مدارا با دشمن در اسلام و مسیحیت

  • 1393/09/13 - 21:53
مدارا با دشمن باید چگونه باشد؟ آیا باید جواب تمام بدی‌های دشمن را با خوبی داد؟ نظر اسلام و مسیحیت در این‌باره کدام است؟‌ دفاع از خود یک امر عقلانی است، ولی مسیحیت کنونی با فراموشی تاریخ خود به گونه‌ای تبلیغ می‌کند که ما فقط از محبت دم می‌زنیم. فراموش کرده است که بسیاری از کشورهای مسیحی...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیان کنونی این‌گونه تبلیغ می‌کنند که مسیحیت دین محبت است و هر کس به عیسی مسیح ایمان بیاورد، کینه و خشم و غضب از دل او برداشته، به جای آن محبت و لطف و مهربانی جایگزین می‌شود! آن‌ها دوستی با دشمنان را نیز جزء آموزه‌های کتاب مقدس می‌شمارند؛ چرا که حضرت عیسی در انجیل می‌فرماید: «با شریر مقاومت مكنید بلكه هر که به رخساره راست تو تپانچه زند دیگری را نیز به سوی او بگردان و اگر كسی خواهد با تو دعوا كند و قبای تو را بگیرد عبای خود را نیز بدو واگذار و هرگاه كسی تو را برای یك میل مجبور سازد دو میل همراه او برو. هركس از تو سؤال كند بدو ببخش و از كسی كه قرض از تو خواهد روی خود را مگردان».[1]

برای فهم این بخش از کلمات حضرت عیسی (علیه السلام) باید به موقعیت زمانی و مکانی آن حضرت توجه داشت. حضرت عیسی رسالت جدیدی را آورده است که علمای یهود به شدت با آن مخالف هستند و پیروان آن حضرت را به جرم ارتداد، به قتل می‌رسانند. در جایی است که پیروان او اندک و دشمنانش بسیار هستند. سرانجام نیز خود حضرت عیسی بعد از گذشت سه سال از رسالتش، توسط یهودیان محکوم به مرگ می‌شود. در این شرایط طبیعی است که رفتار انسان باید به گونه‌ای باشد که حساسیت دشمنان را برانگیخته نکند و به هر طریقی شده است، از دشمنی آنان بکاهد. برای حفظ جان، باید بسیاری از آزار و اذیت‌ها را به جان خرید. از این‌رو ست که حضرت عیسی دستور می‌دهد که اگر کسی قبای تو را خواست، عبای خود را نیز به او بده. اگر قرض خواست ولو می‌دانی که او برنخواهد گرداند، باز به او بده. این یک استراتژی است در شرایط خاص نه در همه شرایط.  حضرت عیسی مدارا کردن با دشمن را تا زمانی جایز می‌داند، که شخص مجبور باشد:‌ «با مد‌ّعی خود مادامی كه با وی در راه هستی صلح كن مبادا مد‌ّعی تو را به قاضی سپارد و قاضی تو را به داروغه تسلیم كند و در زندان افكنده شوی. هرآینه به تو میگویم كه تا فَلس آخر را ادا نكنی هرگز از آنجا بیرون نخواهی آمد».[2]

در این فقره، صلح کردن با دشمن زمانی جایز است که «در راه با وی هستی» و مجبور هستی با او کنار بیایی. و الّا حضرت عیسی تسلیم دشمن شدن را در همه شرایط نمی‌پذیرد. از این رو دستور به خرید شمشیر می‌دهد ولو اینکه شخص مجبور باشد لباسش را بابت آن بفروشد: «پس به ایشان گفت: لیكن الآن هر که کیسه دارد آن‌را بردارد و همچنین توشه دان را و كسی كه شمشیر ندارد جامه خود را فروخته آن‌را بخرد. زیرا به شما میگویم كه این نوشته در من می‌باید به انجام رسد. یعنی با گناهكاران محسوب شد زیرا هرچه در خصوص من است انقضا دارد. گفتند: ای سرور اینك دو شمشیر. به ایشان گفت: كافی است».[3]

