شیوه‌های نفوذ وهابیت در میان اهل‌سنت

  • 1394/11/20 - 20:04
وهابیت از آغاز تولد، همواره مورد طعن و نفرین دیگر گروه‌های مسلمان بوده است. امروزه با گسترش افکار وهابیت و تاثیر آن بر گروه‌های تکفیری، این گروه به جرثومه فاسد و تباهی امت اسلامی تبدیل شده است. به همین علت، وهابیت در صدد است تا از هر راهی همچون تطمیع، دروغ، حیله و نیرنگ در میان اهل‌سنت، برای خود کسب مقبولیت نماید.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقه وهابیت به خوبی می‌داند که جایی در میان مسلمانان ندارد. به همین علت است که به دنبال روزنه‌‌ای برای تاثیر‌گذاری بر اهل‌سنت می‌باشد و برای نائل آمدن به این امر دست به شیوه‌های پنهانی نفوذ در میان اهل‌سنت می‌زند.
از جمله شیوه‌های نفوذ آنان در میان اهل‌سنت، تطمیع است. گاهی تطمیع در میان عالمان و بزرگان است و گاهی نیز در میان عموم مردم می‌باشد. وهابیت با حربه تطمیع بزرگان، در پی به دست آوردن نفوذ در میان سران قبایل هستند که این کار راه را برای تاثیر‌گذاری بر یکایک اهالی قبیله هموار می‌سازد. ایوبی[1] یکی از مخالفان وهابیت در این‌باره می‌نویسد: «وهابیت می‌کوشد، مردم، عشایر... و هر فرقه‌ای را که تابع رهبرشان‌اند، رئیس‌شان را تحت فرمان آورد. آن‌ها با حیله بخشش هدایا و پول‌ها و همراهی در برخی عقاید خرافی سعی دارند آن‌ها(سران نامبرده) را استخدام کنند تا با همراهی آن‌ها مردم را به گمراهی وادارند».[2] متاسفانه گاهی برخی از مراکز علمی و عالمان دینی نیز در دام ثروت وهابیت و سلفی‌ها افتاده‌اند. شمس الدین سلفی وهابی می‌گوید که گروه‌‌های قبوری و تصوف با این‌که دولت‌ها و دانشگاه‌های سلفی را مکروه(بد) می‌شمارند، اما چگونه برای رسیدن به خیرات مادی برای دوَل سلفی سر خم می‌کنند.[3]
اما گستره تطمیع شامل مردم فقیر نیز می‌گردد. وهابیان برای دعوت به وهابیت، حیله‌هایی به کار می‌برند که مهم‌ترین آنها جذب مردم با طلا، نقره و عطای اموال و پول‌های بسیار برای پیروان خویش است.[4]
دومین شیوه نفوذ وهابیت در میان اهل‌سنت، توسل به حیله است. آنان گاهی با حیله فریب در صدد برطرف کردن عنوان مسلمانی از مسلمانان می‌باشند. [5] عبدالرحمن نجدی که گردآورنده نامه‌های محمد بن عبدالوهاب است، می‌نویسد: «هر شهری که شرک در آن ظاهر شد و محرمات علنی گردید و شعار دین در آن تعطیل شد، بدون تردید آن شهر، شهر کفر است و گرفتن دارایی‌های آن شهر و ریختن خون‌های اهل آن رواست».[6] این کلام بسیار مکارانه است. چرا که منظور عبدالرحمن نجدی از شرک، آثار بزرگان و بارگاه‌های ایشان است که او آنها را شرک تصور کرده است و این در حالی است که مسلمین از دیرباز به این بارگاه‌ها با دید تقدس و تبرک نگاه می‌کردند و نه تنها آنها را مظهر شرک نمی‌دانستند، بلکه در حوزه توحید جای می‌دادند. این حیله فریب است که این‌چنین بر کلمات عبدالرحمن نجدی نقش بسته است که با این کلمات وی در مظان تکفیر‌گرایی قرار نگیرد. ایوبی درباره حیله وهابیت می‌نویسد: «از حیله‌های عجیب وهابی‌ها برای جلب محصلان این است که ابتدا در مسائل فقهی می‌گویند که به کتب فقهی متاخران نیازی نیست». سپس می‌گویند که امام اعظم ابوحنیفه به احادیث پیامبر رجوع می‌کرده و کلمات خود را از ایشان می‌گرفته است، پس لازم است که کتاب‌های حدیثی را تحقیق کنیم و بررسی کنیم که آیا اقوال ابوحنیفه با احادیث سازگار است. سپس می‌گویند که شناخت احادیث از این جهت که ناسخ و منسوخ و... دارد عمر طولانی می‌طلبد، پس باید در قرآن نظر کنیم.[7]
یکی از دیگر از شیوه‌های نفوذ وهابیت در میان سنی‌مذهبان، دروغ است که در حوزه‌های مختلف جاری می‌شود. وهابیان با نسبت تشیع به اهل‌سنتی که با تمام قدرت در برابر آنان ایستاده‌اند به دنبال کم‌رنگ کردن چهره مخالفان خود هستند. زینی دحلان یکی از علمای بزرگ اهل‌سنت و زمانی مفتی شافعی مکه بوده است که امروز با عنوان رافضی (شیعه) از جانب بزرگان وهابی خوانده می‌شود. مثلا نورستانی[8] درباره زینی دحلان که مخالف فرقه وهابیت بود، می‌نویسد: «از بسیاری از علمای مورد اعتماد، شنیده‌ام که می‌گفتند دحلان رافضی بود، اما مذهب خود را از روی تقیه مخفی می‌کرد».[9]
از انواع دیگر نفوذ وهابیان در میان مسلمانان تصرف در کتب است. نظام آموزش و پرورش حوزه‌های علمیه بر پایه کتبی است که امروزه متاسفانه برخی از آنان دستخوش تحریف وهابیان واقع شده است. مثلا ایوبی می‌نویسد: «حاشیه بر کتاب عقاید، محمل و مرکب شرک و کفر شده است و افعال جایز اجماعی مذاهب اربعه را شرعی نمی‌داند».[10]
گاهی نیز وهابیت با حذف برخی عبارات در پی کسب آبرو برای خود می‌باشند. مثلا شیخ احمد صاوی در ذیل آیه «فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلىَ ءَاثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُواْ بِهَاذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا[کهف/6] گويى مى‌‏خواهى بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاك كنى اگر به اين گفتار ايمان نياورند!»بیان می‌کند: «گفته شده است که این آیه در خوارج است و الان در نظایرشان یعنی فرقه‌ای که در حجاز به نام وهابیت است، بارز است».[11] اما روایت صاوی در نسخه‌های امروزی این کتاب موجود نیست و با اطمینان باید گفت که دست وهابیت در حذف این عبارت آشکار است.
اما ترفندی دیگری که وهابیت برای گستره نفوذ خود در میان اهل‌سنت از آن استفاده می‌کنند؛ علی رغم این‌که برخلاف مبنای خودشان است، تقیه است. ایشان با نقاب مذهبی خود را در میان اهل‌سنت جا داده و با احترام به بزرگان، به تدریج راهی برای نفوذ بیشتر را فراهم می‌کنند. ایوبی می‌گوید: «ملا طاهر در موضع دیگر کتابش می‌گوید که دارالعلوم حقانیت دارد! من می‌گویم این تعبیر نیز تقیه است و الا همه علمای دار العلوم دیوبند سنی‌های اهل‌سنت و جماعت مقلدند».[12] بجاست که مسلمانان دنیا، شیوه‌های نفوذ وهابیت را در میان خودشان را فرا گرفته و آن‌ها را رصد کنند و در زمان لازم واکنش بسیار خوبی نشان دهند.[13]

