آیا صالحانی که از دنیا رفته اند، از دنیا خبر دارند؟

  • 1393/05/11 - 08:08
در این آیه می‌فرماید" گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته شدند، مرده هستند" با توجه به معنای ظاهر آیه می‌شود گفت که منظور از "در راه خدا" اعم از جهاد است، یعنی اگر کسی در راه کمک به فقرا، تاسیس کتابخانه و....بمیرد، طبق این آیه شهید محسوب می شود، پس تمامی مواردی که درباره شهدا در نکات قبل گفته شد، شامل این افراد هم می‌شود

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_یکی از شبهه‌های وهابیون در بحث توسل این است که، توسل به مرده شرک است و معتقدند که کسی که از دنیا رفت از دنیا به طور کل بی‌خبر است به همین علت توسل را امری آمیخته به شرک می‌دانند

که البته در آدرسهای زیر به این عقیده پاسخ داده شد.

http://www.adyannet.com/news/13007

http://www.adyannet.com/news/12975

http://www.adyannet.com/news/12995

اما حال قصد داریم آیه ای را تفسیر کنیم که در آن می‌فرماید" کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند زنده هستند" و این طور نیست که آن‌ها بی‌خبر از دنیا باشند

در سوره آل عمران می‌خوانیم که:

وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ. فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ. يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنينَ

هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زنده‏اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند. آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند و بخاطر كسانى كه هنوز به آنها ملحق نشده‌‏اند [مجاهدان و شهيدان آينده‏]، خوشوقتند (زيرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان می‌بینند و مى‏‌دانند) كه نه ترسى بر آنهاست، و نه غمى خواهند داشت . و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نيز) مسرورند و (مى‌‏بينند كه) خداوند، پاداش مؤمنان را ضايع نمى‏‌كند (نه پاداش شهيدان، و نه پاداش مجاهدانى كه شهيد نشدند) [1 ]

چند نکته درباره این آیه:

نکته اول:

بعضی‌ از مفسرین برای انکار زنده بودن شهدا می‌گویند که مراد از حیات شهداء حیات حقیقى نیست بلکه منظور باقی ماندن نام نیک و جاودان ماندن یاد و خاطره آنها در میان مردم و جامعه است.

پاسخ:

علامه طباطبایی چند اشکال به این قول وارد می‌کند از جمله اینکه:

در ادامه آیه ، از حیات شهید به «لكِنْ لا تَشْعُرُونَ» - ولى شما نمی‌فهمید - تعبیر شده است در حالی كه موضوع نام نیك را همه مى‌فهمند.

ثانیاً خداوند اوصافى مانند روزى گرفتن و شاد بودن از نعمت هاى او را براى شهید ذكر كرده است كه این از ویژگی هاى حیات واقعى است. [2 ]

نکته دوم:

این آیه از آیاتی است که زندگی برزخی را ثابت می‌کند، و اگرچه حیات برزخی برای همه انسان‌ها است ولی کسانی که در راه خدا به شهادت می‌رسند از مرحله بالا و مرتبه شدیدتری از این نوع زندگی برخوردار و در عالم برزخ توانایی توجه به عوالم دیگر و از جمله دنیا را دارا می‌باشند و لذا از احوال اهل دنیا باخبر بوده بر آنها اشراف دارند.( عالم برزخ بر دنیا احاطه دارد، عالم برزخ در عين آنكه باطن عالم ماده و محيط بر آن است‏ از طرف ديگر، عالم برزخ، مكانى گسسته از اين عالم نيست بلكه محيط بر اين جهان است. نسبت عالم برزخ به اين جهان، شبيه نسبت اين جهان به عالم جنين است همان‏طور كه جهان فراجنينى، بر جنين احاله دارد، جهان برزخ نيز عالمى فرامادى و محيط بر جهان ماده است. هويت فرامادى عالم برزخ، به گونه‏اى است كه ادراكات در آن بسيار قوى‏تر از اين جهان است زيرا احاطه بر عالم ماده دارد و اين ادراكات، بدون وساطت ابزارهاى مادى صورت مى‌‏گيرد.)