دفاع از خود یک امر عقلانی است، ولی مسیحیت کنونی با فراموشی تاریخ خود به گونه‌ای تبلیغ می‌کند که ما فقط از محبت دم می‌زنیم. فراموش کرده است که بسیاری از کشورهای مسیحی با قتل عام آن‌ها مسیحی شده‌اند.[4] اما سوای این مطالب، حضرت عیسی توصیه‌های اخلاقی نیز راجع به گذشت و آشتی دارد:‌ «شنیده‌اید كه گفته شده است همسایه خود را محبت نما و با دشمن خود عداوت كن. اما من به شما میگویم كه دشمنان خود را محبت نمایید و برای لعن کنندگان خود بركت بطلبید و به آنانی كه از شما نفرت كنند احسان كنید و به هر كه به شما فحش دهد و جفا رساند دعای خیر كنید تا پدر خود را كه در آسمان است پسران شوید زیرا كه آفتاب خود را بر بدان و نیكان طالع می‌سازد و باران بر عادلان و ظالمان می‌باراند. زیرا هرگاه آنانی را محبت نمایید كه شما را محبت می‌نمایند چه اجر دارید؟ آیا باج‌گیران چنین نمی‌كنند؟ و هرگاه برادران خود را فقط سلام گویید چه فضیلت دارید؟ آیا باج‌گیران چنین نمی‌كنند؟ پس شما كامل باشید چنانكه پدر شما كه در آسمان است كامل است».[5]

چنین توصیه‌های بسیار پررنگ‌تر و بیشتر در منابع اسلامی داریم. قرآن کریم دستور می‌دهد با دشمنان خود که با شما جنگ نکرده‌اند و یا از خانه و دیارتان بیرون نکرده‌اند، با عدالت و نیکی رفتار کنید.[6] حتی در جنگ اگر دشمن درخواست صلح کرد، با توکل بر خدا با آن‌ها صلح کنید.[7] امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «گذشت هنگام قدرت از شیوه‌های پیامبران و از رازهای پرهیزگاران است و معنای واقعی گذشت آن است كه در ظاهر، كاری را كه طرف مقابلت مرتكب شده است به رویش نیاوری [و واكنشی از خود نشان ندهی] و در باطن هر كار خلافی را كه از او به تو رسیده فراموش كنی و بر احسان خویش [نسبت به وی] بیفزایی و كسی بر این كار موفق نمی‌شود مگر آن كس كه خدا او را مورد عفو خویش قرار می‌دهد و گناهان گذشته‌اش را بر او می‌بخشاید و او را به بزرگی و كرامت خویش مزین می‌سازد و از نور خویش بر تنش می‌پوشد؛ زیرا گذشت و بخشش صفتی است از صفات خدای بزرگ كه در درون برگزیدگان خود قرار داده است. خداوند دستور داده، عفو كنيد و پرده پوشى نمایید، مگر دوست نداريد مورد عفو حق قرار بگيريد، كسى كه از ديگران گذشت ندارد چه توقعى از گذشت حضرت الهى دارد؟»

پيامبر (صلى الله عليه و آله) می‌فرماید: «خداوند به من سه خصلت امر كرد. حق صله رحم را بجاى آور گرچه آنان از تو رميده باشند. از هر كه به تو ظلم كرده عفو كن. به هر كه به تو بدى كرده احسان و نيكى آور».[8] برای نمونه تنها به همین یک روایت کفایت می‌کنیم، چرا که روایات اسلامی در این زمینه بسیار زیاد است و در این نوشتار نمی‌گنجد.

پی‌نوشت:

[1]. انجیل متی 5: 39-42.
[2]. انجیل متی 5: 25-26.
[3]. انجیل لوقا 22: 36-38.
[4]. ر. ک: مسیحی شدن آمریکای لاتین.
[5]. انجیل متی 5: 43-48.
[6]. ممتحنه: 8.
[7]. انفال: 61.
[8]. مصباح الشریعه، ص 158-159

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.