پی‌نوشت‌:
[1]. وی شیخ ابوالفضل عبیدالله ایوبی کندهاری حنفی است. کتابش سیف الکندهاری علی عنق السلفی نام دارد. او این کتاب را علیه وهابیت نوشت. در این کتاب 70 اثر را نام می‌برد که علمای اسلام در رد وهابیت تالیف کرده‌اند.
[2]. ایوبی، محمد عبیدالله، سیف الکندهاری علی عنق السلفی، کویته، کانسی رود بلوچستان، مکتبه اهل‌السنه و الجماعه، بی‌تا؛ ص160.
[3]. شمس الدین سلفی، جهود علمای حنفیه لابطال عقائد القبوریه، دار العصمیعی، چاپ اول، 1996م، بی‌جا؛ ج1، ص30.
[4]. ایوبی، محمد، همان، ص4.
[5]. عبدالرحمن بن قاسم، درر السنیه فی الاجوبه النجدیه، چاپ سوم، 1417، بی‌جا؛ ج9، ص257.
[6]. همان.
[7]. ایوبی، محمد، همان؛ ص112-114.
[8]. وی از چهره‌های معاصر غیر مقلد ولایت نورستان به شمار می‌رود. وی اکنون مدیر جامعه اثری پیشاور است. الششری، صالح، شمشیر بران بر گردن دحلان، ترجمه: ابوعمر عبدالعزیز النورستانی، پشاور، المکتبه السلفیه و المسجلات الاسلامیه نزد الجامعه الاثریه اثرآباد، بی‌تا؛ ص2.
[9]. الششری، صالح، شمشیر بران بر گردن دحلان، ترجمه: ابوعمر عبدالعزیز النورستانی، پشاور، المکتبه السلفیه و المسجلات الاسلامیه نزد الجامعه الاثریه اثرآباد، بی‌تا؛ ص32.
[10]. ایوبی، محمد، همان، ص4.
[11]. حریف، چهره واقعی محمد بن عبدالوهاب نجدی و مذهب وهابیت، چاپ اول، 1393؛ ص473. استاد حریف از شخصیت‌های معاصر است که با همکاری عبدالرحمن احمد زی، دو جلد کتاب نوشته است؛ یکی به نام چهره واقعی محمد بن عبدالوهاب نجدی و مذهب وهابیت در 507 صفحه و دیگری به نام بیایید تا صراط المستقیم را بشناسیم در 615 صفحه.
[12]. ایوبی، محمد، همان، ص127.
[13]. برگرفته از مقاله شیوه‌های وهابیت در مخالفت با اهل‌سنت، قم، موسسه دار الاعلام لمدرسه اهل‌البیت، مجله سراج منیر، ج17، ص71..

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.