رابطه سقیفه و سپاه اسامه

  • 1394/11/18 - 23:55
پیامبر اکرم (ص) در آخرین روزهای حیات خود، لشگری را به فرماندهی اسامة بن زید برای جنگ با رومیان تشکیل دادند که افراد سرشناسی چون ابوبکر و عمر، ابوعبیدۀ جراح، سعد بن ابی وقاص، اسید بن حضیر و بشیر بن سعد نیز در آن حضور داشتند. جالب این‌جاست که اینان همان کسانی هستند که از سپاه خارج شدند و نقش اول را در ماجرای سقیفه اجرا نمودند!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آخرین روزهای حیات خود، لشگری را به فرماندهی اسامة بن زید برای جنگ با رومیان تشکیل دادند که افراد سرشناسی نیز در آن حضور داشتند. هدف این لشکر زدن شبیخون به لشکر روم بود. البته با تخلف عده زیادی از این فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) حرکت آن متوقف شد تا این‌که ایشان رحلت نموده و ماجراهای سقیفه و بعد از آن به وقوع پیوست. بعدها ابوبکر مجددا این سپاه را تشکیل داده و اعزام نمود.
نکات بسیار قابل تأملی در این اقدام پیامبر (صلی الله علیه و آله) وجود دارد که یکی از آن‎ها با تأمل در افرادی که قرار بود با این سپاه از مدینه خارج شده به سمت فلسطین رهسپار شوند، معلوم می‎گردد.
طبق گزارشات تاریخی، از جمله این افراد، ابوبکر[1]، عمر[2]، ابوعبیدۀ جراح[3]، سعد بن ابی وقاص[4]، اسید بن حضیر و بشیر بن سعد[5] بوده‌اند. حضور ابوبکر و عمر از مسلمات تاریخی است و هیچ منبع دسته اوّلی آن را انکار ننموده است. حتی ابن ابی الحدید از جوهری نقل می‎کند که این دو تا پایان عمر به اسامه امیر می‎گفتند.[6] و جالب این‌جاست که اینان همان کسانی هستند که از سپاه خارج شدند و نقش اول را در ماجرای سقیفه اجرا نمودند! آیا اگر آن‎ها به حرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) با آن همه تأکیداتی که ایشان بیان نمودند، و حتی متخلفین را لعنت نمودند[7]، گوش فرا داده بودند و در نتیجه پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه نبودند، سرنوشت خلافت به چه صورت رقم می‎خورد؟ قطعا در این صورت این امام علی (علیه السلام) بودند که به‎راحتی عهده‎دار خلافت شده و تمام آرزوهای پیامبر (صلی الله علیه و آله) که مقدماتش را بارها و بارها در خطبه غدیر و حدیث منزلت و غیره فراهم کرده بود، تحقق می‎یافت.

پی‎نوشت:
[1]. ابن سعد، طبقات: ج2 ص146، بیروت: دارالکتب العلمیة، 1410 ق.
[2]. واقدی، مغازی: ج3 ص1118، بیروت: مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، 1409 ق.
[3]. ابن عساکر، تاریخ دمشق: ج2 ص55، بیروت: دارالفکر، 1415 ق.
[4]. همان.
[5]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه: ج6 ص52، دار إحیاء الکتب العربیة، 1378 ق.
[6]. همان.
[7]. رج مقاله "بزرگترين حادثه تاريخ اسلام".

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.