نکته سوم:

1-در قسمتی از آیه می‌فرماید: «فَرِحِینَ بِمَا ءَاتَئهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لَا هُمْ یَحْزَنُون» آنان بخاطر آنچه خداوند از فضلش به آنها داده، شادمانند و به كسانى كه به دنبال ايشانند، ولى هنوز به آنها ملحق نشده‌‏اند، مژده مى‌‏دهند كه نه ترسى بر آنها است و نه غمى خواهند داشت

در این قسمت از آیه شریفه از اطلاع شهداء از دوستان و یاران خود در دنیا و اِشراف آنها بر احوال و سرنوشت آنها خبر می‌دهد.پس شهدا نسبت به دنیا بی اطلاع نیستند بلکه به همرزمان خود که به آن ها ملحق نشدهاند مژده میدهند که خوف و اندوهی نداشته باشید، و این جمله یعنی علم به دنیا دارند که مژده به همرزمان خود می‌دهند

2-يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنينَ. و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نيز) مسرورند و (مى‌‏بينند كه) خداوند، پاداش مؤمنان را ضايع نمى‌‏كند (نه پاداش شهيدان، و نه پاداش مجاهدانى كه شهيد نشدند

شهدا به نعمت و فضلى مى‌‏رسند كه براى ما شناخته شده نيست. كلمه «بِنِعْمَةٍ» و «فَضْلٍ» در آیه به صورت نكره آمده است. و چه اشکالی دارد که خدا یکی از فضیلت‌هایی که به شهید می‌دهد علم به امور دنیا باشد؟

نکته چهارم:

در این آیه می‌فرماید" گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته شدند، مرده هستند" با توجه به معنای ظاهر آیه می‌شود گفت که منظور از "در راه خدا" اعم از جهاد است، یعنی اگر کسی در راه کمک به فقرا، تاسیس کتابخانه و....بمیرد، طبق این آیه شهید محسوب می‌شود، پس تمامی مواردی که درباره شهدا در نکات قبل گفته شد، شامل این افراد هم می‌شود

پس با توجه به این نکته:

افراد صالحی که در راه خدا خدمتی انجام می‌دهند و در آن حال می‌میرند، شهید محسوب می‌شوند و در این صورت آنها هم زنده هست

نکته پنجم:

تمام امامان شیعه شهید شده‌اند پس احکامی که برای شهدا ذکر شد برای آن‌ها هم ثابت است

 

منابع:

 [1 ]آل عمران 169 تا 171
 [2 ] تفسیر المیزان ،علامه طباطبائی،ج 2، ص 341

تولیدی

دیدگاه‌ها

الحمدلله، اگر منظور این باشد که شهداء مانند ما زنده ها زنده هستند باید گفت که: خیر، اینگونه نیست، و در هیچ جای قرآن نفرموده که شهداء مانند زنده های این دنیا زنده هستند، بلکه زندگی شهداء کیفیت خاصی دارد که ما از آن بی خبریم، ولی قطعا مانند زنده های دنیا نیستند، و صدای ما زنده ها را نمی شنوند. از طرفی بالفرض که آنها صدای ما را بشنوند، آیا این دلیل است بر آنکه می توان آنها را به مدد خواهی و استغاثه خواند؟ درکجای قرآن آمده که فرموده باشد: شهداء زنده اند پس از آنها بخواهید صدایتان را به خدا برسانند؟ اگر چنین آیتی وجود ندارد چرا فقط از روی پندار خود این حکم را می کنید، درحالیکه خداوند متعال می فرماید: « لَهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ إِنْ عِندَکُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتقُولُونَ عَلَی اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» (یونس 68). یعنی: از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچ‏گونه دلیلی بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتی می‏دهید که نمی‏دانید؟! و فرمود: «مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَی الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَی» (نجم 23). یعنی: و هرگز خداوند دلیل و حجتی بر آن نازل نکرده؛ آنان فقط از گمانهای بی‏اساس و هوای نفس پیروی می‏کنند در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان برای آنها آمده است. و حتی اگر آنها مانند زنده های دنیا زنده باشند، مگر آنها در وقت حیاتشان که زنده بودند و هنوز شهید نشده بودند صدای تمام مردم را می شنیدند؟! مثلا علی رضی الله عنه که در مدینه بود صدای مردم مکه را می شنید؟ پس چطور انتظار دارید که الان شهید شده اند و قطعا مانند زنده های این دنیا هم زنده نیستند صدای همه را بشوند؟؟ یکی در قم و یکی در مشهد و یکی در عراق و یکی در فلان... همزمان علی رضی الله عنه را صدا می زنند و از او می خواهند صدایشان را به خدا برساند؟ او صدای کدامیک را می شنود؟ اگر بگویید صدای همه را می شنود! پس علی رضی الله عنه را در صفت (سمیع بودن) خدا شریک کرده اید. او که در قبل از شهادتش چنین توانایی نداشت حال چگونه پس از وفاتش این قدرت را پیدا کرده؟ مگر او خداست که صدای همه ی خلایق را در آن واحد می شنود؟ اینجاست که می گویند: شیعیان صفات خدایی را به ائمه نسبت می دهند. شما نباید از روی پندار و تفکرات و تحلیلهای ذهنی خود حکم کنید که چون شهداء نمرده اند پس حتما صدای ما را می شنوند و به خدا می رسانند! زیرا دین جز از طریق وحی تشریع نمی شود و تا وحی بر جواز (مدد خواستن از شهداء و طلب شفاعت از آنها نزد خدا و ..) نازل نشود ما هم نمی توانیم سر خود عمل کنیم وگرنه دچار گمراهی می شویم، همان راهی که ابلیس برای ما فراهم کرده است. در هیچ جایی از قرآن نمی توانید یک آیه بیابید که فرموده باشد: از انبیاء و ائمه و اولیاء – بعد از شهداتشان و یا وفاتشان – بخواهید که نزد خدا برایتان شفاعت کنند. خدا در قرآن فرموده که: ‏« وَلا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لا تَشْعُرُونَ». البقرة/154. یعنی: و به آنها که در راه خدا کشته می‏شوند، مرده نگویید! بلکه آنان زنده‏اند، ولی شما نمی‏فهمید! ولی: اولا: در ادامه آیه نفرموده: پس از آنها بخواهید نزد خدا برایتان شفاعت کنند! پس چرا شما این قسمت را اضافه می کنید؟؟ دوما: اگر نمرده اند و زنده اند، این زندگی آنها کیفیتی دارد که اندکی از کیفیت حیات برزخی بالاتر است، همین.. نه اینکه مانند ما زنده باشند! اگر اینگونه بود می فرمود: شهداء مانند شما زنده اند! و همانند شما رزق می خورند! کیفیت حیات شهداء در عالم برزخ با حیات دیگر اموات متفاوت است، و پیامبر صلی الله علیه وسلم خبر داده است که ارواح شهیدان در شکم پرندگان سبزی هستند که وارد نهرهای بهشت می شوند و میوه های بهشت می خورند و به سوی چراغهایی که به عرش آویزان شده اند، پر می کشند، چنانکه در صحیح مسلم از ابن مسعود آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «أَرْوَاحُهُمْ فِی جَوْفِ طَیْرٍ خُضْرٍ لَهَا قَنَادِیلُ مُعَلَّقَةٌ بِالْعَرْشِ تَسْرَحُ مِنْ الْجَنَّةِ حَیْثُ شَاءَتْ ثُمَّ تَأْوِی إِلَی تِلْکَ الْقَنَادِیلِ..». یعنی: ارواح شهیدان در شکم پرندگان سبزی هستند که وارد نهرهای بهشت می شوند و میوه های بهشت می خورند و به سوی چراغهایی که به عرش آویزان شده اند، پر می کشند. و در ادامه در مورد شهیدان می فرماید که : « قَالُوا : یَا رَبِّ نُرِیدُ أَنْ تَرُدَّ أَرْوَاحَنَا فِی أَجْسَادِنَا حَتَّی نُقْتَلَ فِی سَبِیلِکَ مَرَّةً أُخْرَی‏». یعنی: شهداء می گویند: بار خدایا! ما می خواهیم که بار دیگر روحمان را به جسدهایمان بازگردانی تا یکبار دیگر در راه تو کشته شویم. روایت مسلم (1887). و اینکه آنها از خدا می خواهند که روحشان را به جسمهایشان بازگرداند دلیلی است بر اینکه این زندگی و حیاتی که خداوند متعال در قرآن فرموده، نوعی حیات ارواح و برزخی است، و تشابهی با حیات دنیوی ندارد، و همچنین ارواحشان در اجسادشان – که در قبرها مدفون است – قرار ندارد، و برای همین از خدا می خواهند که روحشان را بازگرداند تا به دنیا بازگشته و دوباره کشته شوند، ولی این خواسته آنها هرگز عملی نخواهد شد چرا که دیگر برای همیشه از دنیا رفته اند تا روز قیامت می رسد. بنابراین «ارواح‌ شهدا در جوف‌ پرندگانی‌ سبز در بهشت‌ قرار دارند و دربهشت‌ می‌خورند و می‌خرامند و روزی‌ داده‌ می‌شوند». البته‌ این‌ امر منافاتی‌ با این‌معنی‌ ندارد که‌ آنان‌ نسبت‌ به‌ ما مرده‌ نباشند زیرا حیات‌ شهدا، حیاتی‌ برزخی‌ است ‌که‌ جزء غیب‌ است‌ و خدای‌ عزوجل‌ خود به‌ کیفیت‌ آن‌ داناتر می‌باشد، پس بر چه برهانی قبوریون کیفیت حیات آنها را تعمیم می دهند و آنرا حجتی بر شرکیات خود می کنند، در حالیکه هرگز پیامبر صلی الله علیه وسلم به یارانش نفرمود که از شهدای احد و بدر بخواهید که صدای شما را به خدا برسانند. بنابراین بجای تبعیت از پندار و تحلیلهای نادرست ذهنی خود و یا ادعاهای باطل منحرفین و قبوریون، بهتر است از قرآن و کلام خدا جلو نیافتیم و فقط به صریح قرآن بسنده کنیم، قرآن فرموده که گمان مبرید شهدا مردگانند! بلکه آنان زنده‏اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‏شوند، ما نیز می گوییم: شهداء