آغاز حضور زنان ایرانی در مجالس عزاداری امام حسین (ع)

  • 1394/08/09 - 10:34
مجالس عزاداری سالار شهیدان کارکردهای گوناگونی همچون تعلیمی، شورآفرینی و سوگواری داشته است. ابتدا کارکرد تعلیمی مجالس محرّم و صفر چندان وسیع نبود؛ یعنی نوحه سرایان، شاعران و مدیحه‌گران معمولاً به اطلاع رسانی در مورد حادثه کربلا و حداکثر حوادث کوفه و شام و مدینه اکتفا می‌کردند و تلاش در زنده کردن و زنده نگه داشتن اصل مراسم عزاداری محرم و صفر بود، به گونه‌ای که از سال...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مجالس عزاداری سالار شهیدان کارکردهای گوناگونی همچون تعلیمی، شورآفرینی و سوگواری داشته است. ابتدا کارکرد تعلیمی مجالس محرّم و صفر چندان وسیع نبود؛ یعنی نوحه سرایان، شاعران و مدیحه‌گران معمولاً به اطلاع رسانی در مورد حادثه کربلا و حداکثر حوادث کوفه و شام و مدینه اکتفا می‌کردند و تلاش در زنده کردن و زنده نگه داشتن اصل مراسم عزاداری محرم و صفر بود، به گونه‌ای که از سال ۳۳۴ هـ. ق در روز «عاشورا» زن‌ها از خانه بیرون می‌آمدند، سیلی به صورتشان می‌زدند و بر امام حسین (علیه السلام) نوحه سرایی می‌کردند و این عادت هر سال در این روز (تا اواسط قرن ششم) استمرار داشت. [1] اعلام سیاه پوشی در دهه اول محرّم الحرام مهم‌ترین سنّتی بود که «معزالدوله بویه‌ی اول» آن را رسم کرد و این عادت مشهورترین عادات شیعه شد. [2] همچنین زن‌ها شبانه و مردان روزها با سر و پاهای برهنه برای عزاداری بیرون می‌آمدند و با تعزیت به همدیگر، تحیّت و سلام می‌کردند و برای حادثه غمبار کربلا محزون می‌شدند. [3]
در عصر قاجار، بخصوص اواخر عصر قاجار تا عصر حاضر، تغییرات عمده‌ای در مجالس عزاداری داده شد و از آن روال سابق که تنها بیان حوادث و وقایع حادثه کربلا بود، خارج شد. یکی از آن تغییرات اطلاع رسانی و تبلیغ عمومی دین، اعم از احکام و فقه، کلام و سایر معارف دینی در مجالس عزاداری است. شرکت انبوه زنان ایران، بخصوص شهرها، در مجالس روضه خوانی از دوره قاجار به بعد است.
هر چند زنان ایرانی در همه ادوار علاقه‌مند شرکت در مجالس وعظ و سخنرانی و پیگیری امور اجتماعی بوده‌اند، اما شرکت زنان در این گونه مجالس در قرون گذشته، با مشکلات زیادی همراه بوده است؛ که از عمده مشکلات را می‌توان عدم رسم حضور زنان در بیرون از منزل و سختگیری در نوع پوشش بیرون از منزل بیان کرد. [4]
همچنین در مورد شرکت در مجلس شیخ، چنان نبود که مسجدی یا خانه‌ای باشد و نیمی مردان و نیمی زنان یا تمامی آن مجلس را زنان تشکیل دهند، بلکه معمولاً مجلس برای مردان برگزار می‌شد. اسرارالتوحید می‌نویسد: زنان برای شنیدن سخنان ابوسعید در پشت بام‌ها ازدحام کرده بودند. [5]
این ماجراهای و مطالبی برای پیش از زمان قاجار بود، ولی پدیده جالبی که در دوره قاجار با آن مواجه هستیم، عبارت است از: ارزشمند شدن شرکت زنان در مجالس روضه خوانی و به تبع آن، هجوم زنان به این مجالس و همچنین کثرت برگزاری این گونه مجالس زنانه در منازل؛ چنان که کسروی می‌گوید: در محرّم سال ۱۳۲۴ در تبریز، علاوه بر مساجد و تکایا، از هر ده خانه، در یک خانه مراسم عزاداری برپا بود. [6]
مستوفی شرکت زن‌ها در مجالس روضه خوانی را چنین توصیف می‌کند: «فعّال‌ترین بُعد حضور اجتماعی زنان در دوره قاجار شرکت در مراسم عزاداری ماه محرّم، روضه خوانی و نمایش‌های تعزیه بود. این مراسم در آن دوره، مدت زمان بیشتری را دربر می‌گرفت. [7] در دروه قاجار در تهران، در هر محله و بر سر هر گذری، تکیه‌ای وجود داشت که مردم در ماه‌های محرّم و صفر به برپایی مراسم روضه خوانی در آن می‌پرداختند. بهترین و مفصّل‌ترین مجالس روضه خوانی ماه محرّم در مسجد حاج شیخ عبدالحسین برگزار می‌گردید که گاه جمعیت شرکت کننده در آن، متجاوز از ده هزار زن و مرد می‌شد. [8] در بررسی منابع تاریخ معاصر، بارها به مسأله حضور فعّال زنان در چنین مراسمی برخورد می‌کنیم؛ مثلاً، مهدی قلی خان هدایت چنین گزارش می‌دهد که «در تکیه دولت، اطراف سکو از زن‌ها پُر می‌شد؛ قریب شش هزار نفر. مردها به علت کثرت جمعیت زنان، بدان راه نمی‌یافتند[9] همچنین طبق منابع موجود، این نکته مسلّم است که شرکت انبوه زنان در مجالس روضه و مراسم عزاداری، تنها به تهران و «تکیه دولت» اختصاص نداشت.[10]

پی نوشت:
[1]. صالح شهرستانی، تاریخچه عزاداری حسینی، از زمان آدم تا زمان ما در تمام کشورهای جهان، قم، حسینیه عمادزاده، ص ۳۱۲
[2]. همان، ص ۲۱۵
[3]. همان، ص ۲۱۶
[4]. محمد بن منوّر، اسرار التوحید، به تصحیح احمد بهمنیار، تهران، طهوری، ۱۳۵۷، ص ۶۴.
[5]. همان
[6]. احمد کسروی، تاریخ مشروطیت ایران، چاپ شانزدهم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۰.
[7]. عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، چاپ دوم، تهران، زوّار، ۱۳۴۳، ج ۱، ص ۲۸۶ - ۲۷۷ / یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۱، ص ۲۳۶
[8]. حسن اعظام قدسی، خاطرات من یا روشن شده تاریخ صدساله، تهران، بی نا، ۱۳۴۲، ج ۱، ص ۲۲/ بشری دلریش، پیشین، ص ۷۲.
[9]. مهدی قلی خان هدایت، خاطرات و خطرات، چاپ دوم، تهران، زوّار، ۱۳۴۴، ص ۸۸
[10]. بشری دلریش، پیشین، ص ۷۳/ ص ۷۴.

بازنشر

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.