بهائيگري نوشت، كه در زمينه ي خود كتاب بسيار جالب و پرارجي است كه در سه مجلد چاپ شده و در دسترس همگان است.
ديگر از مبلغان درجه ي اول عبدالبهاء، ميرزا احمد سهراب اصفهاني دانش آموخته از مدرسه ي دارالفنون بوده است، كه در سال 1284 خورشيدي، در عكا به خدمت عبدالبهاء رسيده و از مقربان درگاه او گشت. عبدالبهاء كه به درجه ي دانش او آگاه شد، در سال 1287 خورشيدي او را براي تبليغ امر بهائيگري به امريكا فرستاد او، مدتها در امريكا به تبليغ بهائيگري مشغول بود، تا عبدالبهاء درگذشت.
ولي چنانكه پائين تر خواهيم گفت، ميرزا احمد سهراب، پس از عبدالبهاء از شوقي، جانشين عبدالبهاء رنجيد و از او جدا و مستقل گشت و خود رئيس فرقه و مذهبي از بهائيان گرديد، كه پيروان او را «كاروان خاور و باختر» گويند.
عبدالبهاء، با مبلغان كارگشته و اصحاب خود، رفتار و مناسبات نيكو داشت و هميشه آنها را با وسايلي مورد نوازش قرار مي داد. چنانكه فضل الله صبحي (مهتدي) را كه جوان دانشمند و خوش نويس بوده، دبير و منشي خاص خود و محرم اسرارش گردانيد از اين رو بود، كه امر بهائيگري در زمان عبدالبهاء سروساماني بسيار يافت و در بلاد ديگر هم گسترش پيدا كرد.
اما شوقي، جانشين عبدالبهاء، رفتار خشن و آمرانه اي با ياران و مبلغان داشت، از اين رو، بعضي مبلغان و اصحاب عبدالبهاء را، مانند، صبحي و عبدالحسين آواره و ميرزا احمد سهراب، از خود رنجانيد، عبدالبها پس از سروسامان دادن به مذهب بهاء، در سال 1340 قمري درگذشت.