نمرده اند و زنده اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‏شوند؛ دیگر نه کاری می کنیم و نه چیزی را به آن اضافه می کنیم، چنانکه قبوریون می گویند: شهداء زنده اند و نمرده اند پس از آنها بخواهید نزد خدا شفاعت کنند زیرا صدای ما را می شنوند!! اصلا مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم هم همین عقیده و پندار را نسبت به بتهایشان داشتند، آنها هرگز نگفتند که این بتها خدا هستند! بلکه آن بتها در حقیقت مجسمه افراد صالحی بودند که در میادین شهر یا در معابد گذاشته بودند تا مردم برای رفع حاجات خود نزد آنها رفته و آن فرد صالح را واسطه بین خود و خدا کنند، و لذا اگر به آنها می گفتید چرا شما آن بتها را عبادت می کنید آنها در جواب می گفتند: « مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَی اللَّهِ زُلْفَی» (زمر 3). یعنی: ما اینها را نمی‏پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند». و بعد ادامه داده و فلسفه کارشان را چنین توضیح می دادند: « وَیَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ» (یونس 18). یعنی: می‏گویند: «اینها شفیعان ما نزد خدا هستند!». مشاهده کردید: مشرکان نگفتند که بتها خدا هستند! بلکه گفتند آنها شفیع ما نزد خدا هستند. پس آنها به خدا اعتقاد داشتند فقط استدلالشان این بود که چون آدمهای بی آبرو و گنه کاری هستند باید برای رساندن پیام خود به خدا آن بتها را (که در حقیقت پیکره افراد صالحی بودند و هدف سنگ نبود بلکه هدف واسطه کردن آن افراد صالح بود) واسطه کنند. این همان استدلالی است که قبوریون امروزه نیز ابراز می دارند: که ما آنها را نه خدا می دانیم و عبادت نمی کنیم، بلکه آنها به دلیل آنکه مقام و منزلتی نزد خدا دارند، پس صدای ما را به خدا می رسانند و نزد خدا برایمان شفاعت می کنند. آری، مشاهده تشابه این دو استدلال هستید، پس هر دو گروه (هم مشرکان زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم و هم قبوریون امروزی) هر دو یک عمل انجام می دهند و هر دو یک استدلال دارند، تنها مشرکان زمان پیامبر نزد افراد صالحی همچون (لات و عزی و سواع که همگی اولیاءالله بودند که جهت تجسم بیشتر پیکره آنها را ساخته بودند) می رفتند و مشرکان امروزه نزد قبر اولیاء الله می روند. این همان راه تاریکی است که ابلیس وعده داده بود انسانها را به آن سمت بکشاند. که قرآن از زبان او نقل می کند: « قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ». (ص 82-83). یعنی: گفت: « گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو، از میان آنها!» و این گروه مشمول این فرموده خداوند می شوند که : « لَهُ مَا فِی السَّمَاوَات وَمَا فِی الأَرْضِ إِنْ عِندَکُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتقُولُونَ عَلَی اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» (یونس 68). یعنی: از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است! شما هیچ‏گونه دلیلی بر این ادعا ندارید! آیا به خدا نسبتی می‏دهید که نمی‏دانید؟! به فتوای (5840) نیز مراجعه کنید که بیشتر در این مورد توضیح داده شده است. والله اعلم وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com

با سلام خدمت شما جناب آقاي ايوب رحيمي، اشكال شما اهل سنت اين است كه با هزار تاسف عقل و اولي الامر، كه همان اهلبيت پيامبر باشند كنار نهاده ايد و سفت محكم چسبيده ايد به صحابه و كتابهاي روائيتان كه هيچ معلوم نيست كه آيا رواياتي كه آنها آورده اند درست است يا نه؟ چطور شما به روايت صحيح مسلم وبخاري استناد مي كنيد كه روح شهداء در جوف پرندگان است كه هيچ معناي آن مشخص نيست؟ اما صريح روايات پيامبر(ص) و اهلبيت او يعني كساني كه در خانه او بودند و خداوند عالم هم دستور پيروي از آنها را داده انكار مي كنيد؟ از طرف ديگر شما عقل واستدلالهاي عقلي را كنار نهاده ايد. فلاسفه و متكلمان شيعه و معتزله با دلائل عقلي بسيار متقن وجود روح را براي بدن اثبات مي كنند. متاسفانه شما قائل به عقل هم نيستيد كه به شما پيشينهاد كنيم كه به كتابهاي آنها مراجعه كنيدو مطلب را اندكي درك كيند. يكي از دلائل وجود روح اين است كه شما وقتي كه خواب هستيد و روياهاي صادقه مي بينيند. چه بسا با وجود همين روح خود چيزهائي را مي بينيد وبه جاهائي سفر مي كنيد كه در عالم بيداري و در عالم جسماني اين شرائط براي شما محال است. وبعضي وقتها در خواب چيزهائي مي بينيد كه در آينده براي شمام اتفاق خواهد افتاد. ويا به جاهاي گوناگون حتي آسمانها سير وسفر مي كنيد ويا حتي به مكه وغيره مي رويد. آيا مي توان گفت كه اينها بدن جسماني بوده است؟ خير اينها با روح شما اتفاق افتاده است. زندگي روحاني زندگي است كه فراتر از زندگي جسماني است به قول فلاسفه زندگي است كه به اين عالم ماده احاطه دارد چيزهائي را از بالا به آن احاطه دارد كه در زندگي جسماني ممكن نيست. زندگي روحاني زندگي است كه مخصوص ارواح مومنين و غير آنان است. آيا مي توان گفت كه پيامبر اكرم (ص) كه فخر تمام عالم است بگوئيم كه مرده است و چيزي را نمي فهمد؟ گر چه جسم او از ميان رفته است . ولي روح او زنده است در عالم برزخ كه عالمي بين عالم جسماني وعالم قيامت است ارواح مردگان آنجا زنده هستند. صريح آيه قرآن مي فرمايد كه شهداء زنده اند شما به چه حقي ودليلي آن را تاويل مي كنيد؟ درجنگ بدر وارد شده است كه پيامبر رحمت(ص) وقتي كه اجساد كفار را در درون چاه انداختند با آنها شروع كردن به سخن گفتن. اصحاب پرسيدند مگر آنها مي شنوند يا رسول الله؟ فرمودند بله آنها مي شنوند ولي قادر به پاسخ گوئي نيستند. وقتي كه روح رسول خدا(ص) زنده باشد چه اشكالي دارد كه ما از روح اين بزرگوار بخواهيم كه براي ما دعا كنند تا مشمول رحمت و مغفرت الهي واقع بشويم؟ اين هم عقلي است و هم از روايات فراوان اثبات شده است و معناي شفاعت چيزي بيشتر از اين نيست. گفتيم كه عالم مجردات و عالم برزخ بالاتر از اين عالم است و اروح مومنين و شهداء و انبياء الهي و ائمه طاهرين محيط بر اين عالم هستند و در ديوار و مسافت راه مانع از شنيدن صداي ما از آنها نيست. آيات الهي را بايد به كمك آيات ديگر وبا قرينه آيات ديگر بفهيميم و معنا كنيم. و همچنين با روايات پيامبر اكرم (ص) و ائمه معصومين كه فسئلوا اهل الذكر هستند معنا كنيم. در آيات متشابه صرف آيه گاهي اوقات معنا را ما انسانهاي عادي نمي فهميم وبايد با كمك روايات آنها را در ك كنيم ولي نه با كتب صحيح بخاري وصحيح مسلم و غيره اگر چه اين كتب روايات درستي هم زياد دارند ولي روايات غير صحيح نيز زياد دارند. دليل ما اين است كه رواياتي كه دراين كتب جمع آوري شده بخاطر ممنوعيت ضبط و نوشتن احاديث پيامبر اكرم(ص) كه توسط خليفه دوم اعمال شد بيش از يك قرن بعد كه اجازه نوشتن روايات حضرت صادرشده بسياري از اين روايات در سينه ها بودند وبا كم و كاست آنها در اين كتب جمع آوري شد. وهمچنين جاعلين روايات نيز روايات بسياري را جعل كردند كه به اسرائيليات وغير ه معروف است در اينگونه كتب جمع آوري شدند. ولي روايات شيعه بدون ممنوعيت نوشتن از همان زمان هم نوشته مي شود وهم از مصدر مطمئن كه طريقه اهلبيت(ع) بود به دست شيعه رسيد و دخل و تصرف درآنها كمتر اتفاق افتاد. پس ما به همين دلائل هم شفاعت را قبول داريم وهم به زيارت اهل قبور ميرويم.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.