حکایت فتح قومس

  • 1393/06/18 - 18:44
قومس (یا قومش/ کومس)، سرزمینی ایرانی است که با محاسبات امروزی و بر اساس منابع متعدد تاریخی و جغرافیایی، همان استانِ سمنان کنونی می‌باشد. این ناحیه در عصر خلافت عُمَر، و با صلح فتح گردید. صلح مردم با سپاه عرب، بر اساس قراردادی جالب منعقد شد. همچنین عدم مقاومت مردم قومس در برابر سپاه عرب، نشانگر این است که ...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قومس (یا قومش/ کومس)، سرزمینی ایرانی است که با محاسبات امروزی و بر اساس منابع متعدد تاریخی و جغرافیایی، همان استانِ سمنان کنونی می‌باشد که در زمان‌های گذشته، مرکز آن دامغان بود[1]. این ناحیه در عصر خلافت عُمَر فتح شد. حکایت فتح این ناحیه بسی قابل توجه است. در تاریخ طبری پیرامون فتح این ناحیه در سال 22 هجری چنین آمده است:
«سويد بن مقرن با آرايش از رى آهنگ قومس‏ كرد و كس با وى مقاومت نكرد و قومس‏ را به صلح گرفت و آنجا اردو زد و چون از نهر آنها كه ملاذ نام داشت بنوشيدند بيمارى ميانشان شيوع يافت. سويد به آنها گفت: «آبتان را تغيير دهيد تا مانند مردم اينجا شويد». چنان كردند و آب خوش بود. كسانى از پارسيان كه به طبرستان پناه برده بودند يا راه بيابان‌ها گرفته بودند، به نعيم نامه نوشتند كه آن‌ها را به صلح و جزيه خواند و برايشان چنين نوشت: «بنام خداى رحمان رحيم، اين امانى است كه سويد بن مقرن به مردم قومس و اطراف آن مي‌دهد، براى جان‌هاشان و دين‌هاشان و مال‌هاشان. به شرط آنكه جزيه دهند، از هر بالغى به قدر توانش، و اینکه مردمان نيكخواهى كنند و خيانت نيارند و راهنمائى كنند و هر مسلمانى كه بر آنها وارد شود يک روز و شب غذاى وى را به عهده دارند از خوراک متوسطشان. اگر دگرگونى آوردند يا حرمت پيمان خويش را نداشتند ذمه از ايشان برى است (یعنی اگر مردم قومس این پیمان را زیر پا بگذارند، حکومت نیز پیمان را اجرا نخواهد کرد). نوشت و شاهد شد»[2]. این واقعه‌ی تاریخی (فتح قومس، بدون جنگ و درگیری) را منابع متعدد تاریخی بیان کرده‌اند[3].
روشن است که مردم آن ناحیه حاضر به جنگیدن علیه سپاه عرب نشدند. به گفته مرحوم استاد عبدالحسین زرینکوب در «دو قرن سکوت»: «مردم که از جور فرمانروایان و فساد روحانیان به ستوه بودند آیین تازه را نویدی و بشارتی یافتند و از این رو بسا که به پیشواز آن میرفتند. در ولایاتی مانند ری و قومس و اصفهان و جرجان و طبرستان، مردم جزیه را می پذیرفتند، اما به جنگ آهنگ نداشتند و سببش این بود که از بس دولت ساسانیان دچار بیداد و پریشانی بود، کس به دفاع از آن علاقه و رغبتی نداشت»[4]. رفتار سپاه عرب با مردم قومس هم روشن است که بسیار بهتر از رفتار شاهان و موبدان زرتشتی با مردم ایران بود. به راستی چه چیز باعث شد عرب -که به درگیری و قتل و غارت افتخار می‌کرد- تا حد بسیاری در رفتار خود تجدید نظر کرده، صلح را بر جنگ مقدم بدارد؟ ناگفته نماند از دید ما، سپاهیان عربِ فاتحِ ایران، مسلمانانی کامل نبودند. اما با این وجود -با همین مسلمانیِ ناقص- در قضایایی همانند فتح قومس، رفتارشان با مردم مناسب و خردمندانه بود.

پی‌نوشت:

[1]. مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران: انتشارات نگاه، 1382. ج‏ 3 ص 358 ؛ ج 5 ص 89 
ذبيح الله صفا، تاريخ ادبيات در ايران، تهران‏: انتشارات فردوس‏، 1378. ج 1 ص 145
سرپرسى سايكس، تاریخ ایران، ترجمه سيد محمدتقى فخر داعى گيلانى‏، تهران: نشر افسون، 1380. ج 1 ص 409
ابى‌سعيد گرديزى، زین الاخبار، تصحیح عبدالحی حبیبی، تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۳. ص 195
ابن خرداذبه، المسالک و الممالک، نشر موقع الوراق، ص 66
یاقوت الحَمَوی، معجم البلدان، بیروت: دارالفکر، 1992. 4 ص 414
[2]. تاريخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات اساطیر، 1375. ج‏ 5 ص 1977
[3]. ابن اثير جزرى، تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران، ترجمه عباس خليلى و ابو القاسم حالت‏، تهران: انتشارات مؤسسه مطبوعات علمى‏، ۱۳۷۱، ج‏ 9 ص 35
ابوعلی بلعمی، تاریخ‌نامه‌ی طبری (مشهور به تاریخ بلعمی)، تهران: سروش، ۱۳۷۸، ج‏3، ص: 526
ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1988. ج 7 ص 138
تاریخِ ابن خلدون، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1993. ج 2 ص 119 
[4]. عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1381. ص 82